با وجود آنکه علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دستور لغو واگذاری موزه معاصر را به هر نهاد غیردولتی از جمله بنیاد رودکی صادر کرد، از ساعاتی پیش جمعیتی انبوه مقابل موزه هنرهای تجمع کردند تا از عدم واگذاری موزه هنرهای به عنوان سرمایه ملی ایران اطمینان حاصل کنند؛ تجمعی که با گذشت ساعاتی، با امضای یک طومار با سه درخواست شفافیت درباره سرنوشت گنجینه ایران، مختومه شدن پرونده این نوع واگذاریها و همچنین عذرخواهی رسمی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد بابت دروغگویی به افکارعمومی به پایان رسید.
به گزارش «تابناک»، پس از آنکه بحث واگذاری موزه هنرهای معاصر به همراه موزه صبا و فرهنگسرای نیاوران جدی شد و اسناد از عملیات پناه برای واگذاری اموال ملت ایران خبر میداد، کمپین تجمع در مقابل موزه هنرهای معاصر برای جلوگیری از واگذاری گنجینه هنرهای معاصر شکل گرفت و از ساعتی پیش جمعیت انبوهی مقابل موزه هنرهای معاصر تجمع کردهاند.
امروز توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسماً در اطلاعیهای برنامه این وزارتخانه را برای واگذاری موزه هنرهای معاصر مستند به یکسری موارد قانونی تأیید کرد؛ اما در عین حال چنین اعلام کرد که با مخالفت علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، واگذاری موزه هنرهای معاصر منتفی شده است؛ مخالفتی که ظاهراً پس از انتقادهای شدید افکار عمومی و جامعه هنری رقم خورده است.
در این تجمع آرام، که چندصد نفر از جوانان و پیشکسوتان هنرهای جسمی کشورمان حضور داشتند، طوماری در مخالفت با واگذاری موزه هنرهای معاصر به امضای حاضران رسید و پس از ساعتی، هنرمندان آهسته آهسته محل موزه هنرهای معاصر را ترک کردند. در متن این اطلاعیه چنین آمده بود: «
چندی پیش خبر واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران به بنیاد رودکی ـ که از جمله نهادهای غیردولتی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است ـ در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطرح شد.
انجمنهای تجسمی، شهروندان، هنرمندان و اهالی فرهنگ به این تصمیم معترض شدند و قرار تجمعی برابر موزه هنرهای معاصر گذاشتند. بلافاصله معاون هنری وزارت ارشاد «واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران را به بنیاد رودکی را شایعه خواند و صحت آن را تکذیب کرد» (ایسنا 19 فروردین) هرچند یک روز بعد اسنادی در فضای مجازی منتشر شد، خطاب به شخص ایشان و نشانگر صحت واگذاری مدیریت این سه مکان بود؛ با ترک تشریفات که مناقصهای صوری است و بدون فراخوان عمومی.
روز 21 فروردین، معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت ارشاد، واگذاری موزه هنرهای معاصر را تکذیب کرد و به «اخبار و اطلاعات ناقص و نادرست» پاسخ داد (ایسنا). از این وزارتخانه انتظار میرفت، به خلافواقعگویی معاون هنری معترض شود، نه آنکه معترضان و اهالی هشیار هنر و فرهنگ را متهم به شایعه سازی و نادرست گویی کند.
امضاکنندگان این نامه، هنرمندان و اهالی فرهنگ ایران، درخواست عذرخواهی رسمی در باب این پنهان کاری و تخلف قانونی را دارند. همچنین اطلاع رسانی شفاف در مورد تصمیمگیری برای چگونگی اداره نهادهای عمومی مرتبط با هنر و گنجینههای ملی را وظیفه وزارت ارشاد و معاونتهای وابسته و حق جامعه هنری میدانند و امید آن را دارند که هرگونه بحث واگذاری این مکان و گنجینه آن مختومه اعلام شده و موجب رفع نگرانی اهالی فرهنگ شود.»
در بخش انتهایی این اطلاعیه چنین آمده است: «
از آن جا که مصوبات کمیته باید به تأیید مقام عالی وزارت به عنوان رئیس شورای راهبری و توسعه وزارت برسد، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در تاریخ ٢١/١٢/١٣٩٤ با واگذاری مدیریت موزه هنرهای معاصر به بخش غیردولتی از جمله بنیاد فرهنگی هنری رودکی، مخالفت و بر استمرار مدیریت آن توسط وزارت متبوع تأکید کردند و به همین دلیل واگذاری مدیریت موزه یاد شده بطور کامل از برنامه دستور جلسات کمیته خارج شده است.»
