تفاوت سبك زندگي نسلهاي جديد با نسلهاي قديم كه معمولا هم با گلايهها و شكايتهايي از هر دوسوي ماجرا همراه است روز به روز بيشتر ميشود. ازدواج هم يكي از مقولههايي است كه روز به روز دستخوش تغييرات بيشتري در ميان نسلهاي جوان ميشود و شايد رواج ازدواجهاي اينترنتي در جامعه را بتوان پيچيدهترين شكل آن دانست كه قضاوت كردن درباره آن با توجه به ناشناخته بودنش كار دشواري است. اما افزايش اين ازدواجها از يك سو و بالا رفتن آمار طلاق در بين آنها باعث ميشود كه توجه ويژهتري را بطلبند.
به گزارش آرمان، گسترش رسانههاي جديد و افزايش حضور در شبكههاي مجازي و موبايلي به حدي همه گير شده است كه صحبت از 500 ازدواج اينترنتي در سال يا اينكه دو درصد ازدواجهاي اينترنتي هستند، آمار كهنهاي به نظر ميرسد. شايد فاصله ارائه اين آمارها فقط دو يا سه سال باشد ولي قطعا زماني كه اين آمارها به ثبت ميرسيد هنوز اپليكيشنهاي موبايل تا اين حد همه گير نشده بودند و فيسبوك و ساير شبكههاي اجتماعي در سايه فيلتر و سختگيريهايي كه ميشد تا اين حد فراگير نبودند. نداشتن آمار از ازدواجهاي اينترنتي بيشتر از اينكه نقص در اين حوزه را نشان دهد از نقصي كلانتر حكايت ميكند كه به عقب ماندن ما از قافله شناخت رسانههاي جديد و تغييراتي كه آنها در جامعهمان ايجاد كردهاند اشاره ميكند.
وقتي همه ديواريم!«به نظر من همه زندگيها مشكلات خاص خودشان را دارند و ربطي به شيوه آشنايي افراد ندارد.» اينها گفتههاي الهه 23 ساله است كه آشنايياش با همسرش در كلوب بوده است. او به «آرمان» ميگويد: «با مهدي سه ماهي در كلوب چت ميكرديم، بعد از مدتي فهميديم كه از نظر فكري و شخصيتي با هم همخوانيهاي زيادي داريم، براي همين تصميم گرفتيم همديگر را ببينيم و بعد از اينكه همديگر را ديديم از ظاهر همديگر هم خوشمان آمد و بعد از يك سال با هم ازدواج كرديم. اوايل خانوادهام با اين ازدواج موافق نبودند ولي وقتي ديدند مهدي پسر خوبي است رضايت دادند». او ادامه ميدهد: «بعد از ازدواج مثل همه زوجهاي ديگر مشكلات خودمان را داشتيم ولي به نظر من مشكلات افراد ربطي به شيوه آشنايي آنها ندارد». الهه در حالي از ربط نداشتن مشكلات افراد به شيوه آشناييشان سخن ميگويد كه يكي از مشكلات اصلياش در زندگي با همسرش بر سر حساسيتهايي است كه همسرش بر سر حضور او در فضاهاي مجازي دارد. قضاوت كردن درباره خوب يا بد بودن ازدواجهاي اينترنتي مطالعه و دقت نظر زيادي را ميطلبد اما نكتهاي كه در اين مورد خود را بهطور بارزي نشان ميدهد اين است كه يك جامعه با بافت سنتي به راحتي نميتواند شيوههاي آشنايي مدرن را قبول كند و معمولا سنگها بر سر راه اين ازدواجها بسيار بيشتر از آن چيزي هستند كه به نظر ميرسند و گاهي نه اطرافيان كه خود زن و مرد ديوار سد راه خودشان ميشوند.
