«روزنامه تابناک» که تیتر اصلی خود را به سخنان رئیسجمهور درباره روابط با آمریکا اختصاص داده، در گزارشی با عنوان «رقابت شرقی بر سر تجارت با ایران» به برنامههای کره جنوبی و ژاپن برای حضور در بازار ایران در دوره پسابرجام پرداخته و از جمله نوشته: در حالی که حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در رُم به سر میبرد و خود را برای عزیمت به پاریس آماده میکرد، خبر رسید که رئیسجمهور کره جنوبی قصد سفر به تهران را دارد. در این راستا، سخنگوی رئیسجمهور کره جنوبی از سفر احتمالی «پارک گون های» به تهران خبر داد. بر اساس گزارش خبرگزاری کیودو، «پارک گونهای» رئیس جمهور کره جنوبی، موضوع سفر به ایران را در دست بررسی دارد. سخنگوی رئیس جمهور کره جنوبی اعلام کرد در صورت قطعی شدن سفر پارگ گونهای به ایران، این نخستین سفر یک رئیس جمهور کره جنوبی به تهران خواهد بود. با این وجود، این سخنگو درباره جدول زمانی سفر رئیس جمهور کشورش به ایران توضیح بیشتری نداد. تصمیم سئول برای تحکیم روابط با ایران در حالی اعلام میشود که دیروز نیز وزارت امور خارجه کره جنوبی از اتخاذ تصمیم مشابهی برای توسعه روابط با روسیه و احتمال سفر گون های به مسکو در آینده نزدیک خبر داده بود.
اما اعلام این خبر را باید در حقیقت ادامه روندی دانست که طی روزهای اخیر در زمینه توجه مجدد کره جنوبی به ایران آغاز شده و عمدتاً ماهیت اقتصادی دارد. روز گذشته، وزارت دارایی کره جنوبی اعلام کرد این کشور با برداشته شدن تحریمهای ایران، یک مرکزی تجاری را به منظور پشتیبانی از شرکتهایی که به ایران صادرات دارند، راهاندازی کرده است. این مرکز تجاری که در بخش مرکزی سئول قرار دارد، مورد حمایت نهادهای دولتی مربوطه، شامل وزارتخانههای دارایی و بازرگانی، شرکت بیمه بازرگانی کره و بانک صادرات و واردات کره قرار دارد. براساس سانگ موک، معاون وزیر دارایی کره جنوبی در مراسم افتتاح این مرکز گفت: «بهرهبرداری از فرصتهای تجاری بازار ایران از سوی شرکتهای کرهای، به نفع اقتصاد کشور خواهد بود. این مرکز به شرکتها برای حل مشکلات و انجام تجارت با همتایان ایرانیشان کمک خواهد کرد. با رفع تحریمهای اقتصادی اتحادیه اروپا و آمریکا علیه تهران، بازار ایران برای تجارت بین المللی گشوده شده و بازگشت مجدد ایران به اقتصاد جهانی فرصت خوبی برای اقتصاد کره جنوبی خواهد بود».
