داستان درست از تیرماه سال 90 آغاز شد. رئیس دولت دهم که رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی هم بود در تصمیمی عجیب اعلام کرد ظرفیت پذیرش دانشجوی تحصیلات تکمیلی در مقطع دکترا باید افزایش پیدا کند.
به گزارش ایران، از همان سال ظرفیت 5 هزار و 600 نفری دانشگاهها در دوره دکترا به 10 هزار نفر افزایش پیدا کرد و دولت دهم نیز قول مساعد برای فراهم کردن شرایط و زیر ساختهای لازم برای پذیرش این تعداد دانشجو را به دانشگاهها داد، قولی که البته هیچ گاه اجرایی نشد. سوی دیگر دانشگاههای دولتی، دانشگاه آزاد بود. مسئولان این دانشگاه هم در رشتههای کارشناسی ارشد ظرفیت دانشجو را افزایش دادند.
برخی از واحدهای دانشگاه آزاد و البته دانشگاههای دولتی بیش از توان دانشگاه پذیرش دانشجو داشتند. با این افزایش ظرفیت، داوطلبان هم برای ورود به دورههای تحصیلات تکمیلی آرام و قرار نداشتند. داوطلبانی بودند که بهدنبال مدرک دانشگاههای مختلف را انتخاب و هر یک از دانشگاهها هم با تخصیص دورهها، رشتهها، مراکز روزانه و شبانه و انواع دورههای نیمه حضوری و غیر حضوری، سعی بر آن داشتند که در مسابقهای شرکت کنند که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بازنده اصلی آن داوطلبان ورود به دانشگاه بودند. چرا که کلاسها پر شد از دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دانشجویانی که با کیفیت پایین دانشگاه درس خواندند.
همان روزها منتقدان این دستور رئیس دولت اعلام کردند که این افزایش ظرفیت به ضرر داوطلبان دانشگاهها است چرا که زیر ساختهای لازم در دانشگاهها برای افزایش دوره تحصیلات تکمیلی بویژه در حوزه دکترا مهیا نیست.
آنها اعلام کردند که پذیرش دانشجوی دکتری به افزایش سطح علمی و پژوهشی دانشگاهها منجر میشود اما بدون وجود زیرساخت آزمایشگاه، کتابخانه، زیرساختهای اینترنتی و از همه مهمتر وجود استاد برای راهنمایی این تعداد دانشجو نمیتوان به اهداف توسعه تحصیلات تکمیلی دست یافت. این موضوعی است که هم استادان دانشگاه و هم دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاهها بر آن تأکید میکنند. دانشجویان ناراضی البته دو دسته هستند. دسته اول ورودیهای پیش از سال 93 که معتقد هستند شلوغی کلاسها کار استادان دانشگاه را برای تحقیق دانشجویان سختتر میکند و دسته دوم ورودیهای 93 هستند که میگویند با این شیوه پذیرش انگ بیسوادی به آنها زده میشود.
هانیه محمدی دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات در این باره میگوید: «کلاسهای درس در دوره ارشد بسیار شلوغ است. استادان بعضاً تسلط کافی روی دروس ندارند و مراوده علمی بین استاد و دانشجو بخوبی انجام نمیشود. خوشبختانه من در حوزه علوم انسانی درس میخوانم و نیاز جدی به آزمایشگاه ندارم اما کتابخانه دانشگاه اصلاً مجهز نیست و ما نمیتوانیم طرحهای تحقیقاتی را انجام دهیم. همینطور سایت دانشگاه رسماً تعطیل است. سیستمهای قدیمی و غیر قابل استفاده مشکلات بسیاری را برای ما ایجاد کرده است. برای دو واحد درسی که به رایانه نیاز داریم باید انواع و اقسام مشکلات را به جان بخریم چرا که سیستمها کلاً خراب است.» از سوی دیگر این استادان دانشگاه هستند که انگشت انتقادات را به سوی مسئولان وزارت علوم گرفتهاند و از پذیرش اینگونه دانشجو انتقاد کردهاند.
