با بدرود حیات دکتر صادق طباطبایی، چهرهای چندبعدی و فعال در سیاست، فرهنگ و دانش، یکی از دغدغههایی که نزد اهالی هنر و اهالی موسیقی پررنگ شده، سرنوشت گنجینه بسیار ارزشمند و بکر در اختیار این چهره است؛ گنجینهای که سرنوشتش در این دوران تازه با ابهام روبهروست؛ بنابراین، باید همتی برای ساماندهی و انتشارش نزد اساتید موسیقی ایران باشد و بتوان پس از سالهای متمادی، از این مجموعه ارزشمند بهره برد.
به گزارش «تابناک»، این روزها همه جا درباره ابعاد سیاسی صادق طباطبایی سخن به میان میآید، حال آنکه ابعاد علمی و به خصوص فرهنگی شخصیت این چهره ماندگار تاریخ معاصر در حاشیه مورد توجه قرار میگیرد. در سه دهه اخیر، حضور پرنگ طباطبایی در این عرصهها به مراتب بیش از سیاست بوده و او تا حدود زیادی از سیاست ورزی گسترده و مستمر فاصله گرفته و به امور علمی و فرهنگی و هنری اشغال بیشتری داشت.
دکتر صادق طباطبایی، نوازنده چیره دستی در پیانو به سبک و سیاق مرحوم مرتضی خان محجوبـی بوده و به اعتراف شادروان احمد عبـادی، استاد موسیقی و سه تار و نیز دیگر اساتید موسیقی، در زمره معدود کسانی بود که به تمامی قوانین و زیر و بمها و گوشهها و پردههای موسیقی سنتی و مقامی و حتی گوشههای محلی ایران زمین، تسلطی کممانند و با دیوان شعرای نامی حافظ و نظامی و مولوی و رهی معیری انس و الفتی دیرینه داشته و از حافظهای قوی و سرعت انتقالی بالا و سینهای مشحون و آکنده از خاطرات تلخ و شیرین برخوردار بود.
طباطبایی ـ به گفته خودش ـ از همان دوران دبیرستان در قم و به توصیه و راهنمایی داییاش، امام موسی صدر به فراگیری موسیقی آوازی و مقامی ایران روی آورده بود. در دوران تحصیل و تدریس و مبارزه در آلمان باز هم به توصیه امام صدر به مطالعه و آشنایی با موسیقی کلاسیک اروپا پرداخته و خود بدون معلم به فراگیری پیانو روی میآورد.
او درباره توصیه امام موسی صدر راجع به یاد گیری موسیقی گفته بود: «زمانی که هنوز مدرسه میرفتم، ایشان (امام موسی صدر) به من گفتند: برو سراغ موسیقی ایران، یک معلم بگیر، موسیقی ایران را بشناس که دریایی است عظیم و مرتب هم از من میپرسید، چه کار کردی. این بود که من در قم معلمی گرفتم و روزی ۳۵ دقیقه آموزش موسیقی میگرفتم. تا اینکه دیپلم گرفتم. روزی که میخواستم قم را ترک کنم، از دوازده دستگاه و ردیف موسیقی ایرانی، جز نوا، همه ردیفها و دستگاهها را آموخته بودم».
این چهره برجسته در ادامه درباره فراگیری موسیقی کلاسیک یادآور شده بود: «سال دومی که آلمان بودم، امام موسی صدر به آلمان آمد و به من گفت: موسیقی کلاسیک غرب هم دریای عظیمی است. برو توی این مسأله غور کن و جواب یک مسأله را هم برای من پیدا کن. گفتم چی دایی جان؟ گفت در مشرق زمین بیشترین محرک موسیقیدانان ما حرمان است. اینها قاعدتا چنین چیزی را در فرهنگ خود ندارند. ببین عنصر اصلی شکل دهنده موسیقی اینها چیست. من به قوانین هارمونی و هماهنگی رسیدم. گفتم: دایی جان من فکر میکنم بیشتر هماهنگی است. ایشان گفت: اصلا ساز آفرینش هماهنگ است».
طباطبایی همواره، موضعی نقادانه نسبت به منع موسیقی داشت و ضمن اشاره به آنکه امام هیچگاه کلیت موسیقی را حرام نمیدانست و در نقد عدم نمایش ساز در تلویزیون گفته بود: «در مورد کاربرد ساز و آلات موسیقی هم واقعا نمیدانم اشکال کار در کجاست. در همان سالهای صدر انقلاب، روزی مسئولان اصناف از امام کسب تکلیف کردند که با فروشندگان آلات موسیقی چه باید کرد؟
امام در پاسخ قریب به این مضمون جواب دادند که سازها و ادوات موسیقی فینفسه مشمول حکم حرمت قرار ندارند. نوع استفاده و موارد مصرف و شرایط جانبی است که تعیین کننده نوع حکم میشود. مانند تخته و مهرههای شطرنج و بازی شطرنج که اگر به قصد قمار نباشد، مشمول تحریم فقهی نمیگردد، بلکه هدف و نوع استعمال است که تعیین کننده است.