روزنامه جوان برای پرداختن به سفر روحانی به ایتالیا، عنوان «هزار عذرخواهي عربستان باز هم كم است» را از زبان روحانی و در جریان کنفرانس خبری مشترک با نخست وزیر ایتالیا انتخاب کرده است. جوان تصویر صفحه اول خود را هم به سفر روحانی به ایتالیا اختصاص داده و در بخشی از مطلبی با تیتر «كسي حواسش به ماركوس نبود!» نوشته: كارشناسان سياسي معتقدند كه ايتالياييها از قرار دادن محل نشست زير مجسمه «ماركوس» اهداف سياسي از جمله تحقير ايران داشتهاند. ماجرا وقتي جالبتر ميشود كه ماركوس سوريه را از دست ايران خارج كرده بوده و اكنون بحث حمايت ايران از دولت سوريه بحث سياسي داغي به شمار ميرود» «ماركوس» البته به همين هم رضايت نداده و با لشكرش به تيسفون پايتخت اشكانيان حمله ميكند و آنجا را نيز به تصرف در ميآورد. به نظر ميرسد در زماني كه غربيها براي تحقير ايرانيان از حيلههاي كثيفي مانند افسانه سرايي در «300» استفاده ميكنند، چهره عبوس «ماركوس» تا به حال كشف نشده باقي مانده بود و انگار نشست مشترك رئيسجمهور و نخستوزير ايتاليا زير اين مجسمه تازه باعث شد هم در ايران چهره يك دشمن قديمي ديده شود و هم معرفي خوبي باشد براي صهيونيستهاي هاليوود كه براي فيلمهاي بعدي كه احتمالاً براي تخريب چهره كشورمان توليد خواهند كرد از قيافه عبوس «ماركوس» يك ابرقهرمان بسازد.
از اینها مهمتر، سرمقاله جوان به قلم عبدالله گنجی، مدیر مسئول این روزنامه و با تیتر «دومين مظلوم انقلاب» است که در پایان آن آمده: كسي كه از فرزند براي انقلاب گذشته باشد هيچ شاخص دنيايي او را اسير نمينمايد. جرم جنتي ايستادن در مقابل سكولاريسم است. جرم آيتالله جنتي ايستادگي بر اصول امام در همه ادوار انقلاب اسلامي است. او در واپسين سالهاي حيات، حفظ سلامت انقلاب و صلابت راه امام را ذخيره و توشه خود كرده است و اين چيزي است كه اهل دنيا از فهم آن عاجزند، همانگونه كه در تاريخ معاصر ميرزاي شيرازي ماند و ناصرالدين شاه نماند، همانگونه كه شيخفضلالله ماند و شيخ ابراهيم زنجاني نماند، همانگونه كه قبر مدرس زيارتگاه شد و رضاخان به زبالهدان تاريخ پيوست و همانگونه كه امام جاودانه تاريخ و پهلوي دوم مدفون شهوات قدرت شد، جنتي نيز در تاريخ آيندگان چون كوه خواهد ماند و هلهله اهل قدرت همچون كف و باد گذر خواهد نمود. امام قاعده و فرمولي را براي بعد از خود به جاي گذاشت كه هر گاه دشمن از شما تمجيد كرد در خود شك كنيد و هرگاه دشمن بر شما شوريد بدانيد مسير درستي را طي مينماييد. امروز آيتالله جنتي مغضوب دشمنان است چرا كه راه نفوذ را سد نموده است. از لسآنجلس تا تهران براي او جوك ميسازند، از «من و تو» تا تجديدنظر طلبان به سخرهاش ميگيرند. اما او همچون عمار تا لحظه آخر دچار ترديد نشده است و از هيچ كس شكايتي نميكند. او به دنبال عقبه اجتماعي و سياسي براي دفاع از خود و جريانسازي عليه ديگران نميگردد. او زخمزبانها و تمسخرها را «تأديب نفس» ميداند و هر روز استوارتر ميشود. دشمن تلاش كرده است تا شوراي نگهبان را معادل جنتي معرفي كند حال آنكه از درون شورا چنين نگاهي اعلام نميشود. آنچه راز هجمه به جنتي است پايبندي واقعي او به انقلاب اسلامي است چرا كه او به يك جمهوري اسلامي بزك شده با اسلام نميانديشد. بدون ترديد اگر تصميم با آيتالله جنتي بود هرگز فرزند خود را وزير ارشاد نظام جمهوري اسلامي نمیکرد. چنين مردي اگر مورد هجمه مدعيان اسلام رحماني، سكولارهاي وطني و دمكراسيخواهان غربي و CIA نباشد به درد اين مسئوليت خطير نخواهد خورد. مظلوميت او جوهره درخشاني وي در تاريخ آينده اسلام سياسي و تشيع است و هجمهكنندگان به او مفقودان آينده تاريخ اسلام و تشيعاند. روزي آيندگان حسرت وجود او را خواهند خورد، همانگونه كه ما امروز حسرت بهشتي را ميخوريم.
