روز دوشنبه 28 ديماه به دعوت برگزار كنندگان كنفرانس «صلح بوديسم» كه در شهر ماندلي ميانمار برگزار ميشد به كشور تايلند سفر كرديم. بهترین مسیر به میانمار از تایلند است . چرا که از تهران پرواز مستقیم به میانمار نیست . گرچه در میانمار نه سفارت ونه رایزنی فرهنگی نداریم اما خوشبختانه رايزني فرهنگي و نيز سفارت كشورمان در تايلند ملاقاتهاي خوبي ترتيب داده بودند.وبرنامه های میانمار را نیز به خوبی مدیریت کرده بودند.
شب اول با فعالان، روحانيون و صاحبان نفوذ از شيعيان در محل رايزني فرهنگي ايران ديداري صورت گرفت. بيش از سي نفر در اين جلسه شركت داشتند، عمده آنان به زبان فارسي آشنا بودند و اين كار تفهيم و تفاهم را آسان كرده بود؛ هم همزباني بود و هم همدلي.
هر يك از حاضران؛ ازفعاليتهاي خود در اين كشور گزارش داد. تشيع در تايلند و در ميان شيعيان به دو گروه شيعيان جديد و شيعيان قديم تقسيم ميشوند. شيعيان قديم، شيعياني هستند كه از پيش از انقلاب اسلامي ايران بر اثر تبليغات شيخ احمد قمي از چهارصد سال پيش به تشيع گرويده اند و شيعيان جديد نيز عمدتاً شيعيان پس از انقلاب هستند.
شيخ احمد قمي در ايران خيلي شناخته شده نيست. او بيش از چهار صد سال پيش به منظور تجارت به تايلند سفر ميكند، در آن زمان شهر آيوتانا پايتخت تايلند بوده است و اين عنوان را 417 سال از آن خود كرده بود.
شيخ احمد به اين شهر مهاجرت كرد و در همان جا نيز ازدواج كرد و صاحب 2 فرزند پسر و يك فرزند دختر شد. او در طول حياتش در تايلند مورد توجه حاكميت قرار گرفت علت اين توجه بيشتر مربوط به آن است كه شيخ احمد علاوه بر آنكه خود شخصيتي مقيّد به آموزه هاي دینی بود، بارها از بروز فاجعه قطعی براي حكومت جلوگيري كرده بود. اوفرد معتدل و صلح دوستي بود و توانست اعتماد حاكميت را تا به آنجا جلب كند كه از سوي پادشاه عنوان شيخ الاسلام و مشاور را دريافت كند.
گزينش يك فرد شيعه به عنوان شيخ الاسلام براي اهل تسنن امري بي سابقه بود و او كوشيد در اين سمت مدارا را در پيش گيرد و همين بيش از گذشته سبب شهرت و محبوبيت او شد.
اكنون هيچ فرد فرهيخته و دانش آموختهاي در تايلند نيست كه نام اين مرد بزرگ را نشنيده باشد. نوادگان شيخ احمد قمي در تايلند به اين نسبت افتخار ميكنند و در همان ابتداي آشنايي مخاطب را متوجه اين نسبت ميكنند.
اهميت كار اين مرد بزرگ آنگاه روشن ميشود كه توجه شود که وی تنهاي تنها بود و از کوچکترین وسایل تبلیغی بی بهره بود . به باور من ؛ رفتار این مرد بیش از گفتار او در مردم موثر افتاده است.
گروه شيعيان جديد نيز كه بيشتر در جنوب تايلند زندگي ميكنند بر اثر آشنايي با انقلاب اسلامي و آموزه هاي امام خميني (ره) به تشيع گرايش پيدا كردهاند و دو گروه روابط خوبي با يكديگر دارد و خوشبختانه بسياري از طلاب بومي دانش آموخته جامعةالمصطفي(ص) العالميه در ميان مردم به تبليغ مشغول هستند و در كار خود نيز توفيق خوبي دارند.
روز چهارشنبه، 30 ديماه با هماهنگي قبلي عازم دانشگاه «راجابات آیوتایا»، شديم. شهر آیوتایا اكنون در 89 كيلومتري شمالي بانكوك قرار دارد. به دانشگاه كه وارد شديم با استقبال گرم رييس دانشگاه و اعضاي گروه اسلامشناسي اين دانشگاه روبرو شديم. به زيارت مزار شيخ احمد قمي كه در دانشگاه است رفتيم.
