اگر چاردیواری منزل را خانه اول افراد شاغل به حساب بیاوریم، شکی نیست که محیط کار برای خیلیها، همان حکم خانه دوم را دارد، البته بماند که بعضیها به حدی تمام وقت کار میکنند و چنان غرق کار هستند که باید محیط کار را همان خانه اول آنها به حساب آورد.
به گزارش جام جم، برای خیلی از افراد شاغل، جدا کردن دغدغههای کار از مشکلات زندگی، امکانپذیر نیست. برای خیلی از ما پیش آمده است که حتی وقتی در خانه هم بودیم، یکباره بخشی از هوش و حواسمان به سمت کار رفته است و غرق محیط کار شدهایم.
بخصوص برای انسان شهرنشینی که برای بقا و پیشرفت، خواه ناخواه مجبور است در محیطهای صنعتی و اداری کار کند، شرایط محیط کار بر سلامت جسم و روان او تاثیر زیادی میگذارد.
انتقال مشکلات محیط کار به منزل و برعکس، اتفاقی است که شاید بشود آن را تا حد زیادی کنترل کرد، اما در بسیاری از موارد هم جدا کردن دغدغههای این دو محیط مجزا، از عهده هر کسی برنمی آید.
مثلا وقتی کارمندی در محیط کار با رئیسش دعوا میکند، انتظار سختی است که از او بخواهیم شب با لبخند و آرامش به کانون خانواده برگردد یا اصلا چند نفر پیدا میشوند که بتوانند چنین مهارت و آرامشی را در خودشان پرورش دهند.
یا مثلا چطور میشود وقتی محیط کار مملو از آلایندهها و موارد غیربهداشتی است، انتظار داشته باشیم فرد به سلامت از محیط کار خارج شود و به انواع بیماریهای مختلف مبتلا نشود.
در چنین وضعی واضح است وقتی فرد شاغلی در محیط کار به بیماری مبتلا میشود، همین بیماری که در محل کار برایش پیش آمده است، میتواند محیط خانه و خانواده او را هم به طور مستقیم تحت تاثیر قرار بدهد.
بدتر آن که اگر فرد شاغلی هنگام کار دچار حادثه شود، این حادثه میتواند همسر، فرزندان و به طور کلی، همه ابعاد زندگی او را تحت تاثیر قرار دهد و به همین دلایل است که میگوییم سلامت محیط کار با سلامت خانه، رابطه تنگاتنگی دارند و این دو مقوله به هیچوجه از همدیگر جدا نیستند.
حوادث در کارگاهها جولان میدهد
حادثه در کارگاهها اجتنابناپذیر است، البته فقط به این شرط که ما نتوانیم امنیت کارگاهها را برقرار کنیم.
وقتی کارگری از صبح تا شب با مواد خطرناک، وسایل برنده، خطر سقوط از ارتفاع و خطر پرتاب اجسام مختلف، دست و پنجه نرم میکند، در این اوضاع و احوال کافی است یک لحظه غفلت کرده و نسبت به خطرات اطرافش سهلانگاری کند، در این صورت بروز حادثهای تلخ دور از انتظار نیست.
بروز حوادث متعدد در کارگاههای کشور را میتوان از عمده چالشهای سلامت محیط کار به حساب آورد و در این بین، سهم حوادث شغلی در برخی صنوف بالاتر از اصناف دیگر است؛ مثلا به گفته قائم مقام وزیر تعاون، کار و رفاه، 47 درصد اینگونه حوادث شغلی در ایران به بخش ساختمان مربوط است.
تاکنون آمار دقیق و قابل اتکایی از میزان حوادث شغلی در ایران منتشر نشده، اما آمارهای غیررسمی و تائید نشده حاکی از آن است که هر ساله حدود 1800 ایرانی بر اثر حوادث شغلی، جانشان را از دست میدهند.
همچنین بر اساس اطلاعاتی که سایت پایش پرس به نقل از سازمان بینالمللی کار، انتشار داده است، در سال 91 کارگران تهرانی و اصفهانی در صدر کشتهشدگان محیط کار قرار گرفتهاند.
جدای از کشتهشدههای حوادث محیط کار، سالانه هزاران شهروند ایرانی نیز در محیطهای کار، معلول و مصدوم میشوند. بنابراین براحتی میبینیم رعایت نکردن نکات ایمنی در محیط کار، میتواند کارگر و خانوادهاش را به بیکاری بکشاند و آنها را به خط فقر نزدیک کند؛ حتی اگر از بعد کلان هم به موضوع نگاه کنیم، اینگونه حوادث شغلی باعث میشود هر ساله کشور ما بخشی از نیروی انسانی فعال خود را در بازار کار از دست بدهد.
حسین باقرزاده، کارشناس بهداشت محیط کار و رئیس انجمن صنفی مدیران آموزشگاههای بهداشت اصناف ایران نیز در گفتوگو با جامجم معتقد است: یکی از عمده دلایل بروز حوادث شغلی در ایران، نبود کارشناسان بهداشت و ایمنی در کارگاههای محیط کار است.
به گفته باقرزاده، مثلا قانون همه کارفرمایان صنعت ساختمان را موظف کرده است در محیط کارگاههای ساختمانی، کارشناس بهداشت و ایمنی کار وجود داشته باشد، اما در بسیاری از کارگاههای کشور شاهد هستیم این موضوع جدی گرفته نمیشود و قانون را اجرا نمیکنند؛ آن هم در حالی که بر اساس آمارهای رسمی، حدود نیمی از حوادث شغلی کشور در صنعت ساختمان اتفاق میافتد، با وجود این همچنان بحث ایمنی در این کارگاهها از سوی بسیاری از کارفرمایان، فراموش شده است.
