درس هایی که از معاهده «فین کنشتاین» در بازی های سیاسی می توان گرفت/ چگونه فریبکاری انگلیس در معاهده «فین کنشتاین» موقعیت ایران را تضعیف کرد؟

عرصه بین الملل و دیپلماسی فضای پیچیده ای است و بازیگری در آن نیازمند هوشمندی های فراوان است. یک غفلت و عدم شناخت صحیح از نظام بین الملل کافی است تا اشتباهی بزرگ رخ دهد. اشتباهی که در زمان حکومت قاجار رخ داد. معاهده «فین کنشتاین» که در اصل توافقی برای تضعیف جایگاه انگلستان در منطقه بود با فشار و فریبکاری آنها و عدم آگاهی مقامات ایرانی به آغازی بر مصائب تاریخی دردناک ایران تبدیل شد.
کد خبر: ۵۸۶۴۳۵
|
۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۰ 05 May 2016
|
24425 بازدید
4 می 1807 میلادی و در چنین روزی کشور آلمان کنونی میزبان مقامات سیاسی ایران و فرانسه بود تا یک پیمان سیاسی نظامی بین آنها امضاء شود. این پیمان که بخاطر مکان انعقادش به «فین کنشتاین» معروف شد و هدف اصلی فرانسه برای انعقاد آن کاهش نفوذ انگلستان در آسیا بود، مدتی بعد با سیاست حیله گرانه انگلستان آغازی شد بر دور جدیدی از بازی های سیاسی بین المللی که فرجام آن چیزی جز کاهش شدید مرزهای سیاسی ایران نبود.

به گزارش «تابناک» مفاد پیمان «فین کنشتاین» در ظاهر و نگاه اول نشان از یک توفیق مهم در عرصه بین الملل برای ایران دارد. پیمانی که بر اساس آن دولت فرانسه متعهد شد تا حکمروایی ایران را در مناطقی نظیر قفقاز، افغانستان و... بپذیرد. این کشور به رهبری «ناپلئون بناپارت» همچنین به ایران ضمانت کتبی داد تا با اعزام تجهیزات نظامی و مستشار نظامی به تقویت نیروهای نظامی و دفاعی ایران کمک کند و در مقابل از ایران خواست تا با فرانسه در جهت تضعیف موقعیت سیاسی انگلستان بکوشد. 

فرانسه در ادامه و با این همین هدف معاهده ای را نیز با روسیه تحت عنوان «تیلسیت» منعقد کرد. با اینحال در ادامه یک اشتباه محاسباتی  از سوی فتحعلی شاه قاجار که تحت تأثیر حیله گری های انگلستان به وقوع پیوست ایران  را زیر فشار شدید بین المللی قرار داد. فشاری که مرزها و حوزه نفوذ ایران را به شدت کاهش داد و انگلستان را از موضع ضعف به موضع قدرت کشاند.»

توضیح بیشتر آنکه بلافاصله با انعقاد قرار داد «فین کنشتاین» میان ایران و فرانسه، افسر اسکاتلندی کمپانی هند شرقی« سِر جان مَلکُم»  از سوی انگلستان عازم ایران شد تا نگرانی های شدید این قدرت جهانی را به ایران اعلام کند. چرا که آنها به خوبی می دانستند ادامه این قرار داد چیزی جز تضعیف جایگاه انگلستان را در منطقه در پی نخواهد داشت. در این میان تا مدت ها حکومت قاجار از پذیرش مقامات سیاسی انگلستان امتناع  کرد و به قرار داد فین کنشتاین متعهد بود.»

در این میان انعقاد «صلح تیلسیت» بعد از معاهده فرانسه با ایران میان روسیه و فرانسه برای حکومت انگلستان دستاویزی مناسبی شد تا با فریب مقامات سیاسی حکومت قاجار، کشور ایران را در دام منفعت طلبی های انگلستان قرار دهد. حال آنکه هدف فرانسه از هر دو قرار داد تقویت جایگاه خود و تضعیف جایگاه انگلستان بود.»

دکتر علی بیگدلی کارشناس مسائل تاریخ بین الملل و عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی در این رابطه به «تابناک» گفت: «شرایط سیاسی حاکم بر نظام بین الملل در دوران قاجار  با شرایط فعلی بسیار متفاوت بود. در آن زمان «ناپلئون بناپارت» تحت شرایط خاص حاکم بر کشور فرانسه و اختلافات شدید با انگلستان علاقمند بود تا با ایران به توافقی دست یابد. نتیجه آن «معاهده فین کنشتاین» شد. در ادامه ایجاد اختلافات بین روسیه و انگلستان  ناپلئون را متمایل کرد تا  علاوه بر ایران با روسیه نیز به توافقی دست یابد و از این رو در همان سال با روسیه نیز «صلح تیلسیت» را منعقد کرد.» 