روزنامه ابتکار که برنامه اصلاحطلبان پس از تعیین تکلیف صلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس را در گزارشی با عنوان «مشارکت حداکثری به جای قهر» پوشش داده است، در گزارشی با تیتر «برجام اروپایی» از زبان تخت روانچی معاون وزیر خارجه در باره آغاز گفتوگوهای ایران و اتحادیه اروپا اوایل اسفند ماه در تهران نوشته: در حال حاضر اروپا به صورت مستقیم و غیرمستقیم با خطر تروریسم روبهرو است. آنها علاقهمند هستند که در مورد یک سری موضوعات منطقهیی از جمله مبارزه با تروریسم با ایران گفتوگو و تعامل داشته باشند چرا که آنها معتقد هستند ایران ظرفیتهای بالایی در جهت ایجاد صلح و امنیت در منطقه دارد. این دیپلمات عالیرتبه ایرانی با بیان این که ما میخواهیم براساس موضع برابر و دخالت نکردن در امور یکدیگر این مذاکرات را داشته باشیم ادامه داد: دور اول گفتوگوهای ایران و اتحادیه اروپا از اوایل ماه فوریه (ماه آینده میلادی) در تهران آغاز میشود؛ البته تاریخ دقیق آن هنوز مشخص نیست ولی این گفتوگوها در سطح معاونان خواهد بود و طبق قرارهای اولیه این مذاکرات هر 6 ماه یکبار در تهران و بروکسل انجام میشود. او با بیان این که گفتوگوهای ایران و اتحادیه اروپا دربرگیرنده موضوعات مختلف سیاسی، اقتصادی، منطقهی و بینالمللی است، ادامه داد: در واقع دستور کار مفصلی جهت مذاکره با اتحادیه اروپا خواهیم داشت و فکر میکنم که این گفتوگوها و تعامل برای هر دو طرف مفید است. روانچی با بیان این که کمیسیونرهای مختلف اتحادیه اروپا نیز به ایران رفت و آمد خواهند داشت، ادامه داد: طبیعی است بین خانم فدریکا موگرینی به عنوان مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مقامات کشورمان هرچند وقت یکبار در تهران و یا بروکسل دیدارها و گفتوگوهای انجام شود.
انتخابات اسفندماه موضوع اصلی روزنامه شرق نیز هست. این روزنامه در گزارشی با تیتر «پافشاري بر ماندن استراتژي اصلاحطلبان» به اظهارات عارف، کرباسچی و حزب اعتماد ملی در این باره پرداخته و در پایان در این باره نوشته: شاید بتوان جمعبندی این نظرات و راهبردها را بهطور خلاصه در سخنان روز گذشته رسول منتجبنیا یافت. قائممقام حزب اعتماد ملی، در جلسه هماندیشی شورای عمومی حزب اعتماد ملی خراسان، درباره استراتژی حضور اصلاحطلبان در انتخابات، گفته است: « در این انتخابات ما میتوانستیم از ترس ردصلاحیت شرکت نکنیم؛ اما پای حرف خود ایستادیم. ما از تجربیات گذشته سال ٩٢ حُسن استفاده را داشتیم و منسجم شدیم. خیلی تلاش شد که ما به اینجا نرسیم؛ ولی تدبیر بزرگان باعث این انسجام شد و اصلاحطلبان تلاش دارند با یک لیست وارد عرصه شوند». این سخنان منتجبنیا را میتوان مهر تأییدی بر استراتژی «حضور تحت هر شرایطی» بهعنوان