انتشار یادداشتی درباره فعالیتهای سپاه، سبب واکنش روزنامه جوان در سرمقاله امروز آن شده است. سخنان دیروز رهبر انقلاب نیز مورد توجه روزنامههاست. در حالی که اخبار حاکی از حضور هاشمی رفسنجانی، خاتمی و ناطق نوری در همایش آتی اصلاحات است، روزنامههای اصلاحطلب همچنان بر قریبالوقوع بودن تشکیل حزب لاریجانی اصرار دارند. روزنامهها خبر کشتار در پاریس را هم از زوایای گوناگون مورد توجه قرار دادهاند.
دفاع روزنامه جوان در برابر مطالب مطرح درباره سپاه
جوان روزنامه نزدیک به سپاه در سرمقاله خود با تیتر
«خبر آنلاین در مسیر ضدانقلاب» نوشته است: سایت خبرآنلاین در یادداشتی با عنوان «رمزگشایی از فساد ابوذر و سلمان در کلام رئیسجمهور» علاوه بر دهها اتهام و کلیگویی به تمسخر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخت و چند ساعت بعد یادداشت مذکور را از روی خروجی خود حذف کرد.
به گزارش جوان، وقتی بعضی مسئولان عالی کشور به خود اجازه میدهند برای یک دستمال، قیصریه را به آتش بکشند و رسانههای غرب و اپوزیسیون را از خماری به در آورند و از هلهله و کف و سوت آنان احساس شادمانی کنند باید منتظر سر برآوردن مارهای خوشخط و خال به برکت حرارت تولیدی آنان باشیم. ابهامگویی، عدم ورود مصداقی به مدعا و سرگرم کردن افکار عمومی به مسائل انحرافی به جای پاسخگویی به مطالبات مردم عمده دلایلی است تا پیشکسوتان جهاد و شهادت توسط عناصر شناخته شده به فساد متهم شوند.
در جنگ روانی یکی از راههای جا انداختن یک دروغ بزرگ، تکرار آن است و برای جلب توجه به یک مقوله، ارجاع آن به نقطه مقابل ماهیت حقیقی آن است.
سایت خبر آنلاین مدتها بود با نیروهای خط مقدم انقلاب اسلامی و رسانههای ارزشی بسیار خصمانه و کینهتوزانه برخورد میکرد. اکنون این سایت در تکمیل سیاست خصمانه و ضدانقلابی خود و در راستای رمزگشایی از سخنان رئیسجمهور نه تنها به اتهام اکتفا نکرده که به سخره گرفتن کسانی پرداخته است که آثار جهاد و ایثار بر بدنهای نحیف آنان به یادگار مانده است.
کاش اقدامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به صورت مصداقی مورد نقد قرار میگرفت اما گویی بغض و حقد و کینه سیلی خوردگان از خط خونبار خمینی در سایه بیپروایی مسئولان، از چارچوبهای پیشین بیرون زده است و از کنترل خارج شده. امام فرمود سپاه وارد دستهبندیهای سیاسی نشود. آیا کسی تاکنون حاضر شده است خلاف این را ثابت کند.
حرف امام ورود به سیاست نیست بلکه ورود به دستهبندیهای سیاسی است. سپاه یک نیروی کلاسیک چشم و گوش بسته نیست که باید روزی برای امنیت امثال گردانندگان سایت خبر آنلاین افراد آن کشته شوند، بلکه در تراز انقلاب و پرکننده همه خلأهای آن است. سپاه به عنوان نگهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی بخشی از نخبگان یک جریان (نه همه جریان) را ضدانقلاب میداند و بر مرزبندی نظام با آن اصرار میورزد و این طبیعی است که عدهای معنی آن را ورود به سیاست بدانند.
معمولا تلقی از فساد جایی صورت میگیرد که اموال عمومی در جیب شخصی افراد قرار بگیرد و حیف و میل بیتالمال مسلمین در راستای خود، قبیله و باندهای همسو صورت گیرد. اگر چنین است به جای کلیگویی مصادیق آن را در سپاه و پاسداران اعلام کنید. سپاه در کوران تحریم و فشارهای مستمر دشمن، حیثیت و شرف خود را وسط میدان گذاشت تا با تلاش همهجانبه و گمنامانه ملت ما در مقابل دشمن سر خم نکند.