احترام استادان و دانشگاهيان به اين شخصيت از جنس عشق بود و محبت. در اين دانشگاه بزرگ تنها يك مزار وجود دارد كه آن هم متعلق به شيخ احمد قمي است. مزار شيخ احمد قمي در محوطه فضاي سبز قرار دارد كه مسئولان دانشگاه ابراز علاقمندي مي كردند كه اطراف آن را كه فضاي باز است، نمادي از چند خانه ايراني بسازند تا روح ايراني را در اطراف مزار شيخ احمد قمي زنده نگه دارند و از جمهوري اسلامي ايران انتظار حمايت داشتند.
اي كاش آستان قدس رضوي و ساير نهادها اين امكان را داشته باشند كه بتواند مزار اين مرد بزرگ را ترميم كنند كه با توسعه اين مكان نام و ياد ايران و تشيع ناخودآگاه بر زبانها ماندگار نمايند.
همان روز ناهار را مهمان آقاي كاسِم؛ رييس دانشگاه بوديم و پس از آن استاندار آیوتایا آقاي پرایون راتانا سینی، نيز رسيد و جلسهاي در محل سالن جلسات رييس دانشگاه به اتفاق جمعي از اساتيد و مسئولان بنياد شيخ احمد قمي و نيز مسئولان دانشگاه و استاندار داشتيم.
عمده موضوع جلسه به بررسي تجهيز اتاق ايران، ترميم مزار شيخ احمد قمي گذشت. اتاق ايران در اين دانشگاه اتاق بزرگي است كه به همت رايزني فرهنگي ايران تأسيس شده كه محل مراجعه علاقهمندان به ايران است. تصمیم گرفتم پس از بازگشت با آستان قدس رضوی وسازمان اوقاف مکاتبه کنم که البته چنین کردم امیدوارم موثر افتد.
عصر همان روز به بانكوك بازگشتيم و در بانكوك با شخصيتهاي علمي، دانشمندان و مسئولان مسلمان داشتيم. جمع مؤثري گردهم آمده بودند. به ويژه مسئولان مركز اسلامي تايلند علاقهمند بودند كه بتوانيم همكاري خوبي را رقم بزنيم. هر يك در وصف اهميت اين روابط به ويژه پس از رفع تحريم هاي ظالمانه سخن گفتند.
من نيز در صحبت خود به روابط ديرينه فرهنگي دو كشور اشاره كردم و نيز گفتم كه از سال 1976 ميلادي كه موافقتنامه فرهنگي دو كشور به امضاي دو كشور رسيده است تاكنون معتبر است و بستر فعاليتهاي دو كشور است.
روز پنجشنبه اول بهمنماه، براساس قرار قبلي با آقاي روج پوچ چانارات، وزير فرهنگ تايلند ديدار كرديم . در طول دو سال گذشته هيچ مسئول ايراني با وزير فرهنگ ديدار نداشتهاند و اين اولين ديدار یک مسئول ایرانی در این مدت با وي بود. وزير فرهنگ تايلند بسيار صميمي از ما استقبال كرد و گفتوگوي صميمي شكل گرفت.
موضوع امضاي برنامه مبادلات فرهنگي را پيش كشيديم، پذيرفت كه بررسي كند و به زودي به امضاي طرفين برسد. در مورد برگزاري «هفته فرهنگي» در دو كشور نيز نظر مثبتي داشت. از فرهنگ ايراني به نيكي ياد كرد و درباره موفقيت فيلمهاي ايراني اطلاعات خوبي داشت.
ظهر همان روز به سمت شهر ماندلي در كشور ميانمار پرواز كرديم تا در كنفرانس جهاني «صلح بوديسم» شركت كنيم. سال گذشته آقاي آشين نياسارا، رهبر بوداييان ميانمار به دعوت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي براي گفتوگوهاي دو جانبه به ايران دعوت شد. اولين باري بود كه وي به ايران سفر ميكرد. به گفته خودش بسيار تحت تاثير قرار گرفته بود و پس از بازگشت، سفرنامه اختصاصي سفر به ايران را منتشر كرده بود.