حتی به یاد دارم گروهی از نظامیان در حضور ایشان با ارگ به اجرای سرود پرداختند و یا اینکه در روز افتتاح اولین دوره مجلس شورای اسلامی، ارکستر سمفونیک تهران در جایگاه هیأت رئیسه مجلس، قطعاتی را اجرا کرد. در حالی که برنامه به طور زنده از تلویزیون پخش میشد و فقهای سختگیر شورای نگهبان، همگی در آن مجلس حضور داشتند و امام خمینی هم آن را مشاهده میکردند و آن را منع نکردند. نمیفهمم چرا میتوان در سالن اجرای یک کنسرت در تهران یا در شهرستانها، شاهد اجرای نوازندگان بود، ولی نشان دادن آن کنسرت از سیمای جمهوری اسلامی با اشکال شرعی مواجه است؟»!
صادق طباطبایی با مرحوم پرویز یاحقی ارتباط نزدیکی داشت و بعدها با زندهیاد پرویز مشکاتیان همراه شد. او پس از درگذشت زنده یاد مشکاتیان، در بخشی از یادداشتی که به همین مناسبت منتشر کرد، آورده بود: «۲۸ سال پیش در غروب یکی از روزهای آغازین پاییز در انتظار محمدرضا شجریان بودم. قرار بود به اتفاق به دیدن مرحوم پدرم برویم. استاد آمد و جوانی سلیمالنفس و خوش مشرب و بسیار مؤدب را با خود آورده بود. او را پرویز مشکاتیان معرفی کرد و گفت: اساتید بزرگ؛ آیندهای بسیار درخشان برایش پیشبینی میکنند. همین طور هم شد. در همان دیدار اول در دلم جای گرفت. آشنایی ما به دوستی عمیق و صمیمانهای بدل شد».
زنده یاد طباطبایی با زنده یاد یاحقی و منصور صارمی و مرحوم حسین قوامی (فاختهای) آثار ضبط شده دارد؛ اما اینها تنها بخش کوچکی از مجموعه وسیع موسیقی است که او داشت و ظاهراً برخی از اجراهای دیگر بزرگان نیز توسط او ضبط شده که این مجموعه تصویری و صوتی ارزشمند به دلایل مختلف منتشر نشده است.
او دو سال پیش در این باره توضیح داده بود: «... حدود سیصد ساعت ـ شاید هم بیشتر ـ برنامه ضبط شده از استاد شجریان با بزرگان موسیقی ایران دارم، که جز به استاد موسوی و استاد فرهنگ شریف، بقیه متأسفانه دیگر در قید حیات نیستند. در مورد انتشار این آثار، تعهد من به استاد شجریان، حفظ این آثار است و شنیدن آنها را برای دوستان نزدیک خودم و حتی در منزل نیز ـ جز در یکی دو مورد استثنانی ـ مجاز نبودهام. اجازه انتشار آنها را انحصاراً خود استاد [شجریان] و هنرمندانی که با ایشان در اجرای برنامه شریک بودهاند، دارند.
من هم بسیار متأسفم که استاد [شجریان] در انتشار وسیع آنها گام برنمیدارند. شاید یکی از دلایل آن، عدم رضایت اساتیدی باشد که جواب آواز را دادهاند. در هر حال بارها به استاد گفتهام بسیار حیف است که نسل جوان و جدید ما با دور ماندن از این آثار که بحق هم از لحاظ کیفیت ضبط و هم محتوای موسیقایی بسیار ممتاز است، محروم بماند و در عوض ذائقهاش با این آثار بازاری کممحتوا شکل گیرد، ولی هنوز موافقت نمیکنند. به نظر من باید دوستان علاقهمند به موسیقی اصیل آواز ایران با ایجاد حرکتی دستهجمعی از ایشان بخواهند تا به انتشار این آثار روی بیاورند...».
حال با بدرود حیات این چهره برجسته، یکی از نگرانیها، سرنوشت این بیش از سیصد ساعت آرشیو منتشر نشده موسیقی ایران است که بخشی مهم از گنجینه تاریخی موسیقی سنتی کشورمان محسوب میشود. انتظار میرود، خانواده دکتر صادق طباطبایی، در این زمینه اهتمام جدی بورزند تا زمینه انتشار این حجم بالای موسیقی فراهم شود و بدین شکل، یکی از خواستههای قلبی این چهره برجسته تاریخ معاصر و همه موسیقیدوستان ایران زمین تحقق یابد.