اتصال به اینترنت در قلب کشور هم شدنی نیست؛
آیا اپراتورها مجاز به جمع آوری دکلهای وایمکس خود هستند؟!
بسیاری از فروشندگان اینترنت برای آنکه بتوانند از عهده پاسخگویی به تقاضاهای موجود برآیند، در تخلفی آشکار، بیش از ظرفیت خود قرارداد بسته و نسبت به پیامدهای کم فروشی هیچ نگرانی به خود راه نمیدهند، در حالی که نتیجه این کار ایشان، شکایت کاربران اینترنت خواهد بود که چون گوش شنوا ندارند ...
نه انواع اینترنت به ظاهر پرسرعت از نوع ایدیاسال، نه اینترنتهای همراه از نوع وایمکس، نه اینترنت تلفن همراه، گاه هیچ یک کارایی ندارند و اوضاع ارتباطات در کشورمان اینقدر به هم میریزد که هیچ راهی به دنیای مجازی ختم نمیشود!
به گزارش «تابناک»، در روزگاری که اپراتورهای تلفن همراه در کشورمان از راهاندازی امکان استفاده از اینترنت نسل سه و چهار در شبکه تحت پوشش خود سخن میگویند، اوضاع اینترنت کشور به قدری به هم ریخته است که کمتر کاربری را میتوان یافت از کیفیت خدمات دریافتی ابراز رضایت کامل کرده و در هر ماه یا هر هفته و بلکه روزانه، با مشکلی در ارتباط با دنیای مجازی روبه رو نشود.
اشکالات به حدی چشمگیر است که حتی در قلب کشور، در پایتختی که مرکز استقرار همه اپراتورها در آن است و به نوعی ویترین کشورمان در جهان به شمار میآید، دسترسی به اینترنت، گاه از سختترین کارها میشود، زیرا شاید قطع و وصلیهای مکرر اینترنت ایدیاسال و کندی تقریبا همیشگی آن یا اشکالات پوشش شبکه وایمکسِ اپراتورهای گوناگون مجابتان کند؛ عطای اتصال به نت را به لقای آن ببخشید.
این در حالی است که گاه نمیتوان از اتصال به اینترنت گذشت؛ چون نه تنها این ارتباط به مانند برق و آب از زیرساختهای توسعه به شمار میآید، بلکه بسیاری از امور روزمره زندگی تنها در این بستر شدنی است؛ اما چه میشود کرد که پس از گذشت سالها از ورود اینترنت به کشورمان، همچنان شبکه ارتباطی به مشکلاتی تا این اندازه جدی مبتلاست و نتوانسته همپای نیازهای جامعه رشد کند؟
این در حالی است که وقتی به هزینههای استفاده از این ارتباطات نگاه کنیم، درخواهیم یافت که تنها فاز توسعه یافته عرصه اینترنت در کشورمان، چه بسا دریافت هزینهها به نرخ روز باشد؛ دریافتی که به دلیل ارائه خدمات ضعیف، قطعیهای پی در پی و ... گزاف به نظر میرسد.
همه این اشکالات و نواقص در حالی بروز میکند که بنا بر قانون برنامه پنجم توسعه، مسئولان موظف به توسعه زیرساختهای ارتباط با دنیای مجازی هستند، به گونهای که کشورمان در سال انتهای این برنامه (سال ۹۵) در جایگاه دوم منطقه از این حیث قرار گیرد اما در عمل می بینیم، نه تنها در چنین راهی نرفته ایم، بلکه حتی نتوانستهایم مشکلات اولیه این عرصه را مرتفع کنیم.
این حقایق هنگامی آشکار میشود که میبینیم بسیاری از فروشندگان اینترنت، برای آنکه بتوانند از عهده پاسخگویی به تقاضاهای موجود برآیند، در تخلفی آشکار، بیش از ظرفیت خود قرارداد بسته و نسبت به عواقب کم فروشی هیچ نگرانی به خود راه نمیدهند، در حالی که نتیجه این کار ایشان، شکایت کاربران اینترنت خواهد بود که چون گوش شنوا ندارد، وقعی به آن گذاشته نمیشود.
از آن جالبتر، دل بخواهی بودن ارائه خدمات توسط شرکتهای عرضه کننده اینترنت است که به چند شکل بروز میکند و هرگز تبعاتی از این بابت متوجه ایشان نمیکند؛ گاه به این صورت که میبینیم ممکن است سال های سال بگذرد اما امکان خریداری اینترنت در برخی نقاط فراهم نشود، نواقص شبکه اینترنت وایمکس حل نشده، گاه تشدید میشود و حتی شاید به قطع دسترسی برخی کاربران منجر شود!
در تازهترین رخداد از این دست می بینیم که یکی از اپراتورهای ارائه دهنده خدمات وایمکس ـ که از قضا اپراتور تلفن همراه هم هست ـ دکلهای وایمکس خود را از برخی شهرها برچیده و به صرفه نبودن را دلیل این کار آورده است؛ انگار نه انگار که تعهدی به مشتریانش دارد!
این اتفاق در حالی عجیب و غریبتر به نظر میرسد که میبینیم به جای گسترش شبکه و رفع نقص آن در سراسر کشور، برخی دکلهای این نوع اینترنت در برخی نقاط پایتخت نیز در حال برچیده شدن است و این موضوع با مخالفت هیچ مسئولی مواجه نشده است.
بدین ترتیب درخواهیم یافت که ظاهرا همه تأکیدات قانونگذار برای توسعه اینترنت در کشور و رفع مشکلات پیش روی آن هم نخواهد توانست بارقه امیدی برای بهبود اوضاع ارتباط با دنیای مجازی در کشورمان پدید آورد، زیرا اپراتورها و فروشندگان اینترنت تنها به سود خود میاندیشند، کاربران بیپناه رها شدهاند و مسئولان حتی به وظایف نظارتی خود عمل نمیکنند؛ چه برسد به آنکه بخواهند شرایط توسعه را پی بگیرند!
براستی آیا اپراتورهایی که سالها از قبل مردم سود بردهاند، مجازند دکلهای ارتباطی خود را جمع آوری کرده و دست کاربران را خالی بگذارند؟!