«اولين نشست چند جانبه اسلام و بوديسم» با حضور رهبران عاليرتبه بودائي از كشورهاي ميانمار، تايلند و سريلانكا و در رأس آن دكتر آشين نيانيسارا؛ رئيس آكادمي بينالمللي بودايي سيتاگو كه از شخصيتهاي تراز اول بودايي ميانمار به شمار مي آيد، دي ماه سال گذشته به ميزباني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در تهران و قم برگزار شد. به دنبال برگزاري موفقآميز اين نشست چندجانبه، دکتر آشین نیانسارا ضمن اعلام آمادگي براي ميزباني و ادامه گفتگوهاي ديني دوجانبه با جمهوري اسلامي ايران، با ارسال دعوتنامهاي، از اينجانب دعوت بعمل آورد تا به عنوان ميهمان ويژه در «كنفرانس جهاني صلح بودايي» كه با عنوان اصلي: «صلح و خرد» و با حضور شخصيتهاي تراز اول و تأثيرگذار بودايي سراسر جهان روزهاي 2 تا 4 بهمن ماه سالجاري در ميانمار برگزار خواهد شد، شركت نمايم.
كنفرانس جهاني صلح بودايي با حضور شخصيتهاي تراز اول ميانمار از جمله رئيس جمهور، وزير اديان و شخصيتهاي مسلمان، مسيحي، يهودي، بودايي، شينتو و هندو از 50 كشور جهان از جمله سريلانكا، تايلند، بنگلادش، استراليا، آفريقاي جنوبي، نپال، هند، ژاپن، اندونزي، مالزي، برونئي، تايوان، روآندا، اروگوئه، كشمير، ويتنام، سوئد، نروژ، روسيه، ويتنام، بوتان، كره، انگليس، آمريكا، اسپانيا، مكزيك، كلمبيا، ونزوئلا، نيكاراگوئه، مصر و اتريش صبح روز جمعه 2/11/94 توسط محل اكادمي بينالمللي بودايي سيتاگو در ساگائينگ آغاز و روزهاي شنبه و يكشنبه سوم و چهارم بهمن ماه سالجاري برگزار گرديد.
ساگائينگ؛ (محل برگزاري كنفرانس) شهري است كه به سبب آداب و رسوم درخشان مذهبياش در تاريخ بوديسم مشهور است. يكي از افتخارات اين شهر، وجود معابد متعدد در اين شهر مي باشد. علاوه بر آن تعاليم بودا توسّط راهبان متبحّر و برجسته بودائي كه از قرن 11 ميلادي ساكن ساگائينگ بودند در اين شهر به اجراء درآمده است. بدين ترتيب اين منطقه زمينه رشد علمي و نيز مطالعه بوديسم گرديده، به طوري كه در حال حاضر مجموعاً 11795 راهب و 6543 راهبه بودائي در 887 صومعه و 374 دير اقامت دارند و لذا اين امر دليل عمدة انتخاب اين منطقه بهعنوان محلّ برگزاري اين كنفرانس بوده است.
در ابتداي ورود سه نفر از طلاب فارغالتحصيل جامعةالمصطفي(ص) العالميه، شيخ سلمان، شيخ عرفان و شيخ معصوم در فرودگاه به استقبالمان آمده بودند ما را از جمع ميهمانان كنفرانس جدا كردند تا در برنامه از پيش تعيين شده آنان شركت كنيم.
ابتدا ما را به امام باره شيرازي بردند. محلي به وسعت دویست متر مربع در طبقه دوم نبش يكي از چهار راه هاي شهر ماندلي كه پر رفت و آمد بود. آقاي شيرازي اكنون 92 سال سن دارد اما پدربزرگش ميرزا محمدحسن شيرازي و جواد شيرازي همگي در اين كشور چراغ امام باره شيعيان را روشن نگه داشته بودند و از مؤثرترين توسعه شيعه در اين شهر بودند.
هنوز منبر منقوش به نام اهل بيت(ع) در اين امام باره وجود دارد. پذيرايي ساده اما صميمانه شيرازي و اصرار به اينكه گذشته اين مركز شيعي را براي ما تشريح كند، حس عجيبي در من برانگيخت از آنجا به هدايت شيخ معصوم و شيخ عارف به مركز مسلمانان اهل تسنن رفتيم كه عمدتاً پيروان عبدالقادر گيلاني و از فرقه قادريه هستند.
