فرهنگ‌سازی با این بودجه، یک شوخی تلخ است

کمترین انتظار این بود که بودجه فرهنگی شفاف‌تر شود و مشخصاً اعتباراتی که به دیگر نهاد‌ها پرداخت ‌و عمدتاً صرف امور استخدامی و هزینه‌های جاری می‌شود، در ردیف‌های دیگری به جز اعتبارات فرهنگی گنجانده شود، تا بابت نوشته شدن عدد چندهزار میلیارد تومان در صدر سرفصل فرهنگی بودجه، از اهالی فرهنگ برای خلق آثار جهانی و شکل‌دهی به یک تحول عظیم فرهنگ طلبکار نباشند.
کد خبر: ۴۳۸۵۴۶
|
۰۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۲ 30 September 2014
|
6956 بازدید
دو ماه دیگر تا تقدیم لایحه بودجه ۱۳۹۳ به مجلس ‌مانده و رقم‌های سرفصل‌های قانون بودجه برای طرح در مجلس، اصلاح و تصویب در حال قطعی شدن است؛ اما آیا در بودجه سال آینده بر خلاف سال‌های اخیر، نگاه واقعی و منطقی به اعتبارات حوزه فرهنگ و مشخصاً وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان متولی و پاسخگو‌ اصلی در حوزه فرهنگ خواهد شد یا همچون گذشته، فرهنگ با کف دستی نان باید یک سال را پشت سر گذارد؟

به گزارش «تابناک»، وقتی در آذر سال گذشته اعلام شد که بودجه حوزه فرهنگ در لایحه بودجه ۹۳، ۱۶ درصد کاهش یافته، نگرانی اهالی فرهنگ رو به افزایش نهاد که آیا قرار است سیاست‌های انقباضی دولت در اقتصاد کوچک فرهنگ ـ در قیاس با دیگر بخش‌های اقتصادی ـ اعمال شود و آیا حمایت عملی نیز در قالب ردیف‌های بودجه از اهالی فرهنگ و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی فرهنگ با افزایش منطقی بودجه این نهاد خواهد شد؟

این پرسش از همان سال گذشته باقی مانده و اکنون در آستانه قطعیت یافتن رقم‌های سرفصل‌های بودجه، دوباره قابل طرح است که آیا تحول اساسی در بودجه فرهنگی کشور را‌ خواهیم دید و سرفصل فرهنگی بودجه، ساختار منطقی خواهد یافت و دریافتی نهادهای فرهنگی به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان متولی اصلی و تنها دیوارِ کوتاه پاسخگویی درباره حوزه کتاب، مطبوعات، سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی و تولید فرهنگ کشور به حداقل‌های ممکن خواهد رسید؟فرهنگ‌سازی با این بودجه، یک شوخی تلخ است

با وجود آنکه در نگاه اول به سرفصل فرهنگی و با دیدن عددی سیزده رقمی، خرسندی نسبت به اعتبارات تخصیص یافته به دست می‌آید،‌ واقعیت این است که از مجموع کل بودجه چهارهزار و چندصد میلیارد تومانی سرفصل فرهنگی تنها ۱۳ درصد (با در نظر گرفتن کمک به حوزه سینما و کمک به حوزه کتاب) اختصاص یافته و اگر همه نهادهایی را که به لحاظ شکلی زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد هستند، نیز در نظر بگیریم، ‌۲۰ درصد کل بودجه فرهنگی کشور در اختیار متولی فرهنگ کشور است.

در دورانی که نه این دولت و نه دولت پیشین توان پایان دادن به موازی‌کاری در حوزه فرهنگ را نداشته و ندارند، کمترین انتظار این بود که بودجه فرهنگی شفاف‌تر شود و مشخصاً اعتباراتی که به دیگر نهاد‌ها پرداخت ‌و عمدتاً صرف امور استخدامی و هزینه‌های جاری می‌شود، در ردیف‌های دیگری به جز اعتبارات فرهنگی گنجانده شود، تا بابت نوشته شدن عدد چندهزار میلیارد تومان در صدر سرفصل فرهنگی بودجه، از اهالی فرهنگ برای خلق آثار جهانی و شکل‌دهی به یک تحول عظیم فرهنگ طلبکار نباشند.

در اوضاع کنونی، بودجه چندده میلیاردی سینما، بودجه کمتر از ۲۰ میلیاردی تئا‌تر و بودجه بسیار محدود‌تر هنرهای تجسمی را به بودجه حوزه کتاب که بیفزاییم، در مجموع به رقمی می‌رسیم که از گردش مالی بسیاری از مشاغل کاذب نیز کمتر است و از این منظر، فرهنگ سازی با چنین بودجه‌ای، یک شوخی تلخ است که باید از تکرارش پرهیز کرد و با چهره‌ای جدی از دولتمردان خواست تا اعتبارات وزارت فرهنگ و ارشاد را با رشدی با شیب تند همراه نمایند و این بودجه دست‌کم تا ۱۰۰ درصد افزایش یابد، چرا که حقیقتاً با افزایش ۱۰ تا ۲۰ درصدی بودجه فرهنگ، اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد.

باید در نظر داشت ‌با اوضاع کنونی، هیچ نسبت‌ منطقی میان اعتبارات فرهنگی و اقتصاد فرهنگ نیست و اگر در گذشته برخی مدیران به این بدیهیات نمی‌اندیشیدند، این انتظار می‌رود که در این دوران، وضعیت غیرقابل پذیرش کنونی تغییر کند و حمایتی متفاوت ـ دست‌کم در بودجه‌ریزی‌ ـ از حوزه فرهنگ را به نظاره بنشینیم. با نیم نگاهی به قانون بودجه می‌توان دریافت بسیاری از ردیف‌های بودجه فاقد کارکرد قابل تقلیل دادن به نفع حوزه فرهنگ است.

علاوه بر کمبود بودجه جاری، از ضعف‌های جدی دیگر در بودجه‌ریزی برای حوزه فرهنگ، ‌در نظر نگرفتن رقم قابل توجه بودجه عمرانی است و همین ‌باعث شده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سه دهه اخیر توسط ساخت یک سالن آمفی تئا‌تر بزرگ و مدرن متناسب با دو برابر شدن جمعیت ایران در سه دهه اخیر نداشته باشد و حتی مدیریت و بازسازی مجموعه‌های کنونی تحت نظر این نهاد نظیر تالار وحدت نیز با دشواری همراه باشد و متأسفانه هیچ‌گاه شاهد حرکت به سمت تعریف چنین اعتباری نبوده‌ایم و با توجه به آنکه بخش خصوصی نیز سرعت بسیار کندی در توسعه سرانه فضاهای فرهنگی دارد، نگاه خوشبینانه به دورنمای زیرساخت‌های فرهنگی وجود ندارد.

با این اوصاف، شاید ضروری باشد در بودجه‌ریزی برای این نهاد تجدیدنظر جدی کرد و رویه‌ای تازه را در پیش گرفت و با در نظر گرفتن جمعیت ایران و مشخص کردن یک عدد به عنوان سرانه بودجه فرهنگی، رقم بودجه سالیانه فرهنگی کشور را تعیین و تصویب کرد تا با تکیه بر آن بتوان در پی تحول‌خواهی فرهنگی بود و مدیران در ‌سال، در حال اداره وضع موجود و تلاش برای کنترل هزینه‌های معمول نباشند.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