آنجا که پیمانکار خارجی به فرمان امریکا پروژهای را رها میکرد، سپاه به میدان آمد تا ملت و نظام در مقابل دشمن سرافکنده نشود، آنجا که تکفیریهای جگرخوار و سربر به میدان آمدند خون شهدای سپاه از القصیر تا غوطه شرقی و حلب تا شمال سامرا و شرق کشور به زمین ریخت تا امثال مدیران خبرآنلاین در کنار همسرانشان آسوده باشند. راستی این همه وارونهسازی برای چیست؟ بدون تردید این همه هجمه برای گشودن راهی است که از چارچوبهای انقلاب اسلامی عدولی صورت گیرد.
باید باور کنیم که با حمله به سپاه، غرب امتیاز خاصی به خاطر تعلق عاطفی به عدهای نخواهد داد، چراکه امام فرمود: «ما چه بخواهیم و چه نخواهیم استکبار و صهیونیستها در تعقیبمان خواهند بود تا حیثیت مکتبیمان را لکهدار کنند».
اکنون سپاه رسالت الهی خود را پیشگیری از این لکهدار شدن میداند و عدهای در کشور برای شکستن این سد دفاعی و بیاعتبار کردن آن علم فساد را در اردوگاه آن میکارند. خون شهدای سپاه و تلاش گمنامانه فرزندان ملت در این دژ تسخیرناپذیر انقلاب اسلامی حافظ آن خواهد بود. عزت و ذلت طبق قاعده قرآن از آن خدا، رسول و مومنین است و هیچ کس نمیتواند آن را بگیرد.
اگر کسی با کمکاری یا تنبلی از چشم ملت میافتد باید سپاه تاوان آن را بدهد؟ اگر مدیریت خبرآنلاین میخواهند آزادمرد باشند پیشنهاد مشخصی به آنان میدهیم. چه اشکال دارد دارایی ۲۰ نفر از مدیران... و ۲۰ نفر از فرماندهان سپاه توسط قوه قضائیه مشخص و به صورت همزمان در رسانه شما به اطلاع مردم برسانید تا مشخص شود رانت اطلاعات و فساد قارچی کجا و سرهای بریده شده برای عزت مسلمین کجا.
نیروهای مؤمن به انقلاب اسلامی بغض و کینه دشمنان نسبت به ارزشیترین نهادهای کشور را در همین یادداشتها و سخنرانیها جستوجو میکنند. برای اثبات نام این وجیزه به بزرگان نظام مراجعه میکنیم. مقام معظم رهبری چند سال پیش فرمودند: «دشمن در این کشور کسی است که عیناً همان حرف دشمن خارجی را تکرار میکند». با این قاعده میتوانیم بین خبرآنلاین و جرس و بیبیسی فارسی و صدای امریکا تفاوت قائل شویم؟ باور بفرمایید حیای صدای امریکا کمی بیشتر از شماست. بعد از فروپاشی شوروی سابق، دکتر حسن واعظی با تحقیقات گستردهای علت آن را جویا شدند.
در بررسیهای ایشان، یکی از دلایل عمده فروپاشی شوروی بیاعتبار کردن نهادهای اصلی کشور توسط غرب و رسانههای همسو با غرب بود. بیاعتبار کردن ک. گ. ب، پلیس، دادگاه قانون اساسی، قوه قضائیه و... از این جمله بود. همین کپیبرداری در دوران اصلاحات در ایران انجام شد. حمله به شورای نگهبان، سپاه، بسیج، وزارت اطلاعات و قوه قضائیه در این زمان انجام شد.
مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۳ در جمع دانشجویان بسیجی حوزههای فشار دشمن را برشمردند و از آن جمله به ۱ـ انحلال فرهنگی؛ ۲ـ فشار مستمر اقتصادی؛ ۳ـ از کار انداختن بازوهای توانمند نظام و ۴ـ تشکیل هستههای ذی نفوذ در داخل کشور اشاره کردند. گویی فشارهای مستمر اقتصادی باعث شده است که مسئولیت از کار انداختن بازوهای توانمند نظام در داخل به عهده کسانی سپرده شود که سابقهای در انقلاب اسلامی داشتهاند زیرا غرب میداند اپوزیسیون ایران قلیل، ضعیف و قابل اشراف است.
