یک سرممیز اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از دستمزد بسیار اندک برای ممیزی سخن گفته، شیوه انتخاب ممیزان را تشریح کرده، بر حوزههای پرچالش اشاره و در نهایت تأکید نموده که برخی بررسها از روی اعتقادی که به ارتقای فرهنگی دارند، حتی دستمزد نمیگیرند!
به گزارش «تابناک»، ممیز یا بررس نام محترمی برای مأمور سانسور موارد خارج از عرف و قانون ـ به زعم ممیز ـ در متون کتب است و سرممیز یا سربررس، عنوانی است که به مدیر یک گروه از مأموران سانسور تعبیر میشود؛ مدیری که مسئولیت حسن انجام کار همکارانش را بر عهده دارد و معمولاً نه هویت ممیزها و نه هویت سرممیزها عیان نمیشود.
اگر آثار نویسندگان پس از تحویل کتابشان، مشمول ممیزی شود، برگهای مشتمل بر اصلاحات ضروری از جمله حذفیات لازم به عنوان پیششرط صدور پروانه چاپ را دریافت میکنند و هیچ گاه نویسنده مستقیم با ممیز یا سرممیز گفت و گویی ندارد؛ فضایی که اگر شکل میگرفت، شاید ممیزی برخی کتب بسیار کمتر میشد اما حواشی علنی شدن هویت سرممیزان و ممیزان باعث شده تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم به استمرار مخفی نگه داشتن هویت این گروه داشته باشد.
اعتماد موفق شده با یکی از این سرممیزها گفت و گویی داشته باشد و البته در این گفت و گو نه اشاره به نام سربررس شده، نه تصویری از این مأمور ارشد سانسور کتاب منتشر شده و نه حتی مشخصات کلی از سرممیز داستان ذکر شده است. این گفت و گو مستقیم با پرسش و پاسخها همراه شده است.
بخشیهای مهم این گفت و گو را در «تابناک» میخوانید؛
- ما بررس نیستیم، ما ارزیاب هستیم. هیچ یک از بررسهای اداره کتاب استخدام وزارتخانه نیستند. عموماً افراد شاغلی هستند که مدرس دانشگاه یا حوزه یا کارشناسان فرهنگی ادارات دیگری هستند، یا خودشان ناشر و نویسندهاند. ما ارزیابی که بررسی کتاب شغل اولش باشد، اصلاً نداریم. ما گروههای مختلف ارزیابی داریم که شامل یک سربررس و تعدادی بررس به عنوان اعضای گروه هستند. در واقع بررسها از راه کار در وزارت ارشاد به این عنوان ارتزاق نمیکنند.
- هر بررس ماهیانه چهار یا پنج کتاب میخواند. دستمزد بررسی کتاب برای ما حکم آب باریکه کمک خرج را دارد. صفحهای پول میگیریم و این دستمزد از صفحهای 200 تا 400 تومان متفاوت است. تفاوت سطح تحصیلات و تجربیات ما در نشر بستگی دارد، نه به متون. گاهی سربررس چون فقط کار انجام شده دیگری را نظارت میکند، کمترین دستمزد را میگیرد. برخی از روی اعتقادی که برای ارتقای فرهنگ دارند، حتی دستمزد نمیگیرند!
- یک چیزی را همین جا به شما بگویم؛ اینکه میگویند بررسها بیسواد هستند، بسیار بیانصافی است. لااقل من شاهد هستم در این دو سال دولت یازدهم، سعی شده است آن تعداد انگشت شمار از بررسان که سطح سواد و تحصیلات کافی نداشتند، عذرشان خواسته شود.
- (درباره شیوه انتخاب ممیزها) معمولاً کار این است که مدیریت اداره کتاب با مشورت مشاورانش عدهای را برای تصدی وظیفه ارزیابی متون کاندیدا میکند. لیست این کاندیداها توسط یک هیأت تخصصی نهایی میشود و برای تصویب نهایی به شورای نظارت بر کتاب که منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی است، معرفی و عدهای از آنان انتخاب و انتخابشدگان به سمت سربررس برگزیده میشوند و هر یک از سربررسها تیم مورد نظر خود را میچیند. بررسهای منتخب هر سربررس دیگر لزومی ندارد، به تأیید هیأت نظارت بر کتاب برسند.
