رئیس جمهوری سوریه با غیر قابل اعتماد خواندن غربیها تاکید کرد ارتش و ملت سوریه مصمم هستند تمام خاک کشورشان را از لوث تروریستها پاکسازی کنند.
به گزارش تسنیم خبرگزاری رسمی سوریه بخش سوم مصاحبه خبرگزاریهای روسی ریانووستی و اسپوتنیک با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه را منتشر کرده است.
بشار اسد در این مصاحبه تاکید کرد ملت و ارتش سوریه برای پاکسازی کامل کشورشان از لوث تروریستها مصمم و با اراده هستند.
وی خاطر نشان کرد دو محور اساسی میتواند منجر به نتایجی شود که از سوریه و شهروندانش حمایت میکند و آن دو محور، مبارزه با تروریسم در وهله اول و تلاش سیاسی برای حل بحران در وهله دوم است.
اسد گفت دولتهای غربی صادق نیستند و سیاستی را که با ارزشها و اصول و قانون بین الملل و سازمان ملل بیگانه است، در پیش گرفته اند و در نتیجه نمیتوان بر غربیها برای حل مشکلات تکیه و اعتماد کرد.
متن مصاحبه
آقای رئیس جمهور، آزادی تدمر بدون شک یک خبر جهانی است و به نظر من هنوز اهمیت این خبر درک نشده است، مسئله مهم این است که این حادثه پس از خارج شدن بخش اساسی نیروهای نظامی روسی از کشور شما رخ داد، این حادثه چگونه به وقوع پیوست و شهرهای دیگری که شما قصد آزادی آنها را دارید،کدام است؟
بله درست است،هنوز اهمیت این خبر را درک نکردهاند، البته برخی در جهان آن را درک کردهاند، ولی برخی نمیخواهند آن را باور کنند، امروز پس از گذشت دو روز از آزادسازی شهر تدمر، برخی کشورهایی که خود را در حال مبارزه با تروریسم یا بخشی از ائتلاف بین المللی آمریکایی مبارزه با تروریسم تصور میکنند، تا کنون هیچ موضعی در قبال آزادسازی تدمر نگرفتهاند، من میخواهم صریح و شفاف حرف بزنم، نظامهای فرانسه و انگلیس هیچ واکنشی به این مسئله نشان ندادهاند و ما هیچ حرفی از آنها در این باره نشنیدهایم،البته این مسئله دلایلی دارد، اول اینکه، اشغال تدمر از سوی تروریستها طی کمتر از یک سال گذشته دلیلی بر شکست ائتلاف و جدی نبودن آن در مبارزه با تروریسم به ویژه مبارزه با داعش بود و آزادی آن هم که با حمایت روسیه صورت گرفت، دلیل دیگری بر جدی نبودن آنها (آمریکا و متحدانش) است.
ما چگونه توانستیم این کار را انجام دهیم؟ به طور خلاصه باید بگویم اولا ما مصمم و با اراده هستیم که تمام سوریه را به طور کامل از لوث تروریستها پاکسازی کنیم و هیچ بحثی در این زمینه وجود ندارد و به جز مبارزه با تروریسم،هیچ گزینههای دیگری برای حمایت از سوریه وجود ندارد،ما این اراده را داریم، ملت سوریه این اراده را داراست، ارتش سوریه هم مصمم است هر منطقهای را آزاد کند.
در عین حال حمایت دوستان،حمایت روسیه یک مسئله اساسی و موثر برای رسیدن به این نتیجه بود، حمایت دوستان ما یعنی ایران و حزب الله هم را باید اضافه کنم، و گروههای دیگری که در کنار ارتش سوریه با تروریسم میجنگند، البته پس از آزادسازی تدمر باید به سمت مناطق اطراف که منتهی به مناطق شرقی همچون شهر دیرالزور میشود، حرکت کنیم و در عین حال فعالیت خود به سمت شهر الرقه را که دژ اساسی تروریستهای داعش قلمداد میشود، آغاز کنیم.
