در روزهایی که آلودگی هوا گریبانگیر بسیاری از کلانشهرهای ایران و حتی جهان شده است، به راستی نقش و مسئولیت ما شهروندان چیست؟
روزنامه ایران در ستون یادداشت خود نوشت: «با آغاز فصل سرما در روزهایی از سال و ایجاد پدیده وارونگی هوا در تهران و برخی از کلانشهرها معضل بزرگ زیست محیطی به نام آلودگی هوا تشدید میشود و به دنبال آن مشکلات روحی، روانی و جسمی متعددی گروههای مختلفی از آحاد مردم را تهدید میکند اما آن چه بیش از آلودگی هوا افکار عمومی را آزار میدهد، فرافکنی، عدم مسئولیتپذیری و کمتوجهی به هشدارها و پیامدهای زیانبار این پدیده زیست محیطی است. مسألهای که اثرات مخربی بر سلامت شهروندان دارد و اگر به طور جدی از سوی نهادهای تصمیمگیر و ذیربط برای آن چارهاندیشی نشود با بحرانهایی مواجه خواهیم شد که هزینههای زیادی به جامعه و شهروندان تحمیل خواهد کرد. البته چند سالی است که رسانهها نیز اخبار و مطالب هشدار دهندهای پیرامون مسائل زیست محیطی به ویژه آلودگی هوا منتشر میکنند اما متأسفانه برنامهها و راهکارهای عملیاتی که باید برای مهار و کنترل چنین مسأله زیست محیطی ارائه شود به دلیل جدل و دعواهای سیاسی و جناحی به حاشیه میرود.
با این حال پرسش اساسی این است که ما به عنوان شهروندان در برابر این آلودگی چه کردهایم؟ حالا که جان کودکان، سالمندان و بیماران و حتی افراد سالم در خطر است چه مسئولیتی بر عهده ماست؟ این پرسش بیش از آن که پرسشی نظری باشد، عملیاتی است. فرض کنید جایی دچار آتشسوزی شده، نخستین وظیفه و تکلیف ما کمک به اطفای حریق و برطرف کردن آتشسوزی است. شناسایی متهم و کنکاش در آن لحظه کار ما نیست. در آن مقطع نباید تحلیل کنیم که چرا این مکان آتش گرفته است. حالا هم وضعیت هوا چنین موقعیت اورژانسی دارد و ما در شرایطی قرار داریم که نباید تحلیل کنیم، مقصر کیست.
البته امروزه برای همه آشکار شده وضعیت محیط زیست ایران بسیار نامناسب است. تنها هوا در معرض خطر نیست بلکه تالابها، دریاچهها، رودها و منابع زیرزمینی کشور هم در حال از بین رفتن و نابودی هستند و نه تنها حال و روز خوشی ندارند بلکه بر اساس گزارشهای ارائه شده برخی از این اکوسیستمها در وضعیت بحرانی قرار دارند.
آلودگی هوا ممکن است در شهر، حاشیه شهر و حتی روستا هم اتفاق بیفتد. در شهرها، ماشینها، هواپیماها، اتوبوسها، کارخانهها و ساخت و سازها میتوانند باعث آلودگی شوند؛ در روستاها، گرد و غبار ناشی از حرکت تراکتورها، کامیونها و ماشینها در جادههای خاکی یا معادن سنگ یا دود ناشی از سوزاندن چوب یا آتش زدن زمینها بعد از برداشت محصول میتواند موجب آلودگی هوا شود. موضوعی که این روزها سراسر کشور را فرا گرفته و فقط مختص تهران نیست. بنابراین همه در برابر آلودگی مسئولیم. مردم باید این موضوع را بپذیرند که در برابر محیط زیست و هوا مسئولیت دارند. هر کس باید به اندازه تواناییاش کارهایی را انجام دهد قبل از آن که جان انسانی گرفته شود یا موجی از بیماریها جان ما را بگیرد، باید کاری کرد. مردم باید از خود بپرسند که مسئولیت من در برابر این هوا چیست؟ تک تک ما باید بپرسیم چه کمکی میتوانیم در بهبود وضعیت کنونی انجام دهیم. قبل از آن که بپرسیم دیگران چه کاری باید انجام دهند یا دولت، شهرداری و دیگر نهادهای عمومی چه اندازه اشتباه کردهاند؟ باید پرسید چه کاری میتوان کرد تا آتشی که به جان محیط زیستمان افتاده خاموش یا حداقل کنترل کرد. از خودمان سؤال کنیم مسئولیت اجتماعی ما چه میشود. مسئولیت اجتماعی چیزی نیست که بتوان از آن به سادگی گذشت. همه سازمانها و گروهها مسئولیت دارند. پدر و مادرها باید به کودکانشان برای حفظ محیط زیست آموزش دهند. کسانی که مدیر سازمان هستند باید به کارکنانشان آموزش دهند کمتر از وسیله نقلیه برای تردد به محل کار استفاده کنند. باید این موضوع را برای مردم نهادینه کنیم که از بنزینهای مرغوبتر و از وسایل نقلیه گازسوز استفاده کنند. به هشدارهای ترافیکی در ارتباط با ممنوعیت تردد خودروها در مناطق خاص توجه کنند. از ماسکهای مناسب در زمان تردد در سطح شهر استفاده کنند. با پلیس راهنمایی و رانندگی همکاری کنند. این ها کوچکترین کاری است که هر فرد میتواند برای رفع آلودگی هوا انجام دهد در این صورت خود افراد رضایت بیشتری دارند اما این روزها چه مردم و چه مسئولان دولتی توپ را در زمین هم میاندازند و توجهی نمیکنند که در این وضعیت فقط هوا آلودهتر میشود و جان انسانهایی هم گرفته میشود.»