- ادبیات داستانی حوزهای است که تاویل بردار است. قالب ویژهای ندارد. از این نظر بسیار سخت است. مثلاً ما به نویسنده میگوییم اینی که نوشتی مصداق نوشتی مصداق اشاع فحشاست؛ او میگوید دارد یک آسیب اجتماعی را مطرح میکند. در زمینه ادبیات داستانی حتی بین برررسان مختلف نیز اختلاف نظرهای گوناگونی وجود دارد. بیشترین دغدغه در ادبیات داستانی است. در این حوزه است که ایهام، مجاز، استعاره و نماد حرف اول را میزند. حوزههای دیگر بدین سختی نیست و مشکلات کمتر است و تا بدین حد انرژی صرف نمیشود.
- در سال گذشته (1393)، یک سری تغییرات در بدنه بررسی کتاب به وجود آمده است. همواره هم این تغییرات وجود داشته؛ گاهی خود بررسها استعفا میدهند؛ گاهی اعلام عدم همکاری با ایشان میشود. دلیل نمیشود همه این تغییرات اعلام شود.
- (درباره تغییر عنوان کتابها رد شده و ارسال مجدد به ارشاد و دریافت مجوز در بررسی یک ممیز دیگر!) ممکن است این اتفاق یک یا دو مورد بیفتد که اصلاً قابل بحث نیست. در ضمن اینگونه نیست که ما نفهمیم ولی حق را به انتشار میدهیم، نه عدم انتشار! باید در نظر داشته باشید که ارزیابی کتاب به هر حال یک امر کیفی است و وقتی امری کیفی باشد، ذهنی میشود، یعنی غیرعینی است. هرچند در علوم اجتماعی و انسانی تلاش این است که به این امور ذهنی سروسامانی داده شود ولی از نظر کمی این ادعا آنقدر کم است که قابل تامل نخواهد بود. از سوی دیگر همان طور که گفتم این حوزه تاویل پذیر است. کتابی را ممکن است یک بررس رد کند، بررس دیگر مشروط اعلامش کند و بررس سوم اصلاً آن را تایید کند؛ من منکر این قضیه نیستم!
- اسم نویسنده روی نظر بررس حتماً تاثیر میگذارد. ارزیابی کیفی یکی از المانهایش همین است. شاید روزی برسد که مثل ورقههای امتحانی که دست استادان میرسد متون را هم بدون نام نویسنده به دست ناشر برسانند. به هر حال یادتان نرود بررس اول اگر روی نویسنده یا حتی ناشری نظر مثبت یا منفی داشته باشد، بررس دوم و سومی هست و بعد هم سربررس و بعد هم اگر اعتراضی شود، شورای نظارت بر کتاب نظر میدهد... امسال از طرف شورا به ما تاکید شده که نباید به اسم نویسنده کار داشته باشیم.
- (اگر برخی نویسندگان نظیر محمود دولت آبادی کتابهایشان با نظر نامساعد بررس مواجه شود) در مود شخصیتی مانند ایشان که یک بررس یا سربررس یا حتی رییس اداره کتاب نمیتوانند نظر دهند. کار حتماً به بالادستیها، حتی وزیر کشیده میشود.
- ما بررسها دوره خاصی نگذراندهایم اما غیر از تجربیاتمان در امر نشر معمولاً بررسهای قبلی تجربیات خودشان را سینه به سینه به ما منتقل میکنند.
- (درباره اینکه نویسندگان ممیزها را دشمن خود میخوانند) فکر نمیکنم الان دیگر بدین گونه باشد. ما اکنون به تعامل با نویسنده رسیدیم. رییس اکنون اداره کتاب روزهای سه شنبه را روزهای ملاقات با نویسنده گذاشته است. اگر نویسنده یا ناشری اعتراضی داشته باشد، رییس من بررس را صدا میکند، تا در آن نشست باشم و با نویسنده تعامل کنم. به خدا ما هیولا نیستیم. گاهی با نویسندگان دوستان نزدیکی هم میشویم.