ممیزی در تلویزیون همواره یکی از چالشهای اساسی بوده و در دوران مختلف چالش برانگیز شده و در دوران تازه نیز با حذف تیتراژ پایانی یکی از مجموعهها تلویزیونی، در این زمینه شاهد طرح نقد تازهای بودهایم؛ اما قواعد ممیزی در تلویزیون چگونه است و آیا قواعد مکتوب در چند دهه اخیر به نگارش درآمده تا مبنای ناظران تلویزیونی باشد و سلیقه نقش حداقلی در ممیزی داشته باشد؟
به گزارش «تابناک»، ممیزی در رادیو و تلویزیون سابقهای به اندازه عمر این پدیدهها دارد و در رسانه ملی در هر مقطعی متناسب با شرایط پیش روی، شاهد ممیزیها بودهایم و گاهی این ممیزیها رسانهای نیز شده است. اگر اصلاحات تصویری در پخش زنده مسابقات ورزشی را نیز در زمره ممیزی در نظر بگیریم، جنجالیترین نوع ممیزی، همین بخش بود که در دوره مدیریت گذشته به خصوص در ماجرای پخش مسابقات فوتبال و والیبال با حواشی فراوانی همراه شد.
اما در کنار پخشهایی که ممیزی به سرعت برای بیننده نمود پیدا میکند، در سایر برنامههای تولیدی و تأمینی، ممیزی یک امر اجتناب ناپذیر است که از پوشش حاضران در تصاویر ـ به طور خاص در برنامههای تأمینی نظیر سریالهای خارجی ـ تا دیالوگهای مطرح را شامل میشود و سوابق نیز نشان داده، چند جمله در یک سریال تاریخی تا چه میزان میتواند فضای کشور را ملتهب سازد و بنابراین، پذیرش بخشی از این ممیزی کاملاً منطبق با منطق است.
با این حال، گاه ممیزیها عجیب و چالشبرانگیز است و به خصوص در سالهای پیشین مشاهده میشد، گاه سریالهایی که پس از چند سال اکران میشدند، با ممیزی تازهای مواجه میشدند و یا برخی فیلمهایی که تلویزیون در سالهای گذشته درباره اکرانشان در سینماها موج خبری اعتراض آمیزی به راه انداخته بود، در تلویزیون به سادگی نمایش داده شدند و صدای هیچ کس نیز درنیامد که بارزترین نمود در این زمینه، میتوان به نمایش مکرر «آدم برفی» ساخته داود میرباقری محصول سال ۱۳۷۳ اشاره کرد که بیست سال بعد در تلویزیون اکران شد.
این روزها نیز سریال سالهای ابری به کارگردانی مهدی کرمپور از سیما پخش میشود و بنا بر گفته کارگردانش، ترانه پایانیاش با صدای علیرضا قربانی حذف شد و مهدی کرمپور نیز به رغم آنکه نسبت به حواشی که رسانهای شدن ماجرا در پی دارد، علم داشت، این موضوع را در شبکههای اجتماعی رسماً اعلام کرد و به جزئیات این ماجرا پرداخت و تاکید کرد به زودی اصل ترانه را با هماهنگی سازندگان اثر روی صفحات مجازی منتشر خواهد کرد.
کرمپور نوشت: «
همان طور که قول داده بودم، تیتراژ نهایی سریال یک ترانه فوقالعاده داشت که حاصل تلاش سه ماه دکتر افشین یدالهی، فردین خلعتبری، علیرضا قربانی و من بود که ضبط نهایی شد و علی رغم همه تلاشهای ما، لحظات آخر در حالی که همه، حتی مدیران شبکه هم میگفتند عالی است و متعالی، حذف شد!
ظاهرا تلویزیون را عوامالناس میبینند و ممکن است از مفاهیم عرفانی رای به تفسیر کنند و اشتباه بفهمند اما خب از آنجا که ما مردم را امین و باشعور و عقل کافی میدانیم، و معتقدیم در عصر حاضر، شفافیت قدرت است، به زودی اصل ترانه را کامل با هماهنگی سازندگان اثر روی صفحات مجازی خواهیم گذاشت... فعلا دو بیت آخر شعر را که من خیلی دوستاش داشتم، با شما به اشتراک میگذارم؛
بعد از خروجم از بهشت، هم مست هستم هم خمار
آدم همین جا خلق شد، در رقص جبر و اختیار
یاغی بمان در عاشقی، این است سر ماجرا
در سجدههای بیخدا، آتش بزن سجاده را»
طبیعتاً ظاهر شعر مضمون قابل پذیرشی نیست، ولی با توجه به نگاه عرفانی افشین یداللهی که در شعرهای پیشینش نیز شاهد بودهایم و شیمی شعر او با صدای علیرضا قربانی در تیتراژ سریال شب دهم و مدار صفر درجه بسیار تأثیرگذار بود، این بار نیز انتظار میرفت فرصت فراهم میشد تا صدای علیرضا قربانی شنیده میشد؛ اما ناظران تلویزیون تشخیص دادهاند این ترانه حذف شود و شاید سالها بعد در نمایش این سریال، ناظر دیگری تشخیص دهد این آهنگ به سریال افزوده شود!
بنابراین آنچه مسلم است، مدیران نقش حداکثری در نظارت بر آثار ندارند، زیرا طبیعتاً مدیران معاونت سیما و مدیران شبکهها فرصت تماشای لحظه به لحظه تمام تولیدات را ندارند و اگر چنین کنند، فرصت یک جلسه کاری را نیز نخواهد داشت و به همین دلیل امور پخش به ناظران معتمدی سپرده شده که این ناظران نیز وفق سوابق و دستورالعملهایی که بسیاری از آنها شفاهی است، اقدام به ممیزی میکنند و طبیعتاً با تکیه بر تجاربشان نگاه محافظهکارانهای دارند.
از این منظر، ای کاش مجموعه نامهها و دستورهای شفاهی و خطوط قرمز دائم و مقطعی تلویزیون با ذکر حداکثری جزئیات در قالب یک آیین نامه جامع تنظیم و تدوین و سپس پس از تأیید سیاستگذاران و مدیران رسانه ملی به برنامهسازان و ممیزان تلویزیون ابلاع شود و بدین شکل ممیزی تا حد ممکن قاعدهمند شده و سلیقه نقش حداقلی را در ممیزی داشته باشد؛ امری که به نظر میرسد یکی از الزامات تغییرات محتوایی و بهبود کیفی و همسان سازی سطح تولیدات تلویزیون است.