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: «در تاریخ ایران نوشته شده است که ناپلئون به ایران خیانت کرد. این  در حالی است که در منابع اروپایی آمده است، پیمان میان روسیه و فرانسه ربطی به ایران نداشت و ناپلئون در راستای تضعیف بیشتر انگلستان به سمت روسیه نیز متمایل شد.  حتی او علی رغم بی میلی ایران برای ادامه همکاری با این فرض که فرانسه به ایران خیانت کرده است،  باز هم به ایران پیشنهاد داد که وضعیت «فین کنشتاین» را ادامه دهند. »
بیگدلی اضافه کرد: «در منابع تاریخی آنگونه بیان شده است که قرار داد «تیلسیت» میان روسیه و فرانسه  با هدف خیانت فرانسه به ایران بود. در حالی که ناپلئون هیچ وقت برای قطع معاهده با ایران پیشگام نشد و عامل این رویداد انگلستان بود.» به عبارتی انگلستانی ها که که معاهده «فین کنشتاین» را بر علیه منافع خود در آسیا می دیدند تلاش کردند تا آن را از بین ببرند. ولی وقتی مقاومت مقامات سیاسی ایران را دیدند به تهدید، تطمیع فشار و فریبکاری روی آوردند.»

این کارشناس مسائل سیاسی ادامه دا: « در حالیکه فرانسه اصلاً تصمصم نداشت «ژنرال گاردان» مستشار نظامی خود و همراهانش را از ایران فرا بخواند، ولی فریبکاری و فشار انگلیسی ها باعث شد تا ایران دیگر به ادامه تعهدات «فین کنشتاین» مایل نباشد.»

بیگدلی اضافه کرد: «هدف فرانسه در هر دو قرار داد (فین کنشتاین با ایران) و (تیلسیت با روسیه) مقابله با و تضعیف جایگاه انگلستان بود. در این میان فتحلعی شاه تحت تأثیر انگلیسی ها به این باور رسید که توافق میان فرانسه با روسیه عملاً توافق «فین کنشتاین» را از بین برده است و لذا بار دیگر به سمت انگلستان روی آورد. در حالی که دشمن اصلی ایران انگلستان بود.»

این استاد دانشگاه اضافه کرد: « دست پاچگی، اطلاعات محدود از اروپا و فریبکاری انگلستان باعث شد تا ایران به گمان اینکه توافق میان روسیه و فرانسه علیه ایران است «معاهده فین کنشتاین» را لغو کند و در ادامه نیز ایران چاره ای نداشت جر اینکه به سمت انگلستان برود.»

استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در پایان تأکید کرد: « متأسفانه آنهایی که تاریخ ما را نوشتند به خاطر اینکه تاریخ اروپا را خوب بلد نبودند،  فقط مسائل را از نگاه ایران دیده اند. در تاریخ ایران توضیحی در مورد این اشتباه دیده نمی شود.»

بنابر آنچه آمده دیده می شود که چگونه یک فریب و اشتباه محاسباتی تحت تأثیر عدم شناخت و یا شاید بی توجهی به ساختار بین الملل سبب شد تا ایران در حالی که می توانست به عنوان یک بازیگر پیروز نقش آفرینی کند و منافع خود را پیش ببرد. از سوی انگلستان بازی خورد، در موضع ضعف قرار گرفت و در ادامه بخش عمده ای از حوزه نفوذ و خاکخود خود را تحت تأثیر حملات روسیه از دست داد.

این واقعه تاریخی نشان می دهد که عرصه بین الملل و دیپلماسی فضای پیچیده ای است و بازیگری در آن نیازمند هوشمندی های فراوان است. یک غفلت و عدم شناخت صحیح از نظام بین الملل کافی است تا اشتباهی بزرگ رخ دهد. اشتباهی که در زمان حکومت قاجار رخ داد و مقامات سیاسی آن زمان ایران به دلیل عدم شناخت صحیح از ساختار بین الملل در ماجرای معاهده «فین کنشتاین» که در اصل روندی بود برای تضعیف انگلستان خوب بازی نکنند و در نتیجه این معاهده فرایندی برای مصائب تاریخی دردناک در ایران شود. 
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