جمعيت زيادي از زن و مرد در اين مركز ديني جمع شده بودند كه در بدو ورود استقبال گرمي از هيئت ايراني به عمل آوردند و ما را به جمع خودشان هدايت كردند. تمام وجودشان مملو از احساسات ديني و محبت به اهل بيت(ع) بود. شيخ خليفه غلام صديق، امام جماعت و رهبر معنوي مسلمانان اين شهر است كه به شدت مورد احترام اهالي است. اهل ذكر است و با صلابت فراوان سخن ميگويد. مردم مريد او هستند و از هر خدمتي فروگذاري نميكند.
مرا به سخنراني در جمع مسلمانان دعوت كرد و من نيز لحظاتي سخنراني كردم كه شيخ عارف به خوبي از عهده ترجمه آن بر آمد. استقبال و صميميت اين مردم چندبار هيئت ما را دچار احساسات كرد. چون براي رسيدن به برنامه بعدي عجله داشتيم، مراسم را ترك كرديم و اين مرد براي قدرداني شام براي كل اعضاي هيئت فرستاد.
شب را به مسجد شيعيان ماندلي رفتيم كه از قسمت در دو گوشه كوچه قراردارد. كه يك طرف مسجد است و طرف ديگر امام باره به نام حضرت ابوالفضل العباس(ع) است. مردم بسيار صميمي و گرم به استقبال آمدند و در آنجا لحظاتي با مردم گفتوگو كرديم. بيشتر درخواست هاي آنان ايجاد فضاي آموزشي مناسب براي تحصيل و كسب علم بود كه به نظرم جاي خالي حضور كميته امدام امام خميني (ره) بسيار مشهود بود.
صبح روز جمعه، دوم بهمنماه در مراسم افتتاحيه كنفرانس شركت كرديم كه با حضور مسئولان بلندپايه من جمله شخص رييس جمهور ميانمار افتتاح شد و بزرگان بوديسم همگي حضور داشتند. در افتتاحيه اين كنفرانس جهاني ابتدا رئيس آكادمي بينالمللي بودايي سيتاگو دكتر آشين نيانيسارا سخنراني كرد. ايشان در ابتداي سخنان خود بر وجوه اشتراك ميان شركت كنندگان در اين اجلاس تاكيد كرد و گفت: ما هدف مشتركي داريم و آن عبارت از كوشش هرچه بيشتر براي تحكيم و تثبيت صلح جهاني با پيروي از تعاليم بودا است.
وي افزود: هر مذهبي يك پوستة بيروني و يك هسته دروني دارد. پوستة بيروني مركب از مناسك، شعائر، جشنها، اعتقادات، اساطير و ايدئولوژيهايي است كه ميان مذاهب يكسان نيست و متفاوت است. معهذا يك هسته دروني نيز وجود دارد كه بين همه مذاهب مشترك است. اين آموزههاي جهاني اخلاق، نيكوكاري، نظم، پاكي فكر، علاقه به محبّت، رحم و شفقت، حسن نيت و تحمل و بصيرت است. اين يك مخرج مشترك براي تمام رهبران مذهبي است تا بر آن تأكيد كرده و پيروانشان بايد بدان عمل نمايند. اگر اساس همة مذاهب مورد توجه صحيح قرار گيرد، محبت، تحمل و رحم ميتواند زد و خوردها را و خشونتها را به حداقل رساند.
دكتر آشين نيانيسارا در ادامه پس از تبيين شرايط كنوني جهان و افزايش ظلم و ستم و تبيين كاركرد اخلاق و مذهب در جامعه، خواستار چاره انديشي و اهتمام رهبران مذهبي جهان براي عبور از بحران هاي موجو شد و افزود: اگر ما، تمام رهبران و پيروان عقايد گوناگون، به دليل آنكه داراي مذاهب مختلف هستيم، قادر نباشيم تا همچون برادران و خواهران بر روي زمينه مشتركي تفاهم كرده و كنار هم زندگي كنيم، در آن صورت تمام وظائف و مأموريتهاي شرافتمندانه و انجام خدمات مذهبي ما با شكست مواجه ميشود.