راهبرد کلان اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو دانست. اما درباره تاکتیک، گویا هنوز جمعبندی نهایی بهدست نیامده است. منتجبنیا درباره چگونگی این حضور در سخنان روز گذشته خود گفته است: «باید پای حرف خود بایستیم و اجازه ندهیم افراطیون وارد مجلس شوند. اصلاحطلبان باید برای ورود به مجلس شناسایی شوند. حتی برخی معتقدند باید از برخی اصولگرایان عاقل استفاده کنیم. ما باید در انتخابات مشارکت حداکثری داشته و مردم را تشویق کنیم رأی دهند؛ ولو یک نفر داشته باشیم باید بالاترین رأی را به او داد تا نشان دهیم که مردم این تفکر را میخواهند. ما مخالف نظام نیستیم؛ چرا که عمر خود را صرف انقلاب کردهایم و این کار را ادامه میدهیم؛ اما در راستای تثبیت و تحکیم جمهوری اسلامی. ما اصلاحطلبان را در درون نظام میدانیم». این سخن منتجبنیا، یعنی دامنه تاکتیک نهایی، از فهرست یکنفره تا فهرستی که حتی برخی اصولگرایان غیرافراطی را هم در بر بگیرد، میتواند متغیر باشد. تصمیمی که اتخاذ آن بهعهده بزرگان اصلاحات خواهد بود.
شرق روايت حداد عادل از انتخابات مجلس را نیز در مطلبی با تیتر «اصولگرايان با انگيزه ٩دي٨٨ در ميدان» مورد توجه قرار داده است.
شهروند نیز در موضوع انتخابات « احتمال تشکیل جریان سوم در انتخابات مجلس» را مورد بررسی قرار داده و نوشته: زنگ تشکیل ائتلافی که حالا به مرور نام «جریان سوم» در انتخابات را به خود میگیرد، نخستینبار توسط صفر نعیمی رز به صدا درآمد؛ سخنگوی فراکسیون رهروان ولایت یا همان فراکسیونی که هواداران علی لاریجانی در مجلس نهم را بر عهده دارد. او ماهها پیش از آغاز رقابتهای انتخاباتی و ثبت نام نامزدها گفت: «من بهعنوان سخنگوی فراکسیون رهروان ولایت اعلام میکنم ما (طیف لاریجانی و روحانی) هم برای انتخابات مجلس و هم موضوعات دیگر میتوانیم کنار هم قرار بگیریم.» اظهارات آن روزهای نعیمیرز در بحبوحه پذیرش برجام از سوی ایران به محاق فراموشی سپرده شد، اما هنگامی که یاران لاریجانی شهرستانهای حوزه انتخابیه خود را رها کردند تا از حوزه انتخابیه تهران برای انتخابات مجلس دهم نامنویسی کنند، سوالها درباره احتمال ائتلاف حامیان روحانی و نزدیکان لاریجانی با یکدیگر بیش از پیش قوت گرفت. اینکه بیشتر اعضای فراکسیون رهروان ولایت از تهران نامنویسی کنند هم برای انتخابات پیش رو موضوعی مهم بود و میتوانست در تحلیلهای پیش رو مورد استفاده آگاهان سیاسی قرار بگیرد، اما این موضوع هم تحتتاثیر ماجرای ردصلاحیت نامزدهای اصلاحطلب و تعدادی از اصولگرایان توسط هیأتهای نظارت قرار گرفت. حالا و پس از فرونشستن غبار جنجالها به مرور بنایی که لاریجانی و روحانی در ٢سال گذشته با همکاری یکدیگر ساختند، بیش از پیش رخ مینماید.