بنابراین طبق این جمله مشاور کاخ سفید که: «ما برای براندازی انقلاب اسلامی از درون، دنبال انقلابیونی میگردیم که در عین ستودن خمینی شود آنان را به خدمت گرفت»، مأموریت و نفاق جدیدی در درون نظام شروع شده است. لذا بیحکمت نیست اگر مجدداً گفته شود پیشکسوتان جهاد و شهادت آماده باشند.
رسالت: آیا غیرت ما اجازه میدهد؟
رسالت در بخش پایانی سرمقاله خود با توجه به سخنان روز گذشته رهبر انقلاب نوشته: در بند ۱۶ اصل سوم قانون اساسی آمده است؛ «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست خارجی کشور را بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان تنظیم کند».
اینکه تا امروز ما ده سال است در چالش مذاکرات هستهای برای دفاع از استقلال علمی، سیاسی و اقتصادی هستیم و مهمترین چالش سیاست خارجی ما نیز همین است، رئیس دولت پس از ده سال بیاید بگوید؛ «در بحث مذاکرات، اصول و آرمان مطرح نیست»، چگونه میخواهد به سوگند خود در وفاداری به قانون اساسی عمل کند؟ خطوط کلی که در بند ۱۶ اصل سوم قانون اساسی مطرح شده و دولت را موظف به اجرای آن میداند، چه میشود؟ کجا در اسلام آمده است در مذاکره با دشمن، برای دفاع از عزت و شرف مسلمین، موضوع آرمان و اصول، منتفی است؟ این سخن که؛ «اساس بحث در سیاست خارجی، منافع است نه اصول و آرمانها»، متکی بر چه منطقی است؟ این «منافع» چیست که ربطی به اصول و آرمانها ندارد؟!
ملت ما با منطق پیروزی خون بر شمشیر، آمریکا را در ایران و منطقه شکست داد. مردم ما بر اساس قاعده فقهی «نفی سبیل» حاضر نشدند زیر سلطه آمریکا قرار گیرند و زیست بدون آمریکا را عزتمندانه بیش از ۳۵ سال است، تجربه کردهاند. در سایه همین زیست الهی، منافع خود را هم تأمین کردهاند. ایران امروز در اوج اقتدار ملی است. این اقتدار در سایه عمل به اصول و آرمانها به دست آمده است. اکنون در آستانه مذاکرات جدید، چه نفعی در مورد تفکیک اصول و آرمانها از منافع میبریم؟ این حرف، قیمتی جز اعلام صریح غیر اصولی و غیر آرمانی بودن سیاست خارجی دولت یازدهم ندارد. دولت باید به مردم توضیح دهد که تأکید قانون اساسی بر آرمانگرایی در سیاست خارجی، در کجای سیاست خارجی دولت، تبلور پیدا میکند؟ دیروز مقام معظم رهبری در جمع مردم قهرمان قم به مناسبت سالروز قیام تاریخی ۱۹ دی فرمودند: «اگر شرط برداشتن تحریم را (دشمن) چیزی عنوان کند که غیرتتان اجازه ندهد چه میکنید؟» پاسخ روشن است؛ باید بایستیم ومقاومت کنیم. لذا رئیس جمهور باید به فکر چنین روزی باشد واز غیرت ملی دفاع کند.
لاریجانی قدمبهقدم به حزب نزدیک میشود
شرق در ادامه توجه جدی خود به آینده سیاسی علی لاریجانی نوشته: علی لاریجانی قدمبهقدم به تشکیل حزب، نزدیک میشود، آن هم در روزگاری که اصولگرایان، دم از وحدت میزنند و میخواهند برای انتخابات مجلس آینده طرحی نو دراندازند؛ اصولگرایانی که عموما با رویکارآمدن دولت یازدهم، نقدهای تندی را علیه عملکرد دولت مطرح کردهاند و طیف لاریجانیها در مجلس در این میان سعی کردهاند که میانه را نگه دارند. حالا این میانهروهای اصولگرا یک گام دیگر به تشکیل حزب نزدیکتر شده و کمیتهای پنجنفره را برای تدوین اساسنامه و مرامنامه حزب تعیین کردهاند تا در دو هفته آینده این موضوع انجام شود. این مطلب را بهروز نعمتی از اعضای هیأترئیسه مجلس و البته عضو فراکسیون رهروان ولایت به خبرگزاری خانه ملت گفته است و بیآنکه قصد ورود به بحث نام حزب را داشته باشد، در سخنانش آن را حزب «رهروان ولایت» نامیده است؛ یعنی همان نام فراکسیون رهروان ولایت که محوریت آن علی لاریجانی است. نعمتی گفته است: «نشست مجمع موسسان حزب رهروان ولایت در آیندهای نزدیک برگزار میشود و پس از تشکیل این مجمع، اساسنامه برای تایید نهایی به کمیسیون ماده ١٠ احزاب ارسال میشود، ازاینرو تلاش ما بر این است که حزب رهروان ولایت تا اواخر سال به ثبت برسد».
