آیا مسئولان مطبوعاتی در سیاستهایشان تجدیدنظر میکنند؟
کل خریداران روزنامههای ایران کمتر از بینندگان یک وبسایت خبری!
تعداد کل مخاطبان روزنامههای ایران به اندازه بینندگان یک وبسایت خبری داخلی ـ خبرگزاری و سایتهای خبری زیر رتبه 20 در رده بندی الکسا ـ نیز نیست و اگر قرار باشد این تعداد مخاطب را با مخاطبان کانالهای خبری در تلگرام مقایسه کرد، میتوان به قدرت اطلاع رسانی ارزان قیمت این کانالها و کم اثر شدن مطبوعات در کشورمان توجه کرد.
با گسترش سریع فضای مجازی و دسترسی آنی به خبر، تحلیل و هر نوع محتواهای باکیفیت و ارزان قابل تصور در این بستر، