پسر نوجوان که متهم است دختر مورد علاقهاش را کشته، دیروز برای دومین بار در حالی پای میز محاکمه ایستاد که هنور اثری از جنازه پیدا نشده است.
به گزارش فرهیختگان، وکیل متهم درخواست اعمال ماده 91 قانون مجازات جدید را مطرح کرد و از هیات قضایی خواست تا موکلش برای بررسی سن عقلی به پزشکی قانونی معرفی شود.
رسیدگی به این پرونده از شامگاه دوازدهم اسفند 92 بهدنبال ناپدید شدن دختر 20 سالهای به نام غزاله در دستور کار پلیس قرار گرفت. پلیس در بررسیها به رابطه این دختر با پسر 18 سالهای به نام آرمان پی برد. وقتی پلیس در اتاق آرمان با آثار لکههای خون روبهرو شد، او را بازداشت کرد، اما او منکر رابطه پنهانی با غزاله شد. او البته در بازجوییهای بعدی به قتل اعتراف کرد.
اعتراف به جنایت عشقیآرمان به ماموران گفت: «وقتی پدر و مادرم در خانه نبودند غزاله را به خانهمان دعوت کردم تا با او صحبت کنم. او به من گفت میخواهد برای زندگی به خارج از کشور برود و بهتر است رابطهمان را با هم تمام کنیم. من که به او علاقهمند بودم از شنیدن این حرف عصبانی شدم، در اوج عصبانیت سرش را به کنار تخت کوبیدم و چند ضربه با میله بارفیکس به سرش زدم، چون ترسیده بودم جنازه را داخل یک چمدان گذاشتم و در خیابان رها کردم.» بهدنبال اعترافات این پسر و بازسازی صحنه جرم، او در حالی پای میز محاکمه ایستاد که پدر و مادر غزاله برای قاتل دخترشان حکم قصاص خواستند.
آرمان در دادگاه منکر قتل عمدی شد و گفت: «من قبلا تحت فشار به قتل عمدی غزاله اعتراف کرده بودم. اما حالا میگویم من او را نکشتم و بیگناهم. غزاله در راهپلهها به زمین افتاد و جان سپرد.»
تایید سلامت روانی متهم
ادامه این جلسه برای معرفی پسر نوجوان به کمیسیون پزشکی قانونی به جلسه بعد موکول شد.
پزشکی قانونی سلامت روانی آرمان را تایید و اعلام کرد او در حالی که 17 سال و 358 روز داشته، دست به جنایت زده است.
او دیروز برای دومین بار در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه وکیل اولیای دم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «غزاله قصد داشته برای زندگی از کشور خارج شود و احتمالا آرمان نیز سر همین موضوع با او درگیر شده است. خونی بودن میله بارفیکس نیز تایید میکند که پسر جوان با میله به سر غزاله زده و او را کشته است. از این رو از طرف پدر و مادر غزاله برای آرمان تقاضای قصاص دارم.»
انکار جنایتنوبت دفاع به آرمان که رسید، گفت: «من غزاله را نکشتم. او در غیاب خانوادهام به خانهمان آمد و گفت قصد دارد به سفر خارج از کشور برود. او میخواست از خانهمان خارج شود که یکباره صدای فریاد او را شنیدم. وقتی خودم را به راهپلهها رساندم دیدم غزاله بیهوش در پلهها افتاده است. من او را به خانه آوردم و از ترس اینکه پدر و مادرم سر برسند جنازه را داخل یک چمدان چرخدار گذاشتم و به سر خیابان بردم و آن را در کنار یک سطل زباله رها کردم.»
او درباره خون آلود بودن میله بارفیکس نیز گفت: «وقتی جنازه را از راهپلهها به داخل خانه منتقل کردم دستانم خونی بود و احتمالا دستانم با میله بارفیکس برخورد کرده و موجب خون آلود شدن آن شده است.»
او افزود: «من 76 روز بازداشت بودم و شرایط سختی را تجربه کردم. من که قبل از این ماجرا حتی یک شب را هم جدا از پدر و مادرم سپری نکرده بودم، برای رهایی از این وضعیت به قتل اعتراف کردم، اما حالا میگویم بیگناهم و در مرگ غزاله دستی نداشتهام.»
درخواست اعمال ماده 91سپس وکیل متهم روبهروی هیات قضایی ایستاد و گفت: «موکلم هنگام ارتکاب جرم زیر 18سال داشته است. از این رو تقاضا دارم برای بررسی سن عقلیاش به کمیسیون پزشکی قانونی منتقل شود تا در صورت اثبات این موضوع، ماده 91 قانون جدید مجازات اسلامی که برای متهمان زیر 18 سال امتیازی ویژه قائل شده است، درباره موکلم اعمال شود.»
این وکیل دادگستری ادامه داد: «در بررسیها مشخصشده چند روز بعد از ناپدید شدن غزاله، صفحه فیسبوک او بسته شده و با توجه به پیدا نشدن اثری از جنازه احتمال میرود این دختر هنوز زنده باشد.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.