این نشستها در حالی برگزار میشود که حسین سبحانینیا، دیگر عضو هیأترئیسه هم چند روز پیش از اشتیاق هروانی برای تشکیل حزب خبر داده و گفته بود که نشسستهای مکرر اعضای این فراکسیون برای تشکیل حزب برگزار میشود و نظر رئیسمجلس در مورد تشکیل این حزب مثبت است.
علی لاریجانی و همراهانش در شرایطی در تکاپوی تکمیل روند حزب هستند که پیشتر، کاظم جلالی رییس فراکسیون رهروان ولایت در توضیح نسبت این حزب با دولت یازدهم گفته بود که «ما با دولت آقای روحانی در مشی اعتدالگرایی مشترک هستیم. مبنای ما هم بر این است که کشور بر اساس یک روند صحیح اداره و از جاروجنجالهای حاشیهای پرهیز شود. به تعبیر مقاممعظمرهبری باید به مسائل اصلی کشور پرداخت و مسائل فرعی را اصلی نکرد. بر این اساس نسبت ما با دولت این خواهد بود که دولت را در چارچوبهای اصیل انقلاب و نظام همراهی کنیم».
نمونه این همراهی را میتوان در مورد سؤالها و استیضاح وزرای دولت یازدهم مشاهده کرد. چراکه پای اصلی کار در این ماجراها اعضای جبهه پایداریها و نزدیکان به جبهه ایثارگران بودند و رهروانیها سعی کردند تا با دولت همراهی داشته و در برخی موارد مثل استیضاح وزیر علوم پای خود را کنار بکشند.
با نگاهی به این سابقه، به نظر میرسد اگر هم بنا باشد حزبی از سوی علی لاریجانی تشکیل شود، این حزب در آستانه انتخابات مجلس نمیتواند به وحدتی حداکثری با جریان اصولگرایی که در آن به عنوان نمونه از ایثارگران یا پایداریهای حضور داشته باشند، برسد. چه کنگره جمعیت ایثارگران که چند روز گذشته برگزار شده بود، شاهد خوبی بر این مدعاست، چراکه علی لاریجانی به عنوان مدعو در این نشست حاضر نشده بود. به نظر میرسد اگر هم قرار باشد، وحدتی بین حزب لاریجانی و سایر اصولگرایان صورت بگیرد این وحدت بیشتر بر محوریت اشخاص میچرخد. چه علیاکبر ناطق نوری چندی پیش در همایش نقش پژوهش در قانونگذاری که متولی آن مرکز پژوهشها بود، حضور معناداری یافت و اتفاقا درباره تشکیل حزب و ضرورت آن برای تحقق دموکراسی در کشور سخن گفت. کاظم جلالی هم پیشتر از رایزنی با ناطقنوری برای استفاده از ظرفیت او خبر داده بود. با این حال حسین فدایی، دبیرکل جمعیت ایثارگران در گفتوگوی خود با خبرگزاری مهر درباره وحدت، چنین گفته است: «ما با این واقعیت میخواهیم وارد عرصه شویم که راهبرد «وحدت حداکثری» داشته باشیم. حال باید وحدت حداکثری را تعریف کنیم؛ یک سر این وحدت، پایداری است و سر دیگر آن، آقای لاریجانی است. بعضی از دوستان که میخواهند تحلیل سیاسی کنند، آقای لاریجانی را کنار میگذارند بعضی هم پایداری را کنار میگذارند. ما این را قبول نداریم و میگوییم باید وحدت حداکثری دنبال شود». وحدت حداکثر اگرچه مطلوب جریان اصولگرایی است اما تندرویها و کندرویها در این جریان، بعید است که تحقق آن را به واقعیت نزدیک کند.
