جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت:
جان کری وزیر خارجه آمریکا در جریان سفر زنجیرهای به منطقه در یک اظهارنظر مداخلهجویانه از یکطرف خواستار مذاکره با ایران درخصوص توان و ظرفیتهای موشکی کشور شد و از طرف دیگر ایران را متهم به حمایت از تروریسم در منطقه دانست. این سخنان پوچ وزیر خارجه آمریکا، با پاسخ شفاف و منطقی دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان مواجه شد که گفت: سخنان جانکری به حدی بیاساس بود که حتی وزارت خارجه آمریکا هم آن را تکذیب و ادعا کرد که اساساً چنین اظهاراتی صورت نگرفته است. بعلاوه هم آقای کری و هم وزارت خارجه آمریکا میدانند که مبحث موشکی و توانمندی دفاعی ایران موضوع مذاکره و برجام نبوده و اساساً مبحث دفاعی کشور قابل مذاکره و معامله نیست و به صراحت از برجام کنار گذاشته شده است که مورد اعتراف وزارت خارجه آمریکا هم هست.
توانمندی دفاعی بویژه در بخش موشکی، مطالبه عمومی ملتی است که در معرض تهاجم وحشیانه رژیم شرور بعثی قرار گرفت و برای 8 سال توان و ظرفیت انسانی، اقتصادی و فرصتهای رشد و بالندگی کشور را تحت الشعاع قرار داد. از این دیدگاه، ظرفیتهای دفاعی و توان موشکی کشور، ضامن امنیت، ثبات و آرامش ایران و بلکه منطقه است و موجبات نومیدی و سرخوردگی دشمنان شرور و حامیان آنها را فراهم میکند. اگر ایران از چنین توان و قابلیتی در مقیاس دفاعی و رزمی در ابتدای انقلاب برخوردار بود، یقیناً صدام و حامیانش جرات و جسارت حمله به ایران را نداشتند و از ابتدا چنین اندیشه باطلی را به ذهن خود نیز راه نمیدادند. ملت بزرگ ایران با دست خالی و با سرافرازی و البته با رنج و سختی فراوان توانست اهداف و نقشههای پلید دشمن و حامیانش را خنثی و عقیم سازد و پوزه متجاوزین را به خاک بمالد ولی در میدان عمل به تجربه دریافت که برای نومید کردن دشمنان لازم است توانمندی و قابلیتهای دفاعی خود را ارتقاء دهد و در این زمینه از هیچ کوششی فروگذار نکند.
اینکه امروزه کسانی در آنسوی مرزها از تقویت بنیه دفاعی کشورمان نگرانند و صراحتاً از نگرانیها و خشم خود سخن میگویند، نشانگر آنست که اقتدار ایران را مانع توطئهها و شیطنتهای خود میدانند و بسیاری از نقشههای خود را با وجود چنین اقتداری، پیشاپیش ناکام و شکست خورده تلقی میکنند. اگر هیچ دلیل و انگیزهای برای اثبات ضرورت ارتقاء تقویت ظرفیتهای موشکی و دفاعی کشور وجود نداشته باشد، همین رفتارهای خشم آلود دشمن به خوبی گواه آنست که ایران در این زمینه در مسیر صحیحی حرکت کرده و لازم است به راه خود برای نهادینه کردن اقتدار ملی در قلمرو دفاعی تا دستیابی به بالاترین سطوح بازدارندگی ادامه دهد. اصلاح و تکذیب اظهارات جان کری توسط وزارت خارجه آمریکا هم نشان میدهد که وی شتابزده عمل کرده و با اظهارات نسنجیده، موضع ضعیف و غیرقابل توجیهی را در پیش گرفته است.
موضوع دومی که نشان میدهد وزیر خارجه آمریکا نسنجیده سخن میگوید اینست که وی ایران را حامی تروریسم در منطقه دانسته است. این، ادعای بیپایهایست که به گواهی گزارشات رسمی آمریکا هم دقیقاً برعکس واقعیتهای عینی منطقه است و جا دارد دیدگاههای کری و همفکرانش در مقیاس جهانی مورد سئوال و بلکه استهزاء قرار بگیرد.
