انتشار و برداشت گزینشی از تصاویر درباره اشخاص و به طور خاص سیاسیون برای تخریب این چهرهها روز به روز رو به فزونی میگذارد، ولی افکار عمومی در مقابل ارائه نسخههای معنادار تصاویر یا برداشتهای معنادار از تصاویر معمول، باید چه رویکردی در پیش بگیرد؟
به گزارش «تابناک» انتشار تصاویر دارای معنای چندگانه و یا تعبیرسازی از یک تصویر ساده، از اقدامات معمول غیراخلاقی در سطح رسانههای جهان و در بخش فوتوژورنالیسم است که معمولاً با هدف تخریب یک شخص یا گروه در دستور کار قرار میگیرد و در ایران نیز طی چند سال اخیر باب شده و رسانههایی که در واقع صرفاً تریبون جریان خود هستند، در مقاطع حساس نظیر انتخابات از این ظرفیت استفاده میکنند.
در این شیوه تخریبی، عمدتاً از سه روش مختلف استفاده میشود؛ روش اول به عکاس بازمیگردد که عکاس با ثبت یک تصویر که متعلق به ثانیهای است، میتواند مخاطب را در موقعیت پیشداوری غیرمنصفانه قرار دهد و معمولاً اشخاصی از ظرفیت این عکس که تعمداً یا سهواً ثبت شده، برای تخریب استفاده میکنند.
در این ارتباط شاید بتوان به عنوان نمونه به انتشار تصویر حضور علی لاریجانی در دیدار نمایندگان مجلس و رهبری اشاره کرد که لاریجانی و چند تن دیگر بر خلاف اکثر حاضران نشسته بودند و این در حالی است که در کسری از ثانیه، سایر حاضران نیز نشسته بود. گروهی برای تخریب لاریجانی، ادعا کردند که لاریجانی مراتب ادب را رعایت نکرده و نشسته که روایتی دروغ بود؛ اما ظاهراً عکس این موضوع را روایت میکرد و منجر به پذیرش پیشداوری جهت دهی شده میگشت.
روش دوم، تلاش برای ارائه یک تصویر مخدوش و در راستای پیش داوری است. این روش که معمولاً کارکرد موثری دارد، با انتخاب یک فریم خاص از تصاویری که در یک ثانیه ثبت شده یا با بریدن بخشی از یک تصویر رقم میخورد؛ برای نمونه، در صحنه دست دادن دو سیاستمدار از دو کشور، با توجه به زبان بدن و اشارات سیاسی، برخی کشیده شدن دست یک نفر را به سمت طرف مقابل، نشانه دست دراز کردن و جمع بودن دست طرف مقابل را نشانه قدرت میدانند اما ممکن است در یک دست دادن، دست دو طرف به سمت هم کشیده شده باشد و هر دو طرف را بتوان در موضع قدرت تلقی کرد. حال اینجا همه چیز به انتخاب عکاس بازمیگردد که حقیقت را با انتخاب عکس، چگونه نشان دهد.
در نمونهای دیگر میتوان تصویری برش داد و یا حتی در متن تصویر دستکاری کرد تا مخاطب را در مسیر گمراهی وادار به بدترین پیشداوریها نمود؛ مثلا در روزهای اخیر، تصویری از محمدجواد ظریف در یک دیدار رسمی منتشر شده بود که در ظاهر امر ظریف به سمت خانم مقابلش دست دراز کرده بود اما این تصویر تعمداً برش خورده بود و مردی که یک گام پشت این زن بود و به سمت ظریف دست دراز کرده بود، در تصویر مشاهده نمیشد!
در گذشته دور نیز تصویری منتشر شده بود که الجزیره یک عراقی را در حالی که تفنگ سربازان آمریکایی روی سرش بود به تصویر کشیده و سی ان ان آن سوی تصویر که سربازان آمریکایی در حال آب دادن با قمقمه به این سرباز بودند را منتشر کرده بود، حال آنکه این دو بخش تصویر در کنار هم قرار داشت و این مدل ارائه تصویر، نتیجه سیاست این رسانهها بود؛ سیاستهای غیراخلاقی که در فضای رسانهای ایران نیز کارکرد یافته است.
شیوه سوم نیز، ایجاد زمینه پیشداوری با تکیه بر عدم برخورداری بیننده تصویر از پشت پرده و جزئیات یک تصویر است. به عنوان نمونه، در تصویری که اخیراً از دیدار رهبر انقلاب با رئیس جمهور چین و هیأت همراه به همراه وزرای امور خارجه و اقتصاد کشورمان و دکتر ولایتی مشاور امور بین الملل رهبر انقلاب منتشر شده، طیب نیا وزیر اقتصاد، تنها چهرهای است که کفش ندارد و با جوراب در جمع حاضر است. برخی با مقایسه این تصاویر با شیوه حضور سایر دولتمردان ایران و همچنین ولایتی که با کفش در این جلسه حضور دارند، طیبنیا را نماد ادب خوانده و آنها را به چالش کشیدهاند.
این در حالی است که پیش از آغاز این دیدار -طیبنیا بر خلاف دیگر حاضران- محضر رهبر انقلاب در اتاق شخصی ایشان حضور داشته و از همان جا، راهی این جلسه میشوند و طبیعتاً وزیر اقتصاد نمیتوانسته از اندرونی با کفش بیاید؛ اما سایر میهمانان از جمله ولایتی که از دری دیگر و بیرون بیت رهبری وارد شده بودند، هچون هیأت چین با کفش بودند و تصاویر دیدارهای مشابه پیشین نیز از وضعیت مشابه حکایت دارد.
این سه شیوه مهندسی افکارعمومی با تکیه بر «عکس» برای ایجاد ناصواب زمینههای پیشداوری در افکارعمومی، یکی از غیراخلاقیترین فضاسازیهای رسانهای است و هر روز آنچنان با دقت فنی بیشتری به اجرا گذاشته میشود که حتی رسانههای حرفهای را نیز اسیر اشتباه میکند.
به نظر میرسد، تنها سپر محکم در مقابل این تیر سه شعبه زهرآگین ـ که میتواند چهره هر شخصی را مخدوش کند ـ پرهیز از ارزیابی شتابزده و تأمل و تحقق بیشتر، پیش از هر گونه پیشداوری باشد؛ مطالبهای که ارتباط مستقیمی با سطح سواد رسانهای عموم مردم دارد.