اصلاح طلبان این بار از تاریخ درس گرفته اند و نمی خواهند با پشت کردن به تاریخ هزینه پرداخت کنند. ناشکیبایی آنان در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و تمایل آنان برای اصلاحات تند و تیزتر در نظام سیاسی کشور، نه تنها رقیب را به تکاپویی قدرتمند واداشت که عموم مردم را از اینکه اصلاحاتی ها برنامه ای برای حل مشکلات معیشتی و رفاهی آنان داشته باشند، ناامید کرد. ناشکیبایی آن روز اصلاح طلبان در آن روزگار و تفرق آنان در معرفی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سال 84، احمدی نژاد را به قدرت رساند تا این جریان هشت سال به محاق کامل برود.
به گزارش تابناک دیلی، اصلاح طلبان از سال 92 از خواب بیدار شدند و از تاریخ بهره ها بردند. آنان در اوج تفرق اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال 92، کاندیدای خود را به نفع حسن روحانی کنار کشاندند و آرای خود را به سبد یک روحانی ریختند که خاستگاه سابق جامعه روحانیت مبارز بود. یک روحانی که پس از سال ها مطالعه و تحقیق در مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی و نشست و برخاست با چهره های آکادمیک و توسعه گرا، از خاستگاهش فاصله گرفته بود. صبوری نوین اصلاح طلبان خیلی زود پاسخش را نشان داد و با پیروزی حسن روحانی، اصلاح طلبان اولین گام را برای خروج از انزوا برداشتند.
کار اصلاح طلبان البته با انتخاب حسن روحانی تمام نشد و آنان انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسلامی را آوردگاه دیگری در نظر گرفته اند، تا به قول معروف، حریف اصولگرا را هم در آن میدان به در کنند؛ حریفی که آنان به خوبی می دانند اگر در میانشان چهره ای مانند لاریجانی وجود نداشت، چه بسا که برجام یا همان توافق هسته ای را که مهم ترین دستاورد دولت و منبع اتصال پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان با دولت روحانی بود، به راحتی خوردن یک لیوان آب هدر دهند. آنان با داشتن چنین تجربه ای از قدرت مجلس در مناسبات سیاسی کشور، با انتخاب محمد رضا عارف به عنوان رئیس شورای انتخابات اصلاح طلبان، اولین گام را برداشتند تا یکپارچه و مؤثر در مقابل اصولگرایانی بایستند که کار راحت تری هم در گرفتن تأییدیه کاندیداهایشان از شورای نگهبان دارند.
در آن سو اما هرچند اصولگرایان در ابتدای پیروزی حسن روحانی با توجه به خاستگاهش، وی را اصولگرا می دانستند، اکنون پس از دو سال و اندی به خوبی متوجه شده اند که از حسن روحانی، آبی برای اصولگرایان گرم نخواهد شد و باید خود را آماده رویارویی با وی و دوستانش در انتخابات مجلس کنند؛ اما آنان در چنین مسیری با مشکلاتی مواجه هستند.
روحانی اصولگریان چند تکه را چند تکه تر کرده است
اصولگرایان که رقابت انتخابات ریاست جمهوری را با خیل عظیم کاندیداهای متفاوت به پایان رساندند، ضربه دیگری هم از حسن روحانی خوردند و آن زمانی بود که حسن روحانی، کابینه اش را به گونه ای چید که طیفی از اصولگرایان را که رئیس جمهور آنان را عقلا می نامید، جذب خودش کرد و همین اصولگرایان بودند که بسیاری از اوقات وی را در مجلس یاری دادند تا بتواند وزرا یا لوایحش را از فیلتر مجلس اصولگرا عبور دهد.
اینک اصولگرایان مانده اند و تفرق سابقشان و یارگیری که دولت روحانی از عقلای آنان انجام داده است؛ یارگیری که فقط اقدامی تاکتیکی و کمک برای دولت نبود، بلکه حسن روحانی با این یارگیری با یک تیر، همزمان سه هدف را نشانه گرفت؛ نخست اینکه خواسته های تاریخی خود مبنی بر سامان دادن دولت عقلا فارغ از نگاه جناحی را رنگ عمل پوشاند، دوم آنکه مجلس اصولگرا را به گونه ای همراه کرد که مزاحمتی جدی برای وی ایجاد نکنند و سوم و مهم تر از همه اینکه اصولگرایان را از وجود عقلایشان خالی کرد و چنین نمایش داد که آنچه از اصولگرایان مخالف دولت مانده اند، بحش تندرو و افراطی اصولگرایان هستند؛ همان هایی که آن ها را می توان مسبب همه مشکلات کشور در هشت سال گذشته دانست.
با چنین آرایشی، اکنون، اصولگرایان مانده اند که چه تصمیمی برای انتخابات مجلس در ایجاد وحدت و انسجام خود اتخاذ کنند. جبهه پایداری البته قدم اول را برداشته است و به همراه جمعیت ایثارگران ـ که آنان نیز در کلیت تفاوتی با پایداری ها ندارند ـ جلسات مشترکی را تشکیل داده اند؛ این دو البته با تصوراتی، حزب مؤتلفه را هم به جلسات خود دعوت می کنند و البته چندان سخت نیست که حدس زد دلیل دعوت مؤتلفه ای ها به جمع دو گروه ایثارگرانی و پایداری چیست؛ به نظر می رسد این دو گروه برای افزایش مشروعیت خود در بین اصولگرایان بنای آن را دارند که آیت الله مصباح و مؤسسه امام خمینی او را به جمع تصمیم گیرنده ها در جامعتین اضافه کنند تا نماینده پرقدرتی در بین تصمیم سازان حوزوی اصولگرایان ـ که تا کنون جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین بوده است ـ برای خود دست و پا کنند.
در کنار جلسات پایداری ها و ایثارگرانی ها، تلاش هایی هم البته به صورت منفرد توسط حجت الاسلام تقوی برای مذاکره با اصولگرایان انجام شده که تا کنون نتیجه مشخصی نداشته است.
اما شاید مهم تر از ائتلاف پایداری ها و ایثارگرانی ها ـ که احتمالا تعدادی از فراکسیون اصولگرایان نیز به آنان خواهند پیوست ـ این فراکسیون رهروان مجلس و البته رئیس آن علی لاریجانی است که نقشی تعیین کننده در مبارزه انتخاباتی اصولگرایان خواهند داشت. این علی لاریجانی است که توان سازماندهی چهره های شاخص اصولگرای بیرون از مجلس را دارد و می تواند محور اصولگرایان درون مجلس و چهره های شاخص اصولگرایان در بیرون از بهارستان باشد.
علی لاریجانی فعلا سکوت کرده؛ سکوتی که در بحبوحه حملات پایداری ها به او و استقبال اعتدالیون به وی همچنان ادامه دارد. باید دید که اصولگرایان بر همین سیاق تفرقه و شکاف به انتخابات مجلس می روند یا نه!
در مقابل عارف کسی را به ریاست شورای انتخابات اصولگرایان انتخاب و معرفی می کنند. هر چه هست اکنون در مقابل عارف از اصلاح طلبان، علامت سؤال بزرگی از اصولگرایان خودنمایی می کند. آیا جای علامت سؤال را کسی از اصولگرایان خواهد گرفت؟