سعید سهراب پورقائم مقام بنیاد ملی نخبگان با انتقاد از رشد بیرویه دورههای دکتری در کشور، میگوید: «باید وزارت علوم روی تعداد دانشجویانی که هر دانشگاه جذب میکند، کنترل داشته باشد که متأسفانه این کنترل وجود ندارد. در سالهای اخیر اگر مسئولان و نماینده یک شهر کوچک به وزارت علوم فشار آوردهاند که در آن شهر، دانشگاه وجود ندارد وزارت علوم نه تنها دانشگاه را تأسیس کرده است بلکه دوره کارشناسی ارشد و دکترا را هم راه انداخته است. در صورتی که راهاندازی این دورهها باید بر اساس یک مبنایی صورت بگیرد. در گذشته، شورای گسترش آموزش عالی، براحتی این مجوزها را صادر کرده است.»
وی تأکید میکند: «بسیاری از مسئولان شهرستانها به وزارت علوم فشار آوردهاند که ما در یک شهر کوچک، دانشگاه میخواهیم. حالا در آن شهر، دانشگاه پیام نور و آزاد و غیرانتفاعی هم وجود داشته است، اما خواستار تأسیس دانشگاه دولتی بودهاند. در مواردی هم، در یک شهر، دانشگاه دولتی بزرگ با رشتههای مهندسی خوب وجود داشته است اما باز آمدند و فشار آوردند که ما دانشگاه صنعتی میخواهیم که کار بسیار نادرستی است. وقتی این همه دانشگاه در یک شهر وجود دارد و همه هم رشتههای مهندسی دارند، دیگر دانشگاه صنعتی برای چه؟»
دکترا استاد قوی میخواهد
منتقدان گسترش آموزش عالی بر این باورند که دوره دکترا باید در دانشگاههایی دایر شود که استادان قوی داشته باشد و بتوانند دانشجویان را بخوبی هدایت کنند. علاوه بر این، بسیاری از استادان دانشگاه هم بر این باورند که دوره دکترا مخصوص دانشجویان قوی است که بتوانند تحقیقات مستقل انجام دهند، نه اینکه هرکسی برود ثبتنام کند و یک مدرک بگیرد و تنها عنوان دکترا را یدک بکشد. موضوعی که حالا مسئولان وزارت علوم را به فکر فرو برده است و آنها برای ساماندهی دورههای تحصیلات تکمیلی وارد عمل شدند.
سید حسین حسینی، مدیرکل گسترش وزارت علوم در این باره میگوید: «آنچه مسلم است درسالهای گذشته دانشگاههای کشور در موج کمیگرایی قرار گرفتند و البته شرایطی هم برای آنها ایجاد شد که دانشجوی تحصیلات تکمیلی جذب کنند. این درحالی است که زیرساختهای لازم برای پذیرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها وجود نداشت. این موضوع را قبول دارم که وزارت علوم در دولت سابق به گسترش بیرویه دانشجو کمک کرده بود و همین مورد موجب شد تا کیفیت در بسیاری از دانشگاهها زیر سؤال برود. به عنوان نمونه وزارت علوم در آیین نامهای اعلام کرد که دانشگاههای دولتی میتوانند پردیس خودگردان داشته باشند. درحقیقت مسئولان سابق وزارت علوم دانشگاههای دولتی را به این سمت سوق دادهاند که برای تأمین منابع خودشان با پردیسها درآمدزایی کنند این اتفاق بسیار بدی بود که برای دانشگاههای دولتی افتاد چرا که این موضوع کیفیت آموزش عالی را زیر سؤال میبرد. طبق مصوبات وزارت علوم در دوره دکترا باید یک دانشیار در کنار استاد تمام در دانشگاهها وجود داشته باشد. اما یک شبه تبصرهای از سوی مسئولان وزارت علوم سابق زده شد که استادیار 5 سال به بالا به جای دانشیار کفایت میکند.
