دکتر سید صادق طباطبایی در حالی بدرود حیات گفت و گنجینه‌ای از خاطرات و اسرار را با خود به عالمی دیگر برد که برای نسل کنونی، چهره‌های سر‌شناسی نیست و به واسطه حسن اخلاق و فروتنی نیز هیچ گاه در پی خودنمایی و بیان فضائلش نبود، ولی درباره این چهره شاخص تاریخ انقلاب چه باید دانست؟
به گزارش «تابناک»، سیدصادق طباطبایی در سال ۱۳۲۲ در شهر قم به دنیا آمد. پدر او آیت‌الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبایی است که بروجردی و استاد بسیاری از مراجع فعلی است.
صادق طباطبایی در سال ۱۳۴۰ پس از اخذ دیپلم طبیعی از مدرسه دین و دانش قم، عازم لبنان می‌شود. چند روزی نزد دایی خود امام موسی صدر می‌ماند و به رغم خواسته این بزرگوار مبنی بر تحصیل در دانشگاه امریکایی بیروت به آلمان نزد عموی خود دکتر مسعود طباطبایی ـ که آن زمان پزشک متخصص زنان در آلمان بود ـ می‌رود. (
فایل صوتی سفارش امام موسی صدر به صادق طباطبایی شب قبل از رفتن به آلمان در سایت مركز مطالعات امام موسی صدربا نام سفارش ماندگار آورده شده است)
این چهره ماندگار انقلاب ایران در سال ۱۳۴۴ با دختر خاله خود خانم فاطمه صدر عاملی ازدواج کرد و ثمره این ازدواج، یک دختر و پسر به نام‌های غزاله (متخصص مغز و اعصاب، ۱۳۵۲) و عدنان (دانشجوی مهندسی اقتصاد، ۱۳۵۷) است. همچنین ایشان برادر خانم مرحوم حاج احمد خمینی و پسر خاله خانم زهرا صادقی، همسر حجت الاسلام سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران بودند.
صادق طباطبایی به واسطه علاقه زیادی که به شیمی داشت، قصد تحصیل در رشته شیمی دانشگاه بوخوم را داشته که به دلیل پایان مهلت ثبت نام در رشته مهندسی متالورژی که نزدیکی زیادی به رشته شیمی داشته، مشغول به تحصیل شده و همزمان در یک معدن مشغول به کار می‌شود که ماجرای انفجار معدن و به اغما رفتن چند روزه وی، خود جالب و شنیدنی است.
در هر حال، او در رشته شیمی آلی دانشگاه بوخوم پذیرفته و موفق به کسب درجه فوق تخصص در این رشته شد و سپس در دانشگاه آخن موفق به کسب دکترای بیوشیمی در شاخه آنزیمولوژی و ژنتیک می‌شود؛ شاید وی بزرگ‌ترین افتخار علمی خویش را در این می‌بیند که در ۳۲ سالگی موفق به کسب کرسی استاد تمام در دانشگاه آخن می‌شود.
او همچنین در سال ۱۹۷۱ به عضویت جامعه پژوهشگران آلمان (DFG) در آمده که نتایج پژوهش‌های علمی و آزمایشگاهی‌اش در مجله علمی (FEBC) ارگان فدراسیون اروپایی بیوشیمیست‌ها منتشر شده است. در این سال‌ها، وی در کنار رشد و تکامل علمی به کارهای اجتماعی و سیاسی نیز پرداخته است. از عضویت وی در اتحادیه انجمن‌های اسلامی اروپا و چند دوره دبیر روابط بین‌الملل آن سازمان گرفته تا انتشار فصل‌نامه عقیدتی ـ سیاسی «اسلام مکتب مبارز» و عضویت در هیأت تحریریه آنکه این نشریه ارگان اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا، آمریکا و کانادا بوده است.
طباطبایی در سال ۱۳۵۷ همراه امام خمینی به ایران می‌آید و ابتدا در وزارت کشور معاونت سیاسی و اجتماعی آن وزارتخانه و برگزاری رفراندوم نظام جمهوری اسلامی را بر عهده داشته است. سپس در زمان دولت مهندس بازرگان، وی معاونت سیاسی ایشان و سخنگوی دولت موقت و همچنین وزیر مشاور در این دولت بوده است. بعد از استعفای مهندس بازرگان تا انتخاب رئیس‌جمهور، ایشان سرپرستی نخست وزیری را با حکم حضرت امام عهده دار بود.
بحث در مورد دکتر صادق طباطبایی زیاد است. می‌توان از همه‌جانبه‌نگری و روشن‌بینی او صفحه‌ها نگاشت؛ از دانش او، از هنر او، از شیوایی کلام او، از زیبایی جسم و جان او، از سیاست او و از تأثیرپذیری‌اش از امام موسی صدر دایی بزرگوارش حرف بسیار است. در حالی که پای صحبت او نشستن هم حال و لطف خودش را دارد.
از ماجرای شنیدنی یادگیری ردیف‌های موسیقی در نزد آن ساعت ساز قمی و ماجرای مفقود شدن امام موسی صدر تا دلبستگی‌اش به شهید چمران و کاندیداتوری‌اش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۵۹. او مردی بود که رازهای بسیاری داشت و بسیاری از این راز‌ها را هیچ گاه بیان نکرد.
«تابناک» فیلمی ۱۲ دقیقه‌ای از نقش تعیین‌کننده این چهره برجسته در تحولات انقلاب اسلامی و همچنین چند خاطره شنیدنی ایشان از امام خمینی (ره) و امام موسی صدر را گردآورده که اکنون می‌توانید به تماشایش بنشینید. 