وي گفت: من اعتقاد راسخ دارم كه تعاليم تمام مذاهب قادر به تغيير قلوب و افكار بشر بوده و ميتواند آنها را به درك حقيقت و آزادي آنها از سختي و رنج مساعدت نمايد. آن تعاليم هميشگي به افزايش علاقه به محبت، احترام متقابل و همزيستي با يكديگر در يك سياره كمك خواهد كرد. من رجاء واثق دارم كه تمام برادران و خواهران معنوي كه امروز در اينجا حضور دارند درباره تعاليم مذهبي همين عقيده را دارند.
ايشان در ادامه خواستار بهره برداري مناسب از رشد علم و تلكنولوژي شده و افزودند: ما بايد بكوشيم تا علم و تكنولوژي را از شرارت به صداقت، فساد به دوستي، نفرت به عشق، ظلم به رحم، ترس به محبت، خشونت به صلح، تفرقه به وحدت و پليدي به شرافت تغيير دهيم.
پس از سخنان ايشان، آقاي تين سين رئيس جمهور كشور ميانمار به سخنراني پرداخت و پس از خوشامدگويي هدف اصلي از برگزاري اين كنفرانس را كاهش نزاع ها، خصومتها و خشونت در جهان و همچنين حفاظت از صلح، هماهنگي و ثبات در جهان بيان كرد. وي در ادامه افزود: امروز دنيا به صلح، ثبات، هماهنگي، امنيت و همزيستي مسالمت آميز نياز مبرم داريم.
تين سين در ادمه ضمن تشريح وضعيت كشور ميانمار گفت: در جمهوري ميانمار و در زمان دولت فعلي، كوششهاي تدريجي و موفقي براي گفتگو در مورد همزيستي مسالمتآميز اقوام و گروهها بعمل آمده است. بعلاوه انتخابات متوالي با موفقيت برگزار شده تا با تشكيل پارلمانهاي جديد وظايف مربوط به يك ملت بسيار عظيم و دموكرات را انجام ميدهد. اينك كوششهايي براي انتقال قدرت بهنحو مسالمتآميز به دولت بعدي بعمل آمده است.
وي گفت: من معتقدم كه بوسيله تعاليم مقدس هر مذهب، تمام شركتكنندگان در اين كنفرانس ميتوانند با كمك يكديگر نيروهاي منفي فقر، تبعيض، ظلم، تعصّب و عدم امنيّت را به حداقل برسانند. به منظور زندگي مشترك در صلح و هماهنگي، همانطوري كه بودا گفته است ما بايد اختلافاتمان را كنار گذاشته و بر آنچه ميتوانيم توافق كنيم توجه نموده و نقطه مشترك مورد توافق را جامه عمل بپوشانيم.
رييس جمهور ميانمار در ادامه صحبت هايش گفت: من اطمينان دارم كه تعاليم مقدس تمام مذاهب در اين مبارزات به ما كمك ميكند و اميدوارم كه اين كنفرانس فرصتهائي براي نزديكي فرهنگها و عقايد بوجود آورد. بدون ترديد اين نزديكي موجب دوستي، اعتماد و تفاهم بين ما خواهد شد و با همكاري و تشريك مساعي ما قادر خواهيم بود تا دنيا توأم با صلح بيشتر و امنتر براي زندگي بسازيم.
وي افزود: قبل از اتمام سخنم، قوياً پيشنهاد ميكنم كه به منظور ايجاد محيطي صلحآميز، ما بايد همه گونه كوشش را براي يافتن نيروهاي مثبت مثل تحمّل، بخشش، صداقت، اعتراف، عدم تكبّر، حسن نيّت و عدم خشونت به عمل آوريم.
در روز دوم اين كنفرانس ابتدا وزير امور اديان ميانمار آقاي سوئي وين، سخنراني نمود و از رهبران مذهبي جهان خواست كه در كنار رهبران سياسي و مردم، در اين موقعيت بحراني بيشترين اولويّت را براي تضمين صلح و امنيّت قائل گردند. وي بزرگترين مشكل جهان در حال حاضر را افراطگرايي مذهبي دانست و افزود: اين افراط گرايان هيچ دانشي نسبت به هسته دروني مذهب خود ندارند.