به نظر میرسد قلّت نامزدهای اصلاحطلب در انتخابات از سوی این ائتلاف استراتژیک قابل پیشبینی بوده است و به همین دلیل هم بیشتر اعضای تاثیرگذار فراکسیون رهروان ولایت ترجیح دادند از تهران نامنویسی کنند، حتی کاظم جلالی هم که ابتدا از حضور در انتخابات انصراف داد و با اصرار لاریجانی به عرصه بازگشت، اینبار به جای شاهرود از تهران نامزد شد تا احتمالا سرلیست رهروانیها در تهران باشد. حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی پس از اعلام اولیه اسامی نامزدهای احراز صلاحیتشده توسط هیأتهای نظارت گفته بود: «در تهران تنها ٥ نامزد اصلاحطلب تایید صلاحیت شدهاند و ٢٥ نفر هم در بقیه حوزهها.» اگر نقل قول مرعشی را ملاک قرار دهیم، فهرست کل نامزدهای اصلاحطلب در سراسر کشور به اندازه یک فهرست ٣٠ نفره از تهران خواهد بود. با چنین وضعیتی باید گفت به احتمال زیاد اصلاحطلبان تایید صلاحیتشده نمیتوانند فهرستهای کاملی از نامزدهای خود در تهران و شهرستانها ارایه دهند خصوصا که عبدالواحد موسوی لاری، از اعضای شورای مرکزی اصلاحطلبان پیش از این گفته است که آنها در برخی از شهرستانها اصلا نامزدی ندارند که بخواهند از او حمایت کنند. با این اوصاف باید پرسید حمایت اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو مشمول کدام گروه سیاسی خواهد شد؟ اگر هر جوابی به این سوال بدهیم، مطمئنا اصولگرایان مشمول آن نخواهند بود.
کیهان از سخنان روحانی در ایتالیا تیتر «حل مسائل منطقه بدون حضور ایران ناممکن است» را انتخاب کرده است. این روزنامه همچنین به سخنان امیررضا واعظی آشتیانی، معاون وزیر اسبق صنعت اشاره کرده که گفته: شرکت های پژو و رنو نشان دادهاند که شریک قابل اعتمادی نبودهاند. واعظی آشتیانی افزوده: ما باید در رابطه با انتخاب شریک تجاری برای خودروسازها راهی را که در گذشته رفتهایم تکرار نکنیم. برندهای معتبری هستند که ما میتوانیم با آنها وارد مذاکره شویم، چرا ما فکرمان را معطوف به پژو و رنو کردهایم؟ امروزه کشورهایی که دارای تولید خودرو هستند، بیش از 70 درصد تولیدشان صادرات میشود و مابقی در کشورشان تزریق میشود؛ آن هم با سیستمهایی که در آن روشهایی تعریف شده است که با خودروهای فرسوده جایگزین شوند. اینکه ما با شرکت پژو قرارداد ببندیم تکرار همان روزهای گذشته است و منطقی نیست، پس از این مذاکرات چه اتفاقی قرار است بیفتد، این گونه نباشد که ما محصولات آنها را بیاوریم بدون انتقال دانش و تکنولوژی روز و به سمت تولیدات نامرغوبی که نتوانیم نه در داخل از آنها استفاده و نه قابلیت صادرات داشته باشیم، برویم.
کیهان در سرمقاله خود با عنوان «جهنم تروریستها و برزخ ژنو» نیز دولت را بینصیب نگذاشته و از جمله نوشته: بازی با مدل برجام؛ یکی از موضوعات به ظاهر فرعی - اما به شدت مهم و قابل تامل- در مذاکرات پیش رو، نقش جمهوری اسلامی ایران در این مذاکرات است. اهمیت این ماجرا از آنجایی دوچندان میشود که با دوره موسوم به پسابرجام مصادف است. آمریکاییها برنامههای خاص خود را در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در این دوره دارند. چندی پیش نشریه آمریکایی نیویورکر در پایان گزارشی مبسوط نوشت؛ «آزمایش بعدی درباره نیات واقعی ایران، مذاکرات صلح سوریه است که قرار است این ماه آغاز شود و هیچ پاداش مالی ندارد! این آزمون بهتری به منظور سنجش آمادگی ایران برای تعامل با بقیه جهان خواهد بود.» معنای واقعی آنچه نیویورکر آمادگی تعامل با جهان میخواند، تسلیم شدن ایران در برابر طرح آمریکا برای آینده سوریه است. روزی که تروریستهای اجارهای آمریکا با دلارهای نفتی آل سعود و حمایت اطلاعاتی و لجستیکی ترکیه سرمست برخی پیروزیهای خود بودند، واشنگتن نتوانست به اهداف خود برسد، امروز که ورق به کلی برگشته است و آمریکاییها بهتر از هرکس دیگری میدانند سرنخ تغییر روند شرایط میدانی درکجاست و نمیتوانند با مدلسازی از برجام، بازی باخته را به برد تبدیل کنند.
