اینکه اتفاقی درخور تقدیر در حوزه علوم فضا در کشور رخ دهد و سازمان فضایی در آن سهم نداشته باشد، به چه معناست؟ این سؤالی است که امروز در پی کسب یک موفقیت فضایی پر رنگ شده است.
به گزارش «تابناک»، در حالی که تصمیم دولت یازدهم برای رقم زدن تغییراتی در سازمان فضایی کشور از جمله باز پس دادن بخشی که غیرقانونی از وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات تفکیک شده بود، به این وزارت خانه و از آن مهمتر، تشکیل مرکز ملی فضایی سر و صدای زیادی به پا کرده و منتقدان دولت از آنها با نامهای «انحلال سازمان فضایی» و «ندید گرفتن پیشرفتهای شگرف علمی کشور در زمینه علوم فضا» یاد میکنند، روز به روز اتفاقاتی رقم خورد که ثابت میکند دولتمردان در مسیر درستی هستند.
از جمله این رخدادها، انتشار اسنادی بود که ثابت میکرد تغییرات رقم خورده در سازمان فضایی در دولت یازدهم، همراه با تخلفات گسترده مالی بوده و به دست افراد منتسب به جریان انحرافی رخ داده که معلوم نیست تخصصشان در زمینه علوم فضایی را از کجا به دست آورده بود و چگونه بدون مجوزهای قانونی، قصد داشتند عرصه علوم فضایی و صنعتهای وابسته به آن را در کشور متحول کنند؟
این در حالی است که امروز اتفاق قابل تقدیری در عرصه فضایی کشور رقم خورد که گواه بهتری برای ایجاد تغییرات در سازمان فضایی کشور و به طور کلیتر، عرصه فعالیتهای فضایی کشور است؛ ماهواره فجر به مدد تلاشهای سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع به فضا پرتاب شد و در مدار قرار گرفت تا افتخار دیگری برای کشورمان در عرصه فضایی جهان به ثبت برسد.
اما پرتاب این ماهواره از این رو جالب توجه است که میبینیم سازمان فضایی کشور در آن سهمی ندارد، بلکه تمامی امور آن در زیرمجموعه وزارت دفاع انجام گرفته است؛ چه ساخت ماهواره، چه ساخت پرتابگر و چه فرایند در مدار قرار دادن آن. اینجاست که میتوان پرسید چه ضرورتی دارد سازمان فضایی داشته باشیم؟
آنچه واضح است، کاربردهای دوگانه برخی صنایع مانند صنایع موشکی در عرصههای دفاعی کشور و همچنین عرصه فضایی، مانع از آن است که تمامی امور مربوط به سازمان فضایی در زیرمجموعه آن گرد آید، زیرا هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد دو صنایع موشکی ـ یکی با کاربرد دفاعی و دیگری با کاربرد فضایی ـ داشته باشیم، دو بودجه تحقیقاتی به این موضوع اختصاص دهیم و در نهایت ماحصل سالها علم آموزی، پژوهش و تجربه در عرصه دفاعی کشور را ندید گرفته و ساخت پرتابگرهای فضایی را به سازمان فضایی تفویض کنیم.
این در حالی است که از دیگر سو میدانیم در عرصه صنایع کنترلی و الکترونیکی نیز بخشهای زیادی هستند که با تخصص تقریبا مشابه، امور مختلفی را پیگیری میکنند و امکان گرد آوردنشان در یکجا، در زیرمجموعه سازمان فضایی وجود ندارد. همه اینها نشان میدهد که چرا نیازمند تشکیل مرکز ملی فضایی در کشور برای هم سو کردن این نهادهای مختلف و هم افزا کردن توان فضاییمان هستیم.
کافی است بدانیم در زمانی که پرتاب ماهوارههای محصول سازمان فضایی کشور به دلایلی صورت نگرفته و نگرانیهایی به وجود آورده، سازمان هوافضای وزارت دفاع با صلابت به اهداف نشانگذاری شدهاش در زمان مقرر دست یافته و امروز با پرتاب ماهواره فجر و قرار دادن آن در مدار زمین، ثابت کرده که به فنآوری پرتاب ماهواره و در مدار قرار دادن آن کامل دست پیدا کرده است.
اینجاست که میتوان پرسید آیا اگر این سازمان فضایی وابسته به وزارت دفاع، سازمان فضایی کشور و دیگر سازمانهای مرتبط با این حوزه، همه و همه را در مرکز ملی فضایی کشور گرد هم آوریم و با همفکری تلاش کنیم اهداف نظام در راستای حضور مقتدرانه در فضا و به تبع آن، بهره جستن از منافع پرشمار این حوزه را پیگیری کنیم، بهتر است یا آنکه بخشهایی از وزارت خانههای مختلف را کنده و با دور هم گذاشتنشان، سازمانی شبیه سازمان فضایی امروز بسازیم که معلوم نیست جایگاهش کجاست؟
با این تفاسیر آیا نباید تحولات دولتمردان در این عرصه را به فال نیک گرفت و مراقبت کرد که خدای ناکرده اهداف تحولات گم نشده و هدف غایی همهمان، یعنی توسعه صنعت فضایی کشور و تجاری کردن فنآوریهای حاصل آمده در این عرصه رقم بخورد، تا اینکه از تحولات با عناوینی چون انحلال سازمان سخن بگوییم و آنها را منکوب کنیم؟
به راستی اگر تصمیم بر انحلال هم گرفته شده باشد، از انحلال کدام سازمان نگرانیم و چرا؟ از انحلال سازمانی که معلوم نیست چرا پرتاب ماهوارههایش به تعویق میافتد و قدرت مقابله با این تعویقها را ندارد؟ از انحلال سازمانی که برایمان ثابت شده سازمان همسانش (هوافضای وزارت دفاع) به نوعی بهتر از آن عمل میکند و در هدف گذاریهایش موفق است؟ آیا پرتاب ماهواره فجر نشان نمیدهد کسی پیشرفتهای فضایی کشور را ندید نگرفته است؟!