وي در ادامه پيشنهاد نمود كه در برخورد با مسائل و مشكلات، تمام رهبران مذهبي جهان مسئول هستند تا به كاهش تنشها و زد و خوردها، از طريق انتقال تعاليم عالي موجود در هر دين به پيروان خود حتي در سطح افراد معمولي، كمك نمايند. افراد مسئول در هر دين بايد از پيروان خود بخواهند تا به اخلاق پايبند بوده، به نتايج مثبت اخلاق مداري فكر كنند و قلوب خود را تزكيه نمايند.
وزير امور اديان مانمار گفت: در حال حاضر رهبران بودائي و دانشمندان از نقاط مختلف جهان در اينجا جمع شدهاند تا در مورد حقايقي كه به صلح و خوشبختي بشريت كمك ميكند با استفاده از رهيافتهاي گوناگون، تبادل نظر كنند. عليرغم رسوم، فرقهها و اعمال متفاوت، ما همگي در همان مسيري گام برميداريم كه منجر به صلح و خوشبختي براي بشريت ميشود. مايلم كه به خودمان دلگرمي دهيم كه با يكديگر در مسير واحدي گام برداريم كه دنيايي غني از ارزشهاي معنوي ايجاد كند و صلح و خوشبختي براي بشريت به ارمغان آورد.
پس از سخنان وزير اديان ميانمار، اينجانب به عنوان اولين ميهمان خارجي شركت كننده در كنفرانس فوق، با حضور در جايگاه به ارايه مقاله خود به زبان انگلیسی تحت عنوان خردگرايي و صلح پرداختم . خوشبختانه مجموعه مقالات به دو زبان انگلیسی ومیانماری منتشر شده بود که در جمع حاضران توزیع شد . مقاله بنده نیز در ضمن مجموعه مقالات بود که متن آن بشرح ذيل است:
"خردگرایی وصلح"ریاست محترم آکادمی بینالمللی بودیسم سيتاگو، اعضای محترم بودایی، حضار محترم، ابتدا مراتب خرسندی خود از حضور در این جمع را ابراز داشته و ضمن آرزوی موفقیت برای این کنفرانس از میهماننوازی میزبانان محترم بویژه عالیجناب دکتر آشین نیانیسارا تشكر ميكنم.
بشر امروز بيش از هر زمان ديگر به صلح نيازمند است. رشد علمي بشر در سالهاي اخير به صورت فزاينده و با سرعت پيش رفته است، اما در كنار اين پيشرفتها، اخلاق و توجه به همزيستي مسالمتآميز و نيز صلح، نه تنها در حد مطلوب نبوده بلكه در برخي مواقع به قهقرا كشانده شده است و بر اساس آنچه در طول سالهاي گذشته، بر جهان گذشته است، اگر بخواهيم آينده را پيشبيني كنيم، پيشبينيها بسيار نگران كننده است. چون موضوع مقاله من "خردگرایی و صلح" است، ابتدا مايلم منظور خود از "صلح" و "خرد" را روشن كنم.
منظور من از "صلح" ؛ اعم از صلح منفي و صلح مثبت است. صلح منفي به معني ترك جنگ و مخاصمه و صلح مثبت به معني آن است كه علاوه بر ترك مخاصمه و جنگ، بايد موازين حقوق بشر، همزيستي مسالمتآميز و كرامت انساني نيز رعايت گردد.
به عبارت دیگر، صلح مثبت بر چهارچوب مشترکی از ارزشهای جهانی استوار است از جمله: احترام به شأن و منزلت و حقوق انسانی، عدالت، عدمخشونت، مدارا، بردباری و فرایند مشارکت پویا و مثبتی که در آن گفتگو تشویق میشود و تضادها و برخوردها در روح همکاری و درک متقابل حل میشوند.
روشن است در هنگامي كه صلح مثبت وجود داشته باشد، حتماً صلح منفي نيز وجود دارد، اما لزوماً در مواقع صلح منفي، صلح مثبت وجود نخواهد داشت.
منظور اين مقاله از "عقل" نيز عقلي است كه در فرهنگ اسلامي در برابر جهل قرار گرفته است و به همين دليل ممكن است كسي عالم و دانشمند باشد اما بر اساس اين تعريف، به دليل بيخردي جاهل محسوب شود و از سوي ديگر ممكن است كسي فاقد دانش و علم باشد اما در اين تعريف عاقل به شمار آيد.