اگر قرار باشد بدون هیچگونه پیشداوری، جمع بندی منصفانهای از اوضاع منطقه ارائه شود، حاصل آن چه خواهد بود؟ چه کسی حامی تروریسم و کدام کشورها بر ضد تروریسم در منطقه، وارد عمل شدهاند و پوزه تروریسم و حامیانش را به خاک مالیدهاند؟
گویا آقای جان کری اظهاراتش در جلسه مشترک با برخی از وزرای خارجه جناح ارتجاعی عرب را فراموش کرده که در پاسخ تهاجم یکپارچه آنها که خواستار اعمال دشمنی بیشتر علیه ایران از جانب آمریکا بودهاند، تصریح کرده که ریشه تمامی اقدامات تروریستی منطقه حتی علیه آمریکا و اروپا، در عملکرد و اقدامات رژیمهای عربی قرار دارد. وی در همان جلسه، روسای سیاست خارجی کشورهای عرب را یکپارچه مخاطب قرار میدهد و میگوید آیا در میان تمامی ارتشهای عرب یک ژنرال سلیمانی پیدا میشود که یک تنه بر پشت تروریستها در منطقه لرزه بیندازد؟ باز در همان جلسه جان کری خطاب به آنها اعتراف میکند که ایران در هیچ یک از حوادث تروریستی بطور مستقیم و غیرمستقیم، هیچگونه نقش و حضوری نداشته است. عجیب است که این روزها همین آقای کری در سفر زنجیرهای به منطقه ناگهان رنگ عوض میکند و اراجیفی را به زبان میآورد که باعث تمسخر وی میشود. چرا؟ برای خوشایند همان متحدین بیآبروئی که همدست آمریکا هستند ولی با حمایت از تروریسم داعشی و طیف وسیع تروریستهای جمع آوری شده از 85 ملیت، حتی اروپا و آمریکا را هم دچار وحشت و اضطراب و سردرگمی کردهاند!
آقای کری گویا از اوضاع داخلی پنتاگون، ارتش و سازمانهای امنیتی آمریکا هم بیخبر است! طی روزهای اخیر منابع پلیس الانبار رسماً اعلام کردند که هواپیماهای نظامی آمریکا در چند نوبت از طریق هوا برای تروریستهای داعش اسلحه، مهمات و نیازهای تجهیزاتی فرو ریختهاند. آنها قبلاً با حملات متمرکز علیه رادارهای عراقی تصور کردهاند که رادارها را از کار انداختهاند و سپس با خیال راحت کمکهای همه جانبه را به سوی تروریستهای داعش سرازیر نمودهاند. این، چهره بدون نقاب آمریکاست که مدعی پرچمداری مبارزه علیه تروریسم است. از این دیدگاه معلوم است که آل سعود، ترکیه و رژیم صهیونیستی هم به شدت در خدمت مبارزه علیه تروریستها هستند!
چون تمامی توان و ظرفیت و استعداد خود را در خدمت تروریستهای داعش قرار دادهاند. داعش هم که دست پرورده خودشان است و هنوز هم اصرار دارند مشتی تروریست وحشی را «مبارزان راه آزادی»! معرفی کنند.
معلوم است که ایران و جبهه مقاومت اسلامی با این جنایتکاران مخالف است و برای کمک به دولتها و ملتهای منطقه در جهت مقابله با این دشمنان انسانیت هیچ حد و مرزی برای خود قائل نیست. قاعدتاً آقای کری این جمله بوش کوچک را پس از حوادث مشکوک 11 سپتامبر فراموش نکرده که به دنیا هشدار میداد که «یاباما (آمریکا) هستید یا با تروریست ها» و ادعا میکرد که همه فقط باید با آمریکا همراه باشند وگرنه در جبهه تروریستها قرار میگیرند! اکنون آمریکا، خود تروریسم دولتی را ترویج میکند و بسیاری از مقامات ارشد آمریکا و غرب و به ویژه مقامات امنیتی بارها به وضوح اعتراف کردهاند که القاعده، طالبان، داعش و سایر گروههای تروریستی را خود به وجود آوردهاند. پرورش دادهاند و حمایت کردهاند و میکنند.
طبعاً آقای کری هم براساس همان استدلال ابلهانه بوش کوچک، هر کشور مستقلی را که حاضر به پذیرش ننگ همکاری با آمریکای تروریست پرور نیست، وقیحانه تروریست میداند و آنرا در جبهه تروریستها، معرفی میکند درحالی که بذر تروریسم در جهان را آمریکا و متحدانش پاشیدهاند و با حمایت آشکار و نهان خود آنرا علیه بشریت و حتی علیه غرب نیز حمایت و تجهیز کردهاند. آقای کری نمیتواند با جوسازیهای ناشیانه بر واقعیتهای عینی و ملموس سرپوش بگذارد و آمریکا را همچنان پرچمدار مبارزه با تروریسم قلمداد کند، چرا که نه تنها دنیا بلکه حتی دولتمردان و دستیارانش در وزارت خارجه آمریکا هم به این اراجیف میخندند و رسماً آنرا تکذیب و تصحیح میکنند!