بازدید 15020
15020 بازدید
نگاه شما: برای مرتضی پاشایی که رفت
بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» میتواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۰ 16 November 2014
کد خبر: ۴۴۹۳۳۰
| ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۰ 16 November 2014
| 15020 بازدید
15020 بازدید
|
مرتضی پاشایی پس از مقاومت دلیرانه در برابر بیماری مهلک سرطان ، سر انجام از میان مان رفت . او در برابر بی اخلاقی های چند روز گذشته و بالاگرفتن شایعه ها ، همیشه صبور بود، لبخند می زد و البته امیدوار بود تا باز به روی صحنه بیاید و با تشویق هواداران اش ، بخواند .
او با همه ی غم هایش ، سرانجام پس از شنیدن مرگش از زبان دیگران ، غمی دیگر بر غم هایش اضافه شد ، غمی که سنگین تر از بقیه می نمود. غمی به نام غم " بازی با احساسات یک جوان30 ساله " !
او با چندین غم ، تسلیم حقیقت مرگ شد :
1- غم دوری از بستگان و هواداران .
2- غم دوری از دنیای حیرت انگیز موسیقی
3- غم دوری از جوانی
اما چهارمین غم او ، خصوصاً در دقایق آخر ، بسیار او را آزرد :
« غم ِ بازی با احساسات لطیف یک خواننده و خانواده ی اش "
از وقتی که خبر درگذشت او منتشر شد ، همگی ناراحت هستیم اما آیا به فکر ناراحتی او ، قبل از مرگ نیز بودیم ؟!
آیا ما که ادعای دوست داشتن او را داشتیم ، موفق شدیم که با دوری از فضای شایعه و امید دادن به او ، حد اقل غمی بر غم هایش نیفزائیم ؟
آیا او که آن همه ترانه خواند و از عشق گفت ، اسیر عشقِ بی عشقی ما نشد ؟
آیا صحیح بود که در بستر بیماری ، خبر فوتش را به او برسانیم ؟
آیا دوست داشتن ما کامل بود ؟ آیا واقعاً او را دوست داشتیم ؟!
چرا به خود اجازه دادیم تا دلش را برنجانیم و برای کسب شهرت یا لذت خود ، او را زود تر از موعد به ملک الموت بسپاریم ؟ چرا عکس اش را منتشر کردیم ؟
چه خدمتی به او کردیم !!
او برای مان سرود زندگی خواند و ما ، برای او سرود مرگ !
آیا کسانی که ادعای دوستی شان ، گوش فلک را کر کرده ، حاضر اند برای او یک فاتحه نثار کنند؟ یا خیرات دهند ؟
آیا حاضر اند موسیقی و ترانه های تولید شده ی او را از مراکز مجاز تهیه کنند و از نسخه های کپی شده ی غیر مجاز استفاده نکنند ؟!
دوست داشتن ، مسئولیت ها دارد که ما گاهی آن را فراموش می کنیم !
نویسنده : حسین مازوجی ، همدان