آقای رئیس جمهور، سوریه کشوری با تاریخ و تمدن طولانی است، شما نقش خود در تاریخ کشورتان را چگونه تصور میکنید، به اعتقاد شما در آینده، مورخان چگونه آن را ارزیابی خواهند کرد؟
این مسئله به واقعگرایی و واقعبینی مورخ بستگی دارد، ما میدانیم که بسیاری از مسائل تاریخی صحیح و دقیق نوشته نمیشود ، تاریخ امروز هم تحریف میشود.ولی اگر فرض کنیم که ارزیابی یک ارزیابی واقعبینانه باشد و تاریخ هم به درستی نوشته شود، میتوانم بگویم که مورخان و ملت سوریه بهترین کسانی هستند که میتوانند در این زمینه ارزیابی کنند. من نمیتوانم خودم را ارزیابی کنم، ولی میتوانم آرزو کنم که اولا در جایگاه کسی باشم که کشورش را در برابر هجمه تروریستی حفظ کرده است، هجمهای که نظیرش را در دههها گذشته و شاید در قرنهای گذشته از نظر وحشیگری و مضمون آن ندیدهایم، ثانیا شخصی باشم که منطقه را حفظ کرده است، زیرا سوریه یک کشور اساسی در این منطقه است و اگر فروپاشد و هرج و مرج آن را فرا گیرد، منطقه هرگز روی آرامش را نخواهد دید، این آرزوی من برای چگونگی یادآوری از من در آینده است.
بخش زیادی از آنچه در سوریه میگذرد، ابعاد جهانی دارد، چه توصیهای ممکن است به رئیس جمهور کشوری که ممکن است با وضعیتی که امروز سوریه شاهد آن است، روبرو شود، داشته باشید؟
بشار اسد : اولا، امیدوارم آنچه بر سوریه میگذرد، برای هیچ کشور و ملتی رخ ندهد، آنچه بر ما میگذرد، غیر انسانی است، ولی شما در جهانی زندگی میکنید که هیچ قانون بین المللی وجود ندارد، اخلاقی در فعالیت سیاسی وجود ندارد، در چنین شرایطی هر چیزی ممکن است در هر نقطه از جهان رخ دهد، ولی آنچه را میخواهم از تجربه خود در سوریه بگویم، این است که اولا هر نوع تعصب چه دینی یا سیاسی یا اجتماعی یا تعصبات فکری،ویرانگر جامعه است، باید در مسیر ساخت جوامع از هرگونه تعصب دوری کنیم، این وظیفه دولت و تمام طرفهای دیگر جامعه و هر یک از شهروندان است، بعد دیگر این است، اگر این بحران یا بحران دیگر در هر کشوری رخ دهد، اولین مسئلهای که مسئول این کشور باید بداند این است که فقط ملت است که کشور را حفظ میکند و اگر میخواهد رویکرد مشخصی در حل بحران در پیش بگیرد، باید این رویکرد مرتبط با ملت و تاریخ و تمایلات و خواستههایش را در پیش بگیرد، نمیتواند راه حلی از خارج بیاورد، ممکن است که دوستان شما از خارج به شما کمک کنند که امروز درباره روسیه و ایران صادق است که به سوریه کمک میکنند، ولی اگر اراده داخلی و رابطه حسنه میان ملت و دولت وجود نداشته باشد، هیچ راه حلی ممکن نیست، این مهمترین درسی است که آموختهایم، معتقدم از مدتها پیش این حقیقت را میدانیم که غرب صادق نیست، کشورهای غربی صادق نیستند.سیاستهای آنها کاملا از اصول و قانون بین المللی و سازمان ملل دور و با آن متناقض است، نمیتوان در حل هیچ مشکلی به غرب تکیه کرد، وقتی شما دوستانی داشته باشید، راه حل سریعتر و با کمترین خسارت ممکن است، بنابراین هر مسئولی باید کشورهای دوست را که هنگام بحران در کنارش بایستند، انتخاب کند.
جنگ بالاخره روزی در سوریه به پایان میرسد، ولی کشور با وضع مختلف و متفاوتی از این بحرن خارج خواهد شد و هرگز همانند زمان قبل از جنگ نخواهد بود، سوریه بعد از جنگ چگونه خواهد بود، شما میخواهید سوریه را چگونه ببینید؟
معتقدم، تغییری که از آن سخن میگویید، از همین حالا شروع شده، از چند سال پیش شروع شده است، در ابتدا، جنگ به بسیاری از سوریها شوک وارد کرد و سبب شد تا آنها رویکردهای اشتباهی را بدون درک آن و به سبب رسانههای مغرض در پیش بگیرند، به سبب آنکه توان درک واقعیتها را نداشتند، معتقدم تغییر و دگرگونی که رخ داد، در فکری رخ داد که قبلا اعلام کردم، در وهله نخست، تعصب در کشور متنوعی چون سوریه ممکن نیست، ما کشوری هستیم که تنوع قومی، دینی و طایفهای بالایی دارد، اگر میخواهیم سوریه باقی بماند، باید همه در کنار یکدیگر زندگی کنیم و با محبت واقعی و نه شکلی و صوری همزیستی داشته باشیم که اکنون این مسئله را داریم در جامعه سوریه میبینیم.