يك شروع خوب كه پايان تلخي دارد«دختر كوچولو با چشماني گريان مادرش را بغل ميكند و دائم بهانه خانه خودشان را ميگيرد و پدرش را ميخواهد.» نامش سهيلا است و 28 سال سن دارد و مادر آيسان سه ساله است. از طريق فيسبوك با همسرش آشنايي پيدا كرده است و بعد از پنج سال زندگي پر از اختلاف و سختي الان كارشان به طلاق كشيده است. او به «آرمان» ميگويد: «اوايل همهچيز خوب بود. حميد يكي از فرندهاي فيسبوكم بود و بعد از مدتي چت كردن در آنجا شماره تلفنها رد و بدل شد. يك مدت با هم دوست بوديم و پسر خيلي خوب و مهرباني بود. به همين دليل پيشنهاد ازدواجش را قبول كردم. پدرم خيلي مخالف بود و بعد از شش ماه و با پادرمياني بزرگترها و لجبازي خودم موافقت كرد». او ميافزايد: «فقط تا چند ماه اوضاع خوب بود بعد یکدفعه همهچيز عوض شد. حميد يك فرد ديگري شده بود، شكاكيتش خيلي اذيتم ميكرد، به همهچيز گير ميداد و همين باعث ميشد خيلي با هم دعوا كنيم. مشكلات روز به روز بيشتر ميشد و يك سال بعد هم كه كتكزدنها شروع شد. از يك طرف به خاطر بارداریام و از طرف ديگر به دليل اينكه خودم اصرار به اين ازدواج كرده بودم نميخواستم درخواست طلاق بدهم. به هر طريقي بود اين سه سال گذشت تا اينكه چند ماه پيش فهميدم حميد معتاد شده است. ديگر تحمل اوضاع برايم ممكن نبود و الان هم كه خانه پدرم هستم تا ببينم دادخواست طلاق به كجا ميرسد». به نظر ميرسد با توجه به اينكه افراد معمولا در اين فضاهاي مجازي سعي ميكنند هويت ديگري كه با هويت واقعيشان فرق دارد از خود نشان دهند، همين باعث ميشود كه وقتي وارد زندگي واقعي ميشوند يك روزه ورق برگردد و آن فرشته ديروزي به ناگاه ديو امروز شود. آنگونه كه آمارها حكايت ميكنند 85 درصد از ازدواجهاي اينترنتي به طلاق ميرسند. هرچند كه وضعيت طلاق در جامعه ما وخيم است ولي به نظر ميرسد كه رقم 85 درصدي طلاق ازدواجهاي اينترنتي بسيار بيشتر از چيزي است كه انتظار ميرود و شايد همين مساله باعث بدبين شدن جامعه به اين نوع از شيوههاي آشنايي شده باشد.
ازدواجهاي اينترنتي عموما ناموفق هستنديك كارشناس مسائل اجتماعي با بيان اينكه در همه جاي دنيا از از وسايل ارتباطي به عنوان يكي از وسايل آشنايي براي ازدواج استفاد ميشود، به «آرمان» ميگويد: در جامعه ما هم از موقعي كه اين وسايل ارتباطي جديد وارد شدند ناخودآگاه با خودشان اين شيوه جديد آشنايي براي ازدواج را هم آوردند. ثريا عزيزپناه ادامه ميدهد: آن چيزي كه ما را متفاوت ميكند از يك سو به دليل استفادههاي نادرست و ناروايي است كه عموما به كلاهبرداري و سوءاستفاده منتهي ميشوند و پليس فتا هم دائم درباره آنها هشدار ميدهد. از سوي ديگر استفاده از اين وسايل براي آشنايي و ازدواج با بافت سنتي جامعه ما همگوني ندارد. او با اشاره به اينكه جامعه ما در امر ازدواج جامعهاي است كه پايبنديهای بيقيد و شرطي را به آداب و سنن دارد، ميافزايد: ازدواج در ايران از يك مرحله به بعد با آداب و رسوم هزاران ساله انجام ميشود و خانوادهها در آن دخالت مستقيم دارند. او تصريح ميكند: ازدواج فقط با نظر و اختيار دو نفر نيست و معمولا دو خانواده و بعضا دو طايفه با هم بر سر شكلگيري قرارداد ازدواج بحث ميكنند. عزيزپناه ميگويد: چون معمولا افراد در اين فضا ميتوانند اطلاعات خلاف واقع از خود ارائه دهند و امكان سنجش آنها وجود ندارد، سرانجام اين ازدواجها چندان موفق نيست. او ميافزايد: در جوامع ديگر با توجه به بافت فرهنگي و نوع روابطي كه دارند از اين وسايل به درستي به عنوان وسيله آشنايي استفاده ميشود ولي در جامعه ما هنوز پيوند زدنش صورت نگرفته و جامعه آن را قبول نكرده است.