در واقع، حالا کار به جایی رسیده است که بسیاری از کارفرماها، حضور کارشناس بهداشت و ایمنی کار در کارگاهها را فرآیندی اضافی و هزینه بر میدانند و از استخدام این کارشناسان شانه خالی میکنند، در حالی که این مساله با جان و سلامت کارگران ارتباط دارد و رعایت نکردن آن به هیچوجه شوخی بردار و قابل چشمپوشی نیست.
بهداشت محیط کار، اولویتی دست چندم
رعایت نکردن اصول اولیه بهداشت، دغدغه همیشگی محیطهای کار بوده است. در برخی مشاغل مثل صنایع غذایی که به طور مستقیم با سلامت مردم ارتباط دارد، آلوده بودن محیط باعث میشود هم کارگر و هم شهروندان، چوب غیربهداشتی بودن محیط کار را بخورند.
در برخی مشاغل دیگر هم آلودهبودن محیط کار باعث شده کارگران در معرض ابتلا به بیماریهای مختلف قرار داشته باشند و سن امید به زندگی در بین آنها کاهش چشمگیری داشته باشد.
قرار گرفتن در معرض گازهای سمی، مواد شیمیایی خطرناک و اشعههای مضر، حضور در محیطهای کاری پرسر و صدا و اضطرابآور، آلودگی هوا و آب در برخی فضاهای کاری و پاکیزه نبودن محیط کارگاهها از مهمترین مشکلات بهداشتی در محیط کار به حساب میآید.
همه این موارد قابل کنترل است، ولی متاسفانه در فضای اشتغال کشور، بهداشت محیط کار هنوز در اولویت کارفرمایان قرار ندارد. البته باقرزاده بر این باور است که باید علاوه بر ارتقای سطح بهداشتی محیطهای کار از سوی کارفرمایان، خود کارگران هم تحت آموزشهای بهداشتی قرار بگیرند تا با علم به خطرات محیط اطرافشان، از سلامت خود در برابر آلودگیهای محیط کار، محافظت کنند.
رضایت روانی شاغلان دغدغهای که جدی نمیگیرند
آرامش خیال را شاید بتوان بهترین امتیاز در هر محیط کاری به حساب آورد. وقتی کارگر، کارمند یا هر فرد شاغلی از محیط کارش رضایت روانی داشته باشد، در آن صورت تحمل سختیهای محیط کار برایش راحتتر میشود.
بحث توجه به سلامت روان در محیطهای کاری، موضوع مهمی است که اهمیتش دست کمی از ارتقای ایمنی و بهداشت محیط کار ندارد.
درآمد کافی نیروی کار و توجه به خواستههای منطقی شاغلان، نکاتی است که به گفته ابراهیمی میتواند سلامت روانی در محیطهای کار را ارتقا بدهد و حتی میزان حوادث شغلی را هم کاهش دهد، زیرا فرد شاغلی که با آرامش روانی و رضایت خاطر به کارش ادامه میدهد، به سلامت فردی، بهداشت محیط کار و پیشگیری از حوادث شغلی نیز توجه بیشتری نشان میدهد.
درباره میزان سلامت روانی شاغلان در محیطهای کار کشور نیز تحقیق میدانی قابل اعتنایی انجام نشده است و به همین دلیل شاید نتوان درباره میزان سلامت روانی شهروندان ایرانی در محیطهای کاری با قاطعیت صحبت کرد، اما آنگونه که خبرگزاری تسنیم به نقل از آمارهای سازمان ملل منتشر کرده است، ۶۷ درصدی شهروندان ایرانی از شغل خود رضایت دارند.
این آمار به این معنی است که تقریبا در بین سه نیروی کار ایرانی، حداقل یک نفر از شغل خود رضایت ندارد.
این نارضایتی روانی در محیطهای کار، قطعا روی بازدهی آن مجموعه کاری هم تاثیر میگذارد و اشتیاق بهتر انجام دادن کارها را از فرد شاغل میگیرد.
در محیط کاری که سلامت روانی افراد شاغل تهدید شود، کارها از سر بیرغبتی و فقط به منظور رفع تکلیف انجام میشود. این روند در بلندمدت موجب میشود خلاقیت و پشتکار در آن مجموعه کمرنگ شده و محیط کار به فضایی عذابآور تبدیل شود.
اما در بین همه ناملایمات روانی در محیط کار، اضطراب را شاید بتوان شایعترین دلیل نارضایتی روانی در محیط کار به حساب آورد. این اضطرابها در اثر کار زیاد و گاهی هم به دلیل بداخلاقیهای برخی کارفرمایان اتفاق میافتد و سلامت روانی در محیط کار را به مخاطره میاندازد.
این مخاطرات روانی در محیط کار، کاملا قابل پیشگیری است و در این وسط، شاید نقش مدیریت مجموعه در کنترل اوضاع، از همه مهمتر باشد. مثلا مدیر یک مجموعه کاری میتواند با تقدیر از نیروهایی که از همه فعالتر هستند یا حذف انتظاراتی که اجرای آن فراتر از توان نیروهای کار است، سلامت روانی در محیط کار را افزایش دهد.