روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت:
اخراج پناهجویان شرقی از اروپا و انتقال اجباری آنها به ترکیه آغاز شده است. نخستین کشتی حامل پناهجویان دیروز از جزیره یونانی «لسبوس» وارد سواحل ترکیه شد و عدهای از پناهجویان را به این کشور باز گرداند. ترکیه در یک معامله آشکار با وعده دریافت 6 میلیارد یورو از اتحادیه اروپا، پذیرفته است پناهجویان را اسکان دهد و زمینههای تخلیه اروپا از آنان را فراهم سازد.
سران کشورهای اروپائی در این ماجرا از ابتدا منافقانه ظاهر شدند و منافقانه عمل کردند. ابتدا با ژست بشردوستانه با حلقههای گل به استقبال پناهجویان شتافتند، بر مرگ زنان و کودکان اشک تمساح ریختند، در برابر دوربینها لبخند رضایت زدند، ظاهراً به اسکان آنها در کمپهای مناسب پرداختند ولی بسیار زود، تغییر چهره داده و سیاست خود را تغییر دادند حتی در ظاهر!
رهبران اروپا ابتدا موضعی سخاوتمندانه، انسانی و بشردوستانه اتخاذ کردند ولی نهایتاً مرعوب و منفعل ظاهر شده و تسلیم دیدگاههای راست افراطی گردیدند. حتی برای مقابله با موج پناهجویان، اروپا مقررات خود را هم زیر پا گذاشت و با لغو مصوبات شینگن و برپایی موانع مرزی به پدیده اروپای بدون مرز پایان داد.
اگرچه امروزه نهادهای مدنی و حقوق بشری نسبت به عواقب این تصمیم اروپا هشدار میدهند و عفو بینالملل آن را «روز سیاه اروپا» نامیده ولی این مواضع هم نتوانسته مانع رفتار ضدانسانی با پناهجویان شرقی شود. ترکیه حتی قبل از بازگشت موج جدید پناهجویان هم رفتار مناسبی با آوارگان سوری نداشته است. اخیراً گزارشهای مستندی منتشر شده که حاکی از بدرفتاری گارد ساحلی ترکیه با پناهجویان است و در مواردی آنها سعی دارند کشتی حامل آوارگان را در دریا غرق کنند. علاوه بر این، فضای نامناسب اردوگاههای اسکان موقت پناهجویان حتی از زندان هم بدتر است و فاقد امکانات اولیه است. مقامات اروپائی ضمن بازدیدهای مکرر خود شاهد این صحنههای تحقیر کننده هستند ولی تعمداً چنین رفتاری را نادیده میگیرند که مانعی در اخراج پناهجویان ایجاد نکند. متاسفانه ترکیه در بدرفتاری علیه آوارگان تنها نیست بلکه در یونان هم با هدف اعمال فشار بر مهاجرین سعی میشود در محل اسکان آوارگان آتش سوزی و ناامنی ایجاد شود تا آنها وادار به فرار گردند. طی روزهای اخیر بین 700 تا یکهزار تن از آوارگان بعلت مواجهه با آتش سوزی و درگیریهای خونین از اردوگاههای آوارگان در یونان گریختهاند که طبعاً به ایجاد فضای ذهنی برای بازگشت آنها به ترکیه کمک میکند!
حتی برای آن دسته از پناهجویان که در اروپا پذیرفته شدهاند نیز رفتار موهن و تحقیرآمیز نژادپرستانه علیه مهاجرین شرقی قابل تحمل نیست.
انصافاً اروپا در این تجربهها امتحان بسیار بدی را پس داد و نتوانست چهرهای پایدار و انسانی را تا آخر از خود نشان دهد. آنچه تحمل این مسائل را دردناکتر میسازد، نقش مقطعی و مسلم غرب و به ویژه برخی کشورهای اروپائی از جمله فرانسه و انگلیس در ایجاد و گسترش بحرانهای منجر به مهاجرت ساکنان مناطق بحرانی به اروپا بوده است.
اگرچه در غرب کمتر اطلاعاتی درخصوص نقش سازمانهای اطلاعاتی فرانسه و انگلیس از جملهامآی 5 وامآی 6 در شکلگیری، تشدید و دامن زدن به بحران سوریه منتشر شده ولی نقش سیا، موساد و همین سازمانهای اطلاعاتی اروپائی در بحران سوریه قابل تردید نیست. اخیراً یک افسر اطلاعاتی سیا فاش کرد آمریکا در بحران سوریه نقش مستقیم داشته است. علاوه بر این، بخش اصلی سنگینی بار اتهام فجایع سوریه و عراق و لیبی در پشتیبانی داعش و سازماندهی تحرکات عظیم طیف وسیع تروریستها در این 3 کشور متوجه ترکیه و ارتجاع عرب است که هم پیمانان غرب در منطقه محسوب میشوند. آنها امروزه رنگ عوض کردهاند و اگرچه خود عامل شکل گیری، تشدید، تعمیق و استمرار این بحران تاریخی هستند، برای سرپوش گذاشتن بر جنایات خود، نقش «راه حل مسئله» را بازی میکنند و مدعی حل مشکل اروپا هستند درحالی که ریشههای بحران امروز اروپا را باید در نقش مشترک غرب و متحدین منطقهای غرب جستجو کرد.
واقعیت اینست که اروپا با توسل به توانمندیهای سیاسی – رسانهای، هر ترفندی را در پیش گیرد و به هر اقدامی برای توجیه عملکرد کنونی خود متوسل شود، این روزها بعنوان روز سیاه اروپا در تاریخ معاصر و در حافظه تاریخی ملتها ثبت و ضبط خواهد شد.