این شرایط سطح دورههای تحصیلات تکمیلی را زیر سؤال میبرد. مسئولان سابق میخواستند به مطالبات اجتماعی مردم پاسخ دهند اما این پاسخگویی به ضرر توسعه علمی کشور تمام شد. مجوزهایی که در سطح گسترده صادر شد کیفیت آموزشی را در دانشگاهها زیر سؤال برد.
خیلی از دانشگاههای غیر انتفاعی و مؤسسات آموزش عالی یک شبه عنوان دانشگاه پیدا کردند در حالیکه از لحاظ هیأت علمی و امکانات آموزشی شرایط مناسبی نداشتند.» او البته به اقدامات وزارت علوم در دولت یازدهم اشاره میکند و میگوید: «وزارت علوم باید برای تحقق و رسیدن به شاخصهای کیفی در دانشگاههای دولتی، پیام نور و دانشگاه آزاد رویکرد کمیگرایی را کاهش دهد باید ظرفیتها را متناسب با اعضای هیأت علمی کنیم. هماکنون در حال تجمیع دانشگاههای زیانده پیام نور هستیم با مسئولان دانشگاه آزاد درباره پذیرش دانشجو و همچنین زیر ساختهای دانشگاه صحبتهایی شده است و امیدواریم بتوانیم بزودی واحدهای بیکیفیت را شناسایی کنیم.»
نگاه سنگین منتقدان بر دانشگاه آزاد
بر اساس آیین نامه آموزشی وزارت علوم، هدف از پذیرش دانشجو در دوره تحصیلات تکمیلی تربیت افرادی است که با احاطه یافتن به آثار علمی در یک زمینه خاص و آشنا شدن با روشهای پیشرفته تحقیق و دستیابی به جدیدترین مبانی آموزش و پژوهش بتوانند با نوآوری در زمینههای علمی تحقیقاتی، در رفع نیازهای کشور قدم بردارند. با این حال برخی از منتقدان گسترش آموزش عالی بر این باورند که دانشگاه آزاد در سالهای اخیر نتوانسته این مهم را برآورده کند. این موضوع را البته آمار قبولی دانشگاه آزاد هم تأیید میکند. امسال دانشگاه آزاد با سه برابر کردن ظرفیت پذیرش دانشجوی دکتری نسبت به سال قبل، اتفاقی کم سابقه را در دوره تحصیلات تکمیلی خلق کرد که البته این اقدام در سال تحصیلی جدید همچنان مورد انتقاد برخی از کارشناسان آموزشی بود. دانشگاه آزاد ظرفیت تعداد دانشجویان دکترای خود را از حدود ۴۰۰۰ نفر در سال ۹۲ به حدود ۱۲ هزار نفر در سال ۹۳ رساند.
مدیر کل گسترش وزارت علوم در پاسخ درباره افزایش سریع رشتههای دکترا از سوی دانشگاه آزاد، میگوید: «قرار است کمیتهای با حضور نمایندگان دانشگاه آزاد و وزارت علوم، بهداشت و درمان و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شود تا ظرفیتهای دوره دکترای دانشگاه آزاد بررسی شود. وزارت علوم یک ظرفیتی را در حد 12 هزار نفر در دوره دکترا برای دانشگاه آزاد در سال تحصیلی جدید معلوم کرده و هر کدام از رشتهها کاملاً معلوم بود اما در مورد محلها چون دانشگاه آزاد تغییراتی داشت محلها را ما تعیین نکردیم اما قرار ما با دانشگاه آزاد این بود که بعد از اینکه رشته محلها مشخص شدند آن را به ما اعلام کنند و تا اردیبهشت 94 فرصت دارند در تمام رشتهمحلهایی که پذیرش دکترا دارند تمام شرایط حداقلی استاندارد را از نظر استاد و تجهیزات جنبی فراهم کنند.» سوی دیگر این صحبت، مسئولان دانشگاه آزاد هستند که معتقدند هجمههای سیاسی علیه دانشگاه آزاد این روزها بیشتر از قبل است و همین موضوع نیز موجب شده صحبتهای غیر کارشناسانه علیه این دانشگاه مطرح شود.
