فروش قابل توجه سینمای ایران باعث میشود، برخی فیلمسازان سراغ کارهای دمدستی پیش از انقلاب بروند و آثاری را کپی کنند که بتوانند در این بازار بلیت فروشی خوبی داشته باشد؛ اما آیا کپی از آثار سینمایی پیش از انقلاب تاکنون حتی در گیشه نیز توانسته راضی کننده باشد یا یک شکست سخت را در پی دارد؟
به گزارش «تابناک»، این آخر هفتهها اگر قصد سینما رفتن داشته باشید، باید به سرعت بلیت رزرو کنید، چرا که به محض باز شدن سانس، در کسری از ساعت بلیتهای همه سانسها فروخته میشود. در واقع اقبال مخاطبان از فیلمهای روی پرده پس از تعطیلات نوروزی نیز ادامه دارد و همین وضعیت امید را به سینماگران تزریق کرده است.
بسیاری از فیلمسازانی که در سالهای اخیر ترجیح داده بودند، فیلمی نسازند، اکنون به دنبال سناریویی هستند تا از این دریای خروشان مخاطب، سهم خود را ببرند و بنابراین سناریوی خوب، این روزها حکم دُرِّ غلتانی را دارد که کمتر در بساط فیلمسازان یافت میشود و به همین دلیل جایگزینهایی که پیش از این استفاده شدهاند، مجدداً کارکرد یافتهاند؛ گزینههایی که یکی از آنها، کپیبرداری از داستان فیلمهای پیش از انقلاب است.
پیش از این آثاری متهم شدهاند که کپی فیلمهای ایرانی در پیش از انقلاب هستند؛ در همین چارچوب عنوان شده که «پاکباخته» (غلامحسین لطفی، 1374) بر اساس «دزد و پاسبان» (محمود کوشان، 1349)، «شارلاتان» (آرش معیریان، 1384) بر اساس «یکهبزن» (رضا صفایی، 1346)، «مهمان» (سعید اسدی، 1385) بر اساس «
عروسفرنگی» (نصرتاله وحدت، 1343)، «سوغات فرنگ» (کامران قدکچیان، 1385) بر اساس «ممل آمریکایی» (شاپور قریب، 1354)، «
عروس فراری» (بهرام کاظمی، 1384) بر اساس «همسفر» (مسعود اسدالهی، 1354)، «سربلند» (سعید تهرانی، 1385) بر اساس «کوچهمردها» (سعید مطلبی، 1349)، «شیر و عسل» (آرش معیریان، 1388) بر اساس «گنج قارون» (سیامک یاسمی، 1344) و «عطش» (حسین فرحبخش، 1381) بر اساس «خداحافظ رفیق» (امیر نادری، 1350) ساخته شده اند.
برخی از کارگردانهای این فیلمها پذیرفتهاند که آثارشان کپی فیلمهای پیش از انقلاب است؛ اما بیشتر این فیلمسازان زیر بار این موضوع رفتهاند، ولی قریب به اتفاق این آثار یک وضعیت مشابه در گیشه داشتهاند و هیچ یک از فروش شگفت انگیزی برخوردار نشدهاند، چون مبنای اصلی بسیاری از این فیلمها در تفکر دوران قدیم بوده و اساساً دیگر به شکلی که در آن دوران مطرح شده، برای مردم این دوران اولویت ندارد. همچنین عناصر اصلی این فیلمها قابل کپی برداری نیست و به همین دلیل، امکان انتقال همان جذابیتهای آلودهای که برخی از این آثار داشتهاند به نسخههای کپی شده و جذب مخاطب آثار نازل از این طریق وجود ندارد.
البته تعداد انگشت شماری از این فیلمها از شکل آبرومندی برخوردار بودهاند و متکی بر کمدینهایشان توانستهاند حتی جذابتر باشند که «پاکباخته» را میتوان موفقترین اثر از مجموع آثار کپی شده خواند؛ اما در سایر موارد تنها یک اثر گیشهای متوسط ساخته شده که اتفاق آنچنان خاصی در کارنامه هیچ یک از صاحبان این آثار محسوب نمیشود و به همین دلیل، در چند سال اخیر، کمتر کارگردان و تهیهکنندهای ـ حتی آنهایی که در لیست بالا حضور پررنگی دارند ـ سراغ چنین کپی برداری رفته است.
با این حال در ماههای اخیر سناریوهایی به برخی بازیگران سینما ارائه شده که مجدداً نشانههای کپی برداری از برخی فیلمهای سینمایی پیش از انقلاب در آنها پررنگ است؛ سناریوهایی که عمدتاً مضامین کمدی دارند و برخی بازیگران مطرح از پذیرششان سر باز زدهاند. شواهد نشان میدهد فضای وسوسه انگیز بلیت فروشی پرشمار سینماها، باعث شده برخی بخواهند، به هر قیمتی شده به گیشه بازگردند، ولی طبیعتاً بازگشت به هر قیمتی نباید رخ دهد.
بنابراین انتظار میرود نهادهای مسئول در این زمینه دقت عمل داشته باشند تا کیفیت سینمای ایران در سال 1395 بالا باشد و اعتماد تماشاگر حفظ و دوباره راهی سالنهای سینما شود. «تابناک» در مطالبی جداگانه به اهمیت تولید کمدیهای با کیفیت برای حفظ سطح استقبال تماشاگران خواهد پرداخت.