نخستین آلبوم رسمی «رپ فارسی» در شرایطی رونمایی شد
که بسیاری از آلبومهای موسیقی سنتی در صف انتظار هستند؛ اما ظاهراً
موسیقی وارداتی به مراتب پراهمیتتر از موسیقی سنتی است و مدیران حوزه
موسیقی پیش از آنکه تکلیفان را با این حوزه مشخص کنند، جبههای تازه گشودهاند که صرفاً جنبه تبلیغاتی دارد.
به گزارش «تابناک»، موسیقی سنتی روزگار خوشی ندارد و هرچند اجراهایی و قطعاتی عرضه میشود اما در عمل باید گفت، شرایط موسیقی سنتی و به خصوص صدور مجوز آلبومها و کنسرتها تفاوت چشمگیری با دوره پیشین نداشته و در خصوص برگزاری کنسرتها به خصوص در شهرستانها وضعیت به مراتب پیچیدهتر هم شده است.
اتفاقاً همین پیچیدگی منجر به شکل گیری کمپینهای مختلف در حمایت از موسیقی شد، زیرا انگار از متولیان این حوزه کاری برنمیآمد و هنوز از دستورالعمل مشترکی که قرار بود میان دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد و دیگر نهادهای مسئول به نگارش درآید و از این پس با عمل کردن به آن، شاهد لغو کنسرتها باشیم، خبری نیست و بعید است به همین زودی شاهد رقم خوردن یک وحدت رویه قابل قبول باشیم و هنرمندان تکلیفشان را بدانند.
در این اوضاع وقتی پیروز ارجمند مدیرکل دفترموسیقی از آمدن رپ فارسی به فضای رسمی موسیقی سخن گفت و سپس با گذشت چند ماه و کش و قوسهای فراوان، نخستین آلبوم از این سبک موسیقی به زبان فارسی با مجوز رسمی انتشار یافت، به همین اندازه که باعث خرسندی گروههایی شد، منجر به شگفتی اکثریت گشت.
این شگفتی نیز از آن جهت بود که در شرایطی کنونی ـکه حساسیت نسبت به موسیقی به اوج خود رسیده و موسیقی پاپ که هیچ، حتی موسیقی سنتی نیز به حاشیه رانده میشود ـ چنین تصمیمی برگرفته از چه تفکری است و اساساً چه دستاوردی برای موسیقی ایران دارد؟ پاسخ کوتاه اینکه حداقل یک سبک موسیقی به رسمیت شناخته شده و پاسخ طولانی اینکه، به رسمیت شناخته شدن یک سبک موسیقی منجر به ادامه این به رسمیت شناخته شدن نمیشود و بنابراین عملاً اتفاق بزرگی رخ نداده است.
برای درک بهتر میتوان به گروه اوهام اشاره کرد که یک موسیقی تلفیقی با ترکیبی از سازهای سنتی و الکترونیک را بر اشعاری از حافظ عرضه میکردند، در دولت دهم مجوز فعالیت گرفتند و آلبوم و کنسرت برگزار نمودند؛ اما این اتفاق شگرف که «تابناک» همان زمان به استقبالش رفت، نتوانست ماندگار شود و در این دولت، مدیر این گروه از صحنه موسیقی رسمی کشور خداحافظی کرد.
اگر این حرکات را در کنار آوردن کیتارو به ایران و تلاش برای برگزاری کنسرت یانی و جیپسی کینگز قرار داد، آیا این تعبیر پیش نمیآید که در دوران به چالش کشیده شدن اتفاقات بدیهی نظیر صدور آلبومها و مجوز کنسرتهای سنتی و عدم توانمندی مسئولان این حوزه برای مدیریت اوضاع و جلوگیری از لغو کنسرتها، بر اموری تمرکز شده که ضعف این حوزه را پوشش دهد؟
آیا قرار است در پایان این دوره کاری مدیران معاونت هنری و دفتر موسیقی، دستاورد این حوزه لغو صدها کنسرت در چهار سال و در عین حال آوردن چند خواننده نامدار به ایران برای چند اجرای زنده و و صدور مجوز برای یک یا چند آلوم رپ اعلام شود؟! آیا در این شرایط، انتظار میرود اهالی موسیقی کشورمان با رضایت به کارنامه این حوزه بنگرند؟