مسئولان دانشگاه آزاد نگاه سیاسی جناح خاصی را مطرح میکنند که مخالف گسترش این دانشگاه هستند. فاضل علوی رئیس سنجش و آزمون دانشگاه آزاد در این باره میگوید: «متأسفانه در سالهای اخیر نگاه سنگین سیاست بر سر دانشگاه آزاد بوده است و همین نگاه موجب شده که مسئولان این دانشگاه نتوانند توسعه علمی خوبی در این دانشگاه داشته باشند.
دانشگاه آزاد طبق استانداردهای وزارت علوم دانشجو پذیرش میکند و اینکه گفته میشود یک شبه افزایش پذیرش داشته اصلاً صحیح نیست. متأسفانه در چند سال اخیر با دانشگاه آزاد رویکرد تقابلی وجود داشت و همواره فشار زیادی بر دانشگاهیان وارد میشد در دولت قبل در برخی از دانشگاهها برخی رشتهها بدون ضابطه گسترش یافت و البته این موضوع را قبول داریم اما باید اعلام کنم که در سالهای قبل دانشگاه پیام نور در مقابل دانشگاه آزاد قرار گرفت و دولت تمام ساختمانهای دولتی را در اختیار دانشگاه پیام نور قرار داد و دانشجویان دانشگاه آزاد را مجبور به نقل و انتقال با دانشگاه پیام نور کرد.»وی درباره استانداردهای دورههای تحصیلات تکمیلی میگوید: «در زمینه ساماندهی دوره دکترا با وزارت علوم وارد عمل شدهایم. رویکرد وزارت علوم و دانشگاه آزاد در دوره دکترا شفافسازی و قانونگرایی است. تعداد کل دانشجویان دکترا در دانشگاههای دولتی امروز 65 هزار نفر و اعضای هیأت علمی استادیار به بالا 17 هزار نفر است یعنی به ازای هر عضو هیأت علمی 7/3 دانشجو مشغول به تحصیل هستند. در دانشگاه آزاد هماکنون 22 هزار دانشجوی دکترا مشغول به تحصیل هستند و نسبت استاد به دانشجو 7/1 است.
در کل در دانشگاه آزاد اسلامی 72 هزار نفر به عنوان مدرس با ما همکاری علمی دارند از این تعداد 31 هزار نفر تمام وقت، 14 هزار نفر استاد یار به بالا و بیش از 40 هزار نفر اعضای هیأت علمی دانشگاه دولتی هستند. در مقاطع تحصیلات تکمیلی سرفصلهای آموزشی همان است بیش از 50 درصد استادان بین دانشگاه آزاد و وزارت علوم مشترک است و بیشتر دانشجویان دانشگاه آزاد فارغالتحصیل دانشگاه دولتی و پیام نور هستند چگونه ممکن است کیفیت در دانشگاه آزاد پایین باشد.» با این حال در سالیان اخیر، تب تحصیلات تکمیلی، نظام آموزش عالی کشور را تحت تأثیر خود قرار داده است. زمانی رقابت شدید برای ورود به مقطع کارشناسی بود، پس از آن تب تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد دانشجویان را فرا گرفت و اکنون تب تحصیلات دانشگاهی، مقطع دکتری را نشانه گرفته است.
با این حال بسیاری از منتقدان گسترش آموزش عالی بر این باورند که هدف از آموزش عالی، فقط حرکت در مسیر آموزش برای آموزش نیست؛ یعنی ما دانشگاه تأسیس و دانشجو تربیت نمیکنیم که فقط آموزش عالی داشته باشیم، بلکه هدف اصلی این است که از دل این دانشگاهها و دانشجویان، نیروهای انسانی خلاق و مولدی به وجود بیایند که اداره کشور را به دست بگیرند و به خودشان و جامعه خدمت کنند. حال باید دید که نظام آموزش کشور چقدر به این اهداف رسیده است.