محمد ماکویی: این روز ها بر در و دیوار شهر تهران حضور بیلبوردهایی را شاهدیم که شهروندان را به کاهش سرعت دعوت می کنند و در عین حال کاری هم به رانندگی آن ها ندارند!
اصولا وقتی به مردم آموزش داده می شود که کاری را انجام ندهند, باید گوشزد اینکه در عوض چه باید بکنند نیز زده شود!به عنوان نمونه هنگامی که به مردم گفته می شود که سرعت غذاخوریتان زیاد است و انصافا درست هم گفته می شود,می بایست میزان کنترل سرعت خوردن غذا هم به سمع یا نظر آن ها برسد!
قطعا سرعت غذا خوری را نمی توان با واحد سرعت رانندگی بیان کرد و مثلا به کسی که با سرعت 10 کیلومتر در ساعت غذا می خورد گفت که سرعت غذاخوری خوبی دارد و به شخصی که با سرعت 40 کیلومتر در ساعت این کار را به انجام می رساند توصیه کرد که از سرعت غذاخوریش بکاهد!
از سویی استفاده از واحدهایی مثل قاشق در دقیقه و پرس در ساعت هم نمی تواند کاری شایسته باشد زیرا نه تنها پرس های آدم ها با هم فرق می کند,بسیاری از غذاها به جای "قاشق" , با "چنگال" و یا "گاز" بلعیده می شوند!
تعیین اینکه هر وعده غذایی باید در فلان مدت به اتمام برسد هم درست نیست زیرا نه تنها زمان مصرف یک پرس چلوکباب را نمی باید به اندازه دو تا تخم مرغ نیمرو دانست بلکه "موقع" تناول ماهی سفیدی که خدا تیغش را نصیب گرگ بیابان هم نکند نیز طبق استاندارد باید با "حدفاصل آغاز و پایان" بیشتر غذاها یکی نباشد!
با این حساب شاید اگر به جای بیلبوردهای تندرستی موجود که مردم را به سرعت کمتر دعوت می کنند و در عین حال "چقدر کمتر" را جدی نمی گیرند, به تاسی از قدیمی ها , از بیلبورد تندرستی "غذا را پس از جویدن کامل قورت بدهید!" استفاده کنیم ,نتیجه بهتری از توصیه مان بگیریم , ضمن اینکه پیام تندرستی خود را می توانیم با پیغام دو منظوره زیر نیز منتقل نماییم تا هم در مصرف کلمه و هم در هزینه بیلبورد, تا آنجا که ممکن است صرفه جویی به عمل آورده باشیم!:
" غذا را قبل از فرو دادن و حرف را پیش از بر آوردن چند بار در دهانتان چرخانیده و آن را کاملا مزه مزه نمایید!"