معتقدم اگر به سلامت از این بحران عبور کنیم، جامعه سوریه وضعیت بهتری از نظر اجتماعی خواهد داشت و سوریه خواهد توانست نقش تاریخی خود را که در این منطقه ایفا میکرد، به شکل بهتری ایفا کند و این نقشی که نسبت به جامعه انعطافپذیری دارد، بر جوامع دیگر تاثیر خواهد گذاشت، زیرا سرنوشت این منطقه و سنتهای آن مشترک است، ما کشورهای عربی و اسلامی از یکدیگر تاثیر میپذیریم، سوریه باید نقش بسیار مهمی در این موضوع ایفا کند.اما در داخل،طبیعی است که تاثیر سیاسی هم داشته باشد، احزاب سیاسی مشارکت خواهند کرد، حالت ملی حالت غالب خواهد بود که مطلوب غرب نخواهد بود، این عناوین اصلی است که سوریه پس از بحران را میبینم.
شما به عنوان یک انسان و سیاستمدار، هر روزی میبینید که چگونه مردم در کشورتان جان میدهند، بسیاری از آنها مجبور به فرار از کشور میشوند،منازلشان را رها میکنند، نمیتواند بدون پیامدها و تاثیرات روانی با این مسئله تعامل کرد، شما از نظر انسانی چگونه با این مسئله تعامل میکنید، چگونه میتوانید چنین مسئولیت مهم و دشواری را تحمل کنید، چه کسانی از شما حمایت میکنند؟
این مسئله کاملا درست است، این حالتی است که ما تقریبا هر روز با آن زندگی میکنیم، هر ساعتی که میرسد خبر کشته شدن یا زخمی شدن یک فرد بیگناه یا شهادت یک نفر در صحنه نبرد را میشنوی، صرف نظر از اینکه چگونه این افراد کشته میشوند، باید اولا فکر کنیم که چه چیزی رخ میدهد یا از نظر عاطفی یا معیشتی یا ابعاد دیگر چه وضعیتی برای خانواده وی به وجود میآید که سالهای طولانی با غم و اندوه زندگی خواهد کرد، این بعدی است که بر ما سوریها هر روز تاثیر میگذارد و واقعا دردناک است، ولی هنگامی که در جایگاه مسئول باشی، باید این بعد عاطفی و درد را به عمل تبدیل کنی، مهمترین سئوال در این حالت است که شما در مقام مسئول چه اقدامی انجام خواهید داد؟
چگونه کشورتان را محافظت کنید که متضرر نشود، چگونه زندگانی را محافظت کنید که ممکن است در آینده نزدیک قربانی شوند؟ به همین سبب ما معتقدیم که دو محور اساسی میتواند منجر به نتایج واقعی شود که کشور را محافظت میکند، اولا، مبارزه با تروریسم که یک مسئله بدیهی است، ثانیا، فعالیت سیاسی به منظور توقف آنچه در سوریه میگذرد.این فعالیت سیاسی شامل مذاکرات سیاسی و در عین حال مذاکرات با افراد مسلحی است که تمایل دارند به آغوش کشور و زندگی عادی برگردند، ما تا حد زیادی طی دو سال گذشته در این زمینه موفق بودهایم.
سئوال اساسی که در این شرایط دشوار مطرح میشود این است، یک فرد چگونه میتواند فشارها را تحمل کند؟ اگر شما مسئول باشید، قدرت واقعی شما به ویژه معنوی و عملی به طور کلی از ملت دریافت میشود، ولی ما به عنوان سوریها چه مسئول یا شهروند، حقیقتا قدرت خود را از خانوادههای شهدا و مجروحان میگیریم، زیرا آنها بیشترین هزینه را میپردازند ولی همواره علنا تاکید میکنند همچنان به خاطر وطن فداکاری میکنند، شکی نیست که این حالت معنوی خانوادههاست که اجازه میدهد به فعالیت و تلاش برای حل مشکلات ادامه دهیم.