مسلم است که هیچکس از وضعیت صلح در عصر کنونی رضایت ندارد. جهان در عصر حاضر شاهد پایمال شدن ابتداییترین حقوق انسانها است. عصری که پیشتر گمان میرفت که باید آن را عصر حقوق بشر نامید.
حال باید بررسی کرد راههای بازگرداندن اندیشه صلح در میان جوامع چه راههایی هستند و خرد چه نقشی در این میان دارد.
به نظر میرسد مبارزه با جهالت مدرن و بازگشت به خرد و معنویت دو راه اساسی برای نیل به چنین هدفی به شمار آیند.
الف)مبارزه با جهالت مدرنمهمترين ويژگي عقل، شناخت حقايق و تشخيص حق از باطل است. و فقدان آن در روايات اسلامي به فقر تعبير شده است. يكي از مظاهر جهالت مدرن، خود مطلق انگاري و گاه خود خدا پنداري است. انسانِ خود مطلق انگار خود را جای خدا مینشاند و قضاوتهای قطعی خود را مقدس شمرده و انجام آنها را فریضه میپندارد. انگارههاي خود مطلق انگاري، جايي براي نياز و احترام به انديشه ديگران باقي نميگذارد و در چنين وضعيتي صلح از دايره انگارههاي فردِ خود مطلق پندار بيرون ميرود. زيرا پيش فرض صلح، پذيرش احترام به انديشه ديگران و خروج از مطلق انگاري است. به همین دلیل با آنکه رشد علمی وجود داشته است، اما به دلیل خود مطلق انگاریها، رشد عقلی تحقق نیافته است و همین سبب پیدایش جهالت مدرن است که آثار آن دوری از معنویت و اخلاق است. همچنین در جهالت مدرن اصالت لذت بر سایر شئون انسانی چیره میشود. متأسفانه جاهلیت مدرن به سلاح علم و دانش مجهز گشته و سرعت آثار تخریبیاش بیش از دوران جاهلیت بدوی است. در دوران جهالت بدوی، آثار تخریبی جهالت از خود فرد و اطرافیان و نیز تا حدودی از منطقهاش فراتر نمیرفت. اما جهالت مدرن امروز فراگیر شده و جهان را در کام خود فرو برده است.
در فرهنگ اسلامی، رفتارهاي انسان از باورهاي او سرچشمه ميگيرد. به همين دليل دین اسلام ابتدا باور انسانها را به خداوند و آخرت؛ با ارجاع به فطرت خداجويي تقويت میکند و سپس آنها را به سوي اعمال صالح هدايت میکند. يكي از اعمال صالح؛ صلح است. صلح هم از طريق فعل و هم ترك فعل ميتواند محقق شود. فرمان دين به صلح متأثر از فرمان عقل به صلح و همزيستي مسالمتآميز است. پیامبران اساساً برای اینکه خرد پنهان مانده انسانها را برانگیزند نازل شدهاند. عقل آلوده نشده به جهالت و شهوات يعني عقل پاك هيچگاه صلح را به مثابه شر تلقي نميكند و آن را خير ميانگارد. در قرآن كريم در بيش از يكصد آيه به طور مستقيم يا غيرمستقيم به صلح اشاره شده است. در يكي از آيات آمده است كه صلح خير است اساساً در فرهنگ اسلامي اصالت با صلح است. همچنين قرآن كريم مؤمنان را به صلح و آشتي دعوت نموده و ميفرمايد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همگى در صلح و آشتى درآييد و از گامهاى شيطان، پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست» .