تحولات روزهای اخیر در بازار بورس موضوع مطلب اصلی روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان «پیام مثبت دوم از بورس» است که در بخشی از آن آمده: در شرایط کنونی در روزهای اخیر شاهد رشدهای شدیدی در گروههایی که احتمالا بیشترین نفع را از رفع تحریمهای بینالمللی خواهند داشت، بودیم. علاوه بر آنکه خود رشد سهام این شرکتها جای بسی بحث دارد، این موضوع مطرح میشود که آیا واقعا سهامدارانی که به خرید سهام این شرکتها مانند خودروییها اقدام کردهاند از وضعیت این شرکتها و زیانهای انباشته آنها اطلاع کافی دارند و به این موضوع واقف هستند، بهبود شرایط کنونی چه با ورود شرکای خارجی یا سرمایهگذاریهای جدید، نیازمند نگاهی بلند مدت است و خرید در قیمتهای بالا نیاز به انتظارات طولانی مدت دارد؛ در حالیکه صفنشینیهای عجیب معاملهگران نشانی از رفتاری منطقی در بازار را نمیدهد و همه با نگاه به کسب سودهای شگفتانگیز که به دیگران نیز رسیده است، انتظار مشابهی دارند. بر این اساس، هیجان در این صنایع حتی در دیگر شرکتهای بازار نیز مشاهده میشود. افت شدید قیمتهای جهانی عاملی بسیار قدرتمند بر سودآوری شرکتهای کالایی بورسی محسوب میشود، افت شدید سودآوری شرکتهای کالایی را کاملا در یک سال اخیر شاهد بودهایم. علاوه بر این، شرایط رکود اقتصاد داخلی نیز همچنان وجود دارد، رکود صنایع مادر مانند مسکن و خودرو، فشار موجود را بر صنایع افزایش داده است. گرچه انتظار روند رو به بهبود اقتصاد داخلی در ماههای آینده وجود دارد؛ اما جمیع کارشناسان بر حرکت تدریجی و چه بسا آرام در چرخهای اقتصاد در شرایطی که سایر عوامل این مهم مهیا باشد، تاکید دارند. ریزش شدید قیمتی سهام در دوران رکودی بورس و همچنین تغییر انتظارات بازار یا رشد نسبت قیمت به درآمد یک سهم مطابق با رشد بازار عواملی است که رشد بازار را توجیه میکند؛ اما همچنان اثرات هیجان در همه بازار کاملا آشکار است. احتمال کاهش نرخ سود بانکی در ماههای آتی نیز عامل دیگری است که انتظارات فعالان را در بازار تغییر داده است. کارشناسان در هفتههای اخیر و همزمان با روند صعودی بورس، کاملا به تفاوت دوره رونق کنونی با دورههای رونق پیشین (نگرانی از سقوط پس از رشدهای مداوم) تاکید کردهاند و به این موضوع اشاره دارند که شرایط کنونی پس از رفع نهایی تحریمهای بینالمللی و همچنین با حمایت خوشبینیهای مهمی مانند کاهش نرخ سود بانکی با گذشته متفاوت است؛ اما هیجان ادامهدار میتواند سدهای حمایتی خوشبینیهای کنونی را کاملا نابود کند.