تلخ که نه، جانکاه است؛ جانکاه است که بشنویم هنوز برخی راه های ارتباطی شهرهایمان اینقدر اشکال دارند که همواره اخبار شوم فراوانی را زمینه ساز میشوند و هنوز که هنوز است
«جاده مرگ» نام دارند!
به گزارش «تابناک»، جاده ترانزیتی و پر تردد اهواز ـ هفتکل که مدت هاست منشأ مخابره اخبار دردناک و خونینی از تلفات جادهای شده و «جاده مرگ» لقب دارد، در ساعات گذشته، کانون وقوع چند حادثه دلخراش بود؛ حوادثی که در یکی از آنها «علی هویسی» عکاس جوان و خوشنام خوزستانی جان به جان آفرین تسلیم کرد تا دستمایه ای شود برای انعکاس پر رنگ تر حوادث خونین متعددی که در این جاده رقم میخورند و متأسفانه واکنشی به همراه ندارند.
«
تابناک خوزستان» با روایت خبر جان باختن این عکاس جوان، در این باره مینویسد: امروز صبح نیز وقوع دو فقره تصادف در جاده ترانزیتی و پرتردد اهواز-هفتکل به ایذه، هفت کشته و دو مصدوم بر جای گذاشت؛ جاده ای که به دلیل چهاربانده نبودن، همیشه جان عده ای از هموطنانمان را قربانی می کند.
برخورد یک دستگاه پژو 405 با یک کامیون در ساعت یک و 40 دقیقه بامداد شنبه دو کشته و یک مصدوم بر جای گذاشت. همچنین برخورد یک دستگاه کامیون 10 چرخ با یک خودروی پراید در کیلومتر 35 جاده هفتگل - اهواز در ساعت چهار و 20 دقیقه بامداد شنبه، پنج کشته و یک مصدوم بر جای گذاشت.
پیشتر هم
نوشتیم یکی از جادههای پرتردد در استان خوزستان جاده اهواز به ایذه است که در مسیر خود از شهرهایی چون هفتگل، باغملک و قلعهتل میگذرد و بخشی زیادی از جاده ملی خوزستان به استانهای چهارمحال و بختیاری و اصفهان را تشکیل میدهد.
این جاده که راه ارتباطی روستاهای زیادی به شهرهای مختلف و مرکز استان است دارای مشکلات زیادی است که سالهاست از آن رنج میبرد که این مشکلات سبب به وقوع پیوستن تصادفات زیاد و جان باختن تعداد بیشماری از هموطنان عزیزمان میشود، جاده ای ترانزیتی که خوزستان را به چهارمحال و بختیاری و سپس مرکز ایران متصل می کند.
تصادف در محور باغملک هفتگل جان راننده پراید را گرفت، کشته شدن دو جوان در محور ایذه باغملک، هشت زخمی در تصادف جاده ایذه باغملک، تصادف در محور هفتگل به باغملك سي و دو كشته و زخمي بر جاي گذاشت، مرگ دلخراش جوان هفتگلی در محور هفتگل اهواز، عروس و داماد باغملکی به جای ماه عسل راهی بیمارستان شدند؛ اینها تنها بخش کوچکی از تیترهای رسانهها درباره حوادث ناگوار جاده اهواز به به ایذه است.
بخشی از جاده اهواز به ایذه محور سه راهی غیزانیه به هفتگل است که هفتگی و شاید هم روزانه شاهد بروز تصادفات در آن باشیم که دلخراش ترین آن تصادف مرگبار اتوبوس مسافربری با یک کامیون بود که موجب آتش گرفتن اتوبوس و زنده زنده سوختن 17 نفر شد.
بخش دیگری از آن هفتگل به باغملک است که باز هم داستان خود را دارد و تصادفات زیادی در آن رخ داده است و خانوادههای زیادی در این مسیر عزیزان خود را از دست دادند و عزادار شدند، مسیر باغملک به ایذه همین حکایت را دارد و فقط در بخش کمی از آن بیش از 16 تن از شهروندان قلعهتلی در این مسیر کشته شدند.
عبور روزانه صدها و بلکه هزاران وسیله نقلیه سنگین و کامیون و تریلی، باعث وقوع حوادث ناگواری در این مسیر شده است، زیرا این جاده از مهمترین جاده های ترانزیتی در استان و کشور است.
پیش از این دو بار در گزارش هایی به بی توجهی جدی به چهاربانده شدن جاده اهواز-هفتکل- ایذه انتقاداتی را منتشر نمودیم که متأسفانه مسئولان اداره کل راه و شهرسازی خوزستان پاسخ و واکنشی نشان ندادند.
مدیرکل راه و شهرسازی خوزستان پیشتر نیز سه محور پرتصادف خوزستان را محورهای اهواز به اندیمشک، اهواز به ایذه و اهواز به بهبهان عنوان کرده بود و وعده چهاربانده کردن آن را داد؛ وعده ای که مدیران قبلی اداره کل راه نیز بارها داده بودند. منوچهر رحمانی که در سال 91 مدیرکل راه و ترابری خوزستان بود هم در همان سال در مصاحبه ای وعده حل مشکل این جاده و احداث جاده جدید را داده بود.
البته این درد دیرینه است و صرفا به دولت تدبیر و امید محدود نمی شود و پیشتر و در سایر دوره های مدیریتی نیز شاهد این کم توجهی بوده ایم اما این روند همچنان در این دولت نیز ادامه دارد و تاکنون کار مؤثری در این زمینه صورت نگرفته است، به ویژه اینکه مدیرکل فعلی راه و شهرسازی استان در دولت قبل هم مدیرکل راه و ترابری بوده است!
روند بی توجهی و وعده های بی سرانجام مسئولان دولتی نسبت به رفع یکی از سه جاده حادثه خیز در استان خوزستان ادامه دارد و معلوم نیست کی و به دست چه کسی قرار است طلسم چهاربانده شدن این جاده شکسته و جان هموطنانمان عزیز شمرده شود؟
وزیر راه و شهرسازی باید به این نابسامانی ها خاتمه بدهد و مدیرکل راه و شهرسازی یا مسائل را شفاف و رو در رو با مردم بگوید یا اگر نمی تواند عطای میز مدیریت را به لقایش بسپارد. باید مشخص شود دلیل بی توجهی های این همه سال های گذشته به این جاده چیست؟ دیگر چه اتفاقی باید بیفتد تا مسئولان استانی و کشوری به فکر مردم این مناطق بیفتند؟