برداشتهای متناقض روزنامهها از کشتار در پاریسروزنامه قانون حادثه دیروز پاریس را
«شلیک داعش به عروس اروپا» نامیده و ابتکار نیز در سرمقاله خود با تیتر «حمله به قلب دموکراسی» نوشته: حمله تروریسی به دفتر مجله طنز «شارلى ابدو» و کشتن ۱۲ نفر از جمله سردبیر و چند کاریکاتوریست این مجله فرانسوی، در خود چند نکته را آشکار میکند که از جمله آن نفوذ تروریسم در دل اروپا، تهدیددموکراسی (که فرانسه را مهد آن میدانند.) و انتقامگیری از روزنامه و به رگبار بستن روزنامه نگاران است. با این حال جدا از محکوم کردن این جنایت، بحث اندازه آزادی بیان مطرح میشود. اینکه چاپ تصاویر و مطالبی که عقیده گروه دیگری از مردم جهان را به تمسخر میگیرد تا چه اندازه در دایره آزادی قرار میگیرد؟
چند سال پیش از اینکه مجله «شارلى ابدو» تصویری از پیامبر اسلام را منتشر کند، روزنامهای دانمارکی اقدام به انتشار تصاویری از پیامبر اسلام کرد و حالا این نشریه فرانسوی آنها را بازنشر و بازآفرینی کرده و در کنارش تصویری از رهبر گروه دولت اسلامی موسوم به داعش را منتشر کرد تا خشم طرفداران جنایتکار داعش را بر انگیزد و مردم و رسانههای فرانسه و شاید اروپا و جهان را در وحشت فرو برد و بالاترین سطح هشدار امنیتی را بر خیابانهای پاریس حاکم کند.
با این حال آن طور که رسانههای دنیا از آغاز این حمله خونبار در حال تحلیل و گزارش بودهاند، موجی از اسلام هراسی دوباره در شهرهای اروپا در حال خودنمایی است که نیاز به تحلیل و تحقیق و تأمل دارد.
با این حال، فرانسوا اولاند لحظاتی بعد از حادثه اعلام کرد که فرانسه کشوری آزاد و پایبند به قوانین است و هیچ کس نباید فکر کند که میتواند در فرانسه با آزادی عمل اقدام به فعالیتهای تروریستی کرده و آزادی بیان را محدود کند. از این به بعد در تمامی برنامهها و طرحهای امنیتی کشور، بازنگری جدی انجام خواهد شد.
این در حالی است که نزدیک به دو هفته پیش و همزمان با حمله سایبری به سایت کمپانی سونی پیکچرز، باراک اوباما تهدید تسلیم در برابر افراطگرایی را هشدار داد و در بیانیهای ضمن حمایت از اکران فیلم «مصاحبه» دولت کره شمالی را به حمله سایبری متهم کرد که میتوان به طور تلویحی از اقدام او اینطور نتیجه گرفت که کوتاه آمدن در برابر خواسته افراط گرایان دایره قدرت و اثر گذاری آنان را بیشتر و طمع افراط گرایان را برای اهداف بلندتر، افزون میکند. حالا هم افراط گرایی داعش که به نظر میرسد باز هم نتیجه کنشهای نظامی-امنیتی دولتهای غربی در جوامع اسلامی است و در حال بازآفرینی خشنترین و شدیدترین اقدامات تروریستی است، بیش از هر چیز امنیت بینالمللی را به مخاطره انداخته و البته به نوعی سبب شده بسیاری از کشورهای جهان که ارتباطات گسترده دیپلماتیک و سیاسی ندارند در فجایع آفرینی این گروه همداستان شوند. اما در حادثه اخیر این گروه به نظر میرسد مهمترین مولفه دموکراسی آماج گلولههای تعصب و افراط گرایی شده است.
اعتماد نیز در پایان مطلبی با تیتر
«چهارشنبه سیاه پاریس» نوشته: وقایع چند هفته اخیر پاریس یادآور «کابوس مخوف» نوشته میشل ولبک، رمان نویس جنجالی فرانسوی است که متهم بهنژاد پرستی و تبلیغ اسلام هراسی است. ناظران براین باورند معضل افراط گرایی در اروپا و از جمله در فرانسه، حاصل سیاستهای متناقض این کشورها در قبال اسلام با رویکردهایی چون اسلام هراسی، اسلام ستیزی و تجهیز و حمایت از گروههای معارض در خاورمیانه به ویژه در سوریه است: سیاستهایی که اکنون به معضلی جدی در همه کشورهای قاره تبدیل شده است. در این میان فرانسه از کشورهایی است که سال ٢٠١۵ را با آشکار شدن و بروز جدی این معضل آغاز کرده است.
