در شرایطی با حکم دادستانی چناران، کنسرت علیرضا قربانی و ارکستر اشتیاق در این شهرستان لغو شد و عملاً روند برگزاری کنسرت در شهرستانهای دور نیز مختل شده که دلایل عجیبی برای لغو این برنامه ارائه شده و این کنسرت موسیقی متناقض با فرهنگ اصیل و عمومی آن شهرستان به عنوان بخشی از ایران قلمداد شده تا این پرسش مطرح شود که با چنین تفاسیری، چه موسیقی با فرهنگ اصیل تطابق دارد و اگر نتوان قطعات علیرضا قربانی را شنید، چه موسیقی را میتوان شنید؟!
به گزارش «تابناک»؛ کنسرت علیرضا قربانی که قرار بود هفتم و هشتم اسفندماه از ساعت 18 تا 23 برای اولین بار در استان خراسان رضوی به میزانی شهرستان «چناران» برگزار شد، با وجود اخذ تمام مجوزهای لازم و در آستانه برگزاری، به دستور دادستانی این شهرستان لغو شد و ابعاد پنهان افزایش محدودیتها برای برگزاری کنسرتها نمایان شد؛ ابعادی که پیش از این به صورت کاملاَ علنی توسط رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی روی آنتن زنده تلویزیون مطرح شد و نشان داد اساساً گروهی از مسئولان مخالف برگزاری هرگونه اجرای زنده موسیقی -ولو موسیقی سنتی- هستند.
سالک اخیراً در این باره گفته بود: «
...گسترش کنسرت موسیقی در سراسر کشور، بستر فساد را فراهم میکند؛ بخواهید یا نخواهید؛ چه تکخوانیاش و چه جمعخوانیاش. ما داریم این مسائل را میبینیم و اعتراض هم میکنیم اما آقایان در این قضیه مقاومت میکنند! بعد این نوع فسادهایی که در جامعه میآید، مشکلات درست میکند؛ مثل کنسرتهایی که در بوشهر و جاهای دیگر بوده است. بعد باید دولت جمهوری اسلامی و تمام مردم بسیج شوند تا فساد آن جریان را جبران کنند و بعد هم در این قضیه اعتراض کنیم... .»
اما ظاهراً اقدامات پیشگرانه مانع از گسترش فساد در شهرستان «چناران» از طریق موسیقی اصیل و سنتی ایرانی شد و ظهر روز گذشته (٦اسفند) رسماً لغو اجرای قربانی در دانشگاه آزاد گلبهار ابلاغ شد تا اعضای گروه که در هتلی در مشهد مستقر شده بودند، به تهران بازمیگردند و بدین ترتیب امیدها برای گسترش موسیقیِ سنتی ایران نیز به ناامیدی بگراید و این واقعیت پررنگتر از هر زمان شود که گروههایی در سطح کشور که از قدرت نیز برخوردارند، مخالف هر نوع موسیقی ولو موسیقی متعالی اصیل و آمیخته به فرهنگ ملی و مذهبیمان هستند.
مجید احدزاده تهیه کننده این کنسرت موسیقی سنتی در این باره گرفته است: «مجوز برگزاری این کنسرت یک ماه پیش از سوی فرمانداری، نیروی انتظامی و اداره فرهنگ و ارشاد استان اخذ شده بود و 48 ساعت گذشته مجوز را به ما تحویل دادند. با این وجود دیروز ساعت 17 طی تماسی که با من گرفته شد، دادستان ممانعت خود را با برگزاری این کنسرت اعلام کرد. برای آمادهسازی سیستم صوت و نور نیروهایی از تهران به مشهد آمده بودند و طی این دو شب گذشته مبلغ 80 میلیون تومان برای برگزاری این کنسرت هزینه شده و مبلغ 88 میلیون تومان بلیت به فروش رسیده است...»
در این اجرای زنده قرار بود علیرضا قربانی به همراه گروه «اشتیاق» گلچینی از آثار ماندگار خود را اجرا کند و رپرتوار این برنامه مشتمل بر قطعاتی از ساختههای زنده یاد «همایون خرم»، «فردین خلعتبری» و «مهیار علیزاده» و... بود و طبیعتاً آثار قربانی -به ویژه آن دسته از آثار مورد اشاره- از آنچنان وزانت و سنگینی برخوردار است که بعید است هیچ ناظر منصفی، این موسیقی را بتواند مصداق لهو و لعب بخواند و مانع از اجرایش شود و یا این قطعات را مخالف با فرهنگ اصیل ایران تعبیر کند؛ موضوعی که در نامه دادستان چناران به صراحت اشاره شده است.
در بخشی اصلی از متن این نامه خطاب به مدیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان چناران آمده است: «
...با توجه به اعتراض امت حزب الله و دغدغهها و مخالفتهای امام جمعه محترم شهر گلبهار و اینکه اجرای کنسرت موسیقی با فرهنگ اصیل و عمومی این خطه مغایره دارد و منافع معنوی برای این شهرستان و شهرهای تابعه ندارد، لذا اینجانب به عنوان دادستان عمومی و انقلاب چناران، مخالفت شدید خود را با اجرای کنسرت موسیقی مذکور و هر نوع کنسرت موسیقی دیگر اعم از پاپ و سنتی اعلام میدارد. مقتضی است نسبت به لغو کنسرت فوق الذکر اقدام عاجل به عمل آید...»
در همین حال، خبرهای منتشر حکایت از بازداشت علی یوسفی معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد، دارد و براساس آنچه رسانهها منتشر کردهاند و مسئولان تاکنون رد ننمودهاند، علت این اتفاق، برگزاری کنسرت یک گروه موسیقی بوده است؛ خبری که اگر قرین صحت باشد، در کنار خبر لغو کنسرت موسیقی در دیگر شهرستان خراسان رضوی، نگرانیها را درباره دورنمایی موسیقی بسیار افزایش میدهد و ظاهراً با این اوصاف باید در سال آینده کمتر از هر زمان، امید به برگزاری اجراهای زنده موسیقی -ولو موسیقی اصیل ایرانی- داشت.
این اتفاقات بسیار نگرانکننده است، چرا که با وضعیت موجود اساساً باید موسیقی سنتی اصیل ایرانی را نیز تعطیل کرد و ظاهراً مقامات قدرتمند از آنهایی که در خراسان مانع از این اجراهای زنده میشوند تا چهرههایی چون سالک که در مجلس متصدی قانون گذاری برای فرهنگ هستند و رسماً کنسرت موسیقی را مروج فساد میدانند، کمر به حذف موسیقی زنده بستهاند و در این دوران که کپی رایت برای آلبومهای موسیقی در ایران معنای جدی ندارد و تنها کنسرتها است که موسیقی را در این مملکت سرپا نگه داشته، چنین حرکتی به جز تحدید بیشتر موسیقی و چه بسا حذف موسیقیِ چه اثر دیگری میتواند داشته باشد؟