بنا بر این جهالت مدرن در عصر کنونی مهمترین عامل دوری انسان از صلح و مدارا است. از همین رو وظیفه رهبران و کسانی که سخنانشان در دیگران نافذ است، این است که به زدودن جهالت از پندار و کردار جوامع بیاندیشند و راههای عملی برای برون رفت از چنین وضعیتی را تبیین کنند. تداوم چنین وضعیتی آثار بسیار زیانباری را در پی خواهد داشت. آیا هیچیک از دانشمندان کنونی سی سال پیش میتوانستند وضعیت کنونی جهان را که غرق در خود مطلق انگاری است، پیش بینی کنند و آثار زیانبار کنونی را حدس بزنند. جهان، ناباورانه در چنین وضعیتی گرفتار شده است. در سالهای اخیر خشونتهای سازمان یافته، در بسیاری از نقاط جهان رو به گسترش بوده که متأسفانه، مرتکبین چنین خشونتهایی برای کاستن از رنجهای بعدی، کوشیدهاند تا با بهرهگیری از آموزههای دینی و آیینی، به مقدس سازی چنین خشونتهایی روی آورند. حق حیات، حقی است که خداوند به انسان عنایت میکند و جز در مواردی که هم او تعیین کرده است، نمیتوان آن را باز ستاند. متأسفانه برخی از انسانها خود را در باز ستادن حق حیات دیگران، جای خدا مینشانند. چنین پنداری نتیجه جهالت مدرن است. باید کوشید تا از نهادینه شدن و استقرار جاهلیت مدرن جلوگیری کرد.
ب) بازگشت به خرد و معنویتتوجه به مظاهر چشم نواز دنیوی، انسان را از اندیشیدن به خویشتن خود بازداشته است. درست مانند کسی که درد دارد اما با منحرف کردن توجه خود از درد خویش به یک موضوع دیگر، تا مدتی درد را فراموش میکند. توجه وافر بشر کنونی به لذایذ دنیوی، غفلت او از خویشتن و توجه به احکام خرد را به دنبال آورده است. خرد حکم به زیبایی و زشتی افعال میکند، ولی با نادیده گرفتن آن از سوی بشر، رسانا بودن خود را از دست میدهد و پس از مدتی صدای خرد به گوش نمیرسد. صدای آب دریا پس از مدتی به گوش ساکنین حریم دریاها ورودخانهها نمیرسد، زیرا رسانایی این صدا از بین میرود. اکنون و در عصر ما همه به نیکی صلح، حکم میکنند و خرد نیز آن را زیبا میپندارد، اما توجه به مظاهر چشم نواز دنیوی صدای خرد را نارسا کرده و در یک غفلت عمومی، این صدا به گوش نمیرسد. انسان به دنبال آرامش است و میداند که با روی آوری به معنویت به این آرامش دست مییابد. اما به جای آنکه به آرامشهای معنوی بیاندیشد، فریفته آرامشهای ناپایدار دنیوی شده است. و اندیشه ناصحیح دوام بقا در دنیا نیز بر سرعت چنین فروغلطیدنی در غفلت، مؤثر بوده است.
در منطق قرآن كريم نیز غفلت از باطن دين به عنوان علت عدم پايبندي به دين و در نتيجه عدم ارتكاب اعمال صالح ذكر شده است
خروج از غفلت با مدد بازگشت به خردورزی و اندیشیدن به نیک و بد آثار غفلت ممکن است. انسان برای درست زیستن به خرد نیازمند است اما برای آرام زیستن نیاز به توجه به معنویت دارد. بازگشت توأم به خرد و معنویت میتواند غبار غفلت را از جان آدمی بروبد و اندیشه محبت به دیگران را در وجود او به اندیشه برتر مبدل کند و صلح و همزیستی مسالمتآمیز را به دنبال بیاورد. انسان به دست خود، خود را در رنج بیشمار فرو میغلطاند. و با خود دشمنی میکند. وکسی که با خود دشمن باشد نمیتواند با دیگران در صلح باشد. پس باید ابتدا انسان را با خودش آشتی داد و سپس انتظار صلح از او داشت و آشتی انسان با خود تنها با بازگشت به خرد و معنویت میسر است.
پس از ارايه مقاله؛ دكتر آشين نيانيسارا هديهويژه اولين يادبود كنفرانس از سوي رئيس جمهور ميانمار رابه من به نمایندگی از هیات ایرانی به عنوان ميهمان ويژه شركت كننده در اين كنفرانس اهداء نمود و بنده نيز متقابلاٌ هديهاي از به آقای دكتر آشين نيانيسارا اهداء كردم.
در نوبت بعد از ظهر نيز حجت اسلام و المسلمين جناب آقاي نواب رئيس دانشگاه اديان و مذاهب به ارايه مقاله خود تحت عنوان : نقش اديان در صلح انفسی و آفاقی پرداخت.