اکنون هر لحظه در جایی از این کشور با وجود تدابیر شدید امنیتی امکان یک حمله وجود دارد. روز گذشته هفته نامه شارلی ابدو دچار حریق این منازعه شد که خود به نوعی روشن کرده بود. هنوز عاملان حمله به دفتر این هفته نامه که به کشته شدن حداقل ١٢ نفر انجامید، شناسایی نشدهاند، اما شارلی ابدو همان مجلهای است که چند سال قبل در اقدامی اسلام ستیزانه کاریکاتورهای موهن به ساحت پیامبر اکرم (ص) را منتشر کرده بود. این نشریه کتابی نیز از زندگی پیامبر اسلام را در تیراژ ٨٠ هزار نسخه منتشر کرده بود که این اقدام موجی از خشم و اعتراض مسلمانان در کشورهای اسلامی را به دنبال داشت. همچنین علاوه بر این نشریه فرانسوی در سال ٢٠٠۵ نیز تصاویری موهن از پیامبر اسلام در یکی از روزنامههای دانمارک منتشر شد که با خشم مسلمانان همراه شد. در اقدامی دیگر در سال ٢٠١١ نیز فیلمی اهانت آمیز علیه پیامبر اسلام در امریکا ساخته شد که باعث به وجود آمدن موج عظیمی از اعتراضها در مصر و لیبی و سایر کشورهای اسلامی شد.
نگاه روزنامههای اصولگرا به این ماجرا متفاوت است. وطن امروز در بخشی از مطلبی با تیتر
«اعلان جنگ به شیوه اولاند» نوشته: تنها یک هفته پس از آغاز سال ۲۰۱۵، هنوز کاخ الیزه در حال سبک و سنگین کردن اعلان خبر حضور ناو هواپیمابر «شارل دوگل» فرانسه در خلیجفارس بود که خبری توأمان فجیع و فکاهی (کمیک ـ تراژیک) در قلب پاریس «گل»ها را شوکه کرد. این خبر نه سقوط فرانسه از جایگاه پنجمین اقتصاد بزرگ جهان به رده ششم ـ پس از بریتانیا ـ بود و نه چراغ سبز آلن ژوپه، عضو شورای رهبری حزب راستگرای «یوام پ» برای بازگشت نیکولا سارکوزی به سیاست بلکه از یک حادثه تروریستی فاجعهبار و خونین در یک نشریه فکاهی فرانسوی خبر میداد، آن هم به نام اسلام! واکنش فوری و ظاهرا از پیش آماده «فرانسوا اولاند» رئیسجمهور فرانسه به این حمله تروریستی خیلیها را به یاد حرفهای کلیشهای ۱۲ سال پیش همتای آمریکایی پیشینش جورج بوش پس از حادثه یازدهم سپتامبر انداخت. اولاند که تنها به فاصله یک ساعت و نیم پس از حمله مردان مسلح نقابدار به هفتهنامه طنز و کاریکاتور فرانسوی «شارلی» در محل حاضر شده بود، بلافاصله اعلام کرد: «بدون شک حادثه حمله به دفتر هفتهنامه پاریسی تروریستی بوده است». و بعد با گفتن اینکه «فرانسه با تهدید روبهروست!» در سراسر کشور اعلام وضعیت فوقالعاده کرد.
جوان نیز در بخشی از مطلبی با تیتر
«کارتون اسلامهراسی در فرانسه» نوشته: رسانههای غربی سعی دارند با برجسته کردن اقدام توهینآمیز این مجله علیه پیامبر اسلام، تکفیریها و مسلمانان را عامل اصلی این حمله معرفی کنند تا اسلام هراسی را در غرب رواج دهند. جیمز برگر، کارشناس فعالیتهای داعش در فضای مجازی در صفحه توئیتر خود نوشت که چهرههای ارشد داعش کاربران شبکههای اجتماعی را تحریک میکنند تا خبر حادثه تروریستی پاریس را بیشتر بازتاب دهند. به نوشته وی، در روزهای اخیر حامیان اصلی داعش میگفتند که همین روزها برادران اروپاییمان شاهد خبرهای خوبی خواهند بود. این کارشناس میگوید کاربران داعش به حمله پاریس بیشتر از حادثه سیدنی متمرکز هستند و این حادثه بیشتر برایشان مهم است.