در روزهای پیشین اسنادی منتشر شد که نشان میداد، عملیات انتقال یا واگذاری موزه هنرهای معاصر، موزه صبا و فرهنگسرای نیاوران که بنا بر اذعان معاون هنری وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی غیرقانونی است و نیازمند مصوبه نهادهای ارشد کشور نظیر هیات دولت است، با اطلاع مسئولان بنیاد رودکی و شخص معاون هنری یعنی علی مرادخانی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از اسفندماه سال گذشته در جریان بوده و مرادخانی متأسفانه خلاف واقع سخن گفته است.
«تابناک» این اسناد و معنای واگذاری موزه هنری معاصر به بخش غیردولتی که به منزله باز شدن دست آقایان برای فروش اموال ملت ایران خواهد بود، در این خبر اشاره کرد که میتوانید مطالعه کنید. این اتفاق آنچنان هولناک بود که جمعی از هنرمندان شهیر ایران را به واکنش واداشت و برای نمونه آیدین آغداشلو در یادداشتی نسبت به این تصمیم عجیب ابراز نگرانی کرد.
آغداشلو در این یادداشت نوشته بود: «در هیچ جای دنیا موزهای به اهمیت «موزه هنرهای معاصر» را به دست هیچ
مؤسسه خصوصی نمیدهند. حتی اگر دولت در آن شریک باشد، این مسأله
شگفتانگیزی است که با اینکه تکذیب شده اما حتی فکرش هم بیمعناست. اگر
مسأله این است که موزه را به لحاظ مالی نمیشود اداره کرد و بودجه ندارند،
موزه را تعطیل کنند. در موزه را ببندند، اموالش را نگه دارند و مراقبت
کنند.
ولی اموال موزه مانند مجموعه جواهرات سلطنتی است و یک مجموعه فرهنگی،
تاریخی و متعلق به ملت ایران است. اگر واقعا مسئله بیپولی است موزه را
تعطیل کنند و هر زمان بودجه کافی داشتند دوباره موزه را باز کنند. دهها
موزه در ایران این اتفاق را تجربه کردهاند؛ یعنی به علت اینکه امکانات
نداشتهاند برای مدتی تعطیل شدهاند. موزه هنرهای اسلامی ده سال
تعطیل بود. اما اشیا باید محفوظ بماند و اشیای موزه مطلقا با مجموعه
جواهراتی که در بانک مرکزی نگهداری میشود، فرقی ندارد.
اگر مجموعه جواهرات سلطنتی را به بخش خصوصی واگذار میکنند، این مطلب
را راجع به موزه هم عنوان کنند. البته من توصیه نمیکنم در موزه را ببندند،
زیرا موزه انبار نیست و باید به روی مردم باز باشد. راهحل مشکلات
بودجهای دولت طمعکردن به موزه هنرهای معاصر نیست. موزه هنرهای معاصر،
موزه مردم است. موزه حتی ارکستر سمفونیک ایران نیست که آن را به بخش خصوصی
واگذار کنند و ماهیت آن فرق میکند. بیشترین شاهکارهای ممکن در این موزه
است. این شاهکارها نه تنها مجموعه هنرهای غربی و مدرن ایران را شامل
میشود بلکه در این موزه عالیترین صفحات شاهنامه شاه طهماسبی نگهداری
میشود و من درک نمیکنم ریشه این فکر از کجا آمده است.
این موزه ذخیره عظیمی از آثار فرهنگی است. مثل اینکه بگویند موزه ایران
باستان را با کتیبهها و لوحهای هخامنشی میخواهیم به یک مؤسسه خصوصی
واگذار کنیم. کدام موزه بزرگ دنیا در دست یک مؤسسه خصوصی است؟ هر موزه بزرگ
دنیا از دولت پول میگیرد و بودجه دولتی دارد. مگر موزه متروپولیتن
اینطور نیست؟ مگر موزه لوور اینطور نیست؟ تمام موزههای بزرگ
همین گونهاند. موزه بریتانیا مجانی است و اصلا درآمدی ندارد. من واقعا درک
نمیکنم که این فکر شگفتانگیز از کجا شروع شده و اصلا هدف چیست؟
اگر هدف
درآمدزایی است که هیچ موزهای در دنیا درآمدزایی نمیکند و حالا اگر این
موزه به بخش خصوصی واگذار شود تضمینی برای درآمدزایی وجود دارد؟ این اتفاق
درباره موزه اهواز هم افتاد، اما اینجا صحبت از میلیاردها دلار اموال موزه
است. همان چند ورق شاهنامه شاهطهماسبی ارزشی بالای یکمیلیارد دلار دارد.
من از این بابت خیلی متأثر شدم و همین مطالب را خواهم نوشت و در
روزنامهها به انتشار میرسانم چون این فکر، فکر بسیار غلط و غیراجریی
است. تصور میکنم مطرح شدن این مسأله به این وسعت و جانبداری هنرمندان از
اینکه این فکر غلط کنار گذاشته شود، بسیار بجا بوده است. این موضوع باید با
روشنگری همراه شود و از این گنجینه ملی آثار فرهنگی زنده و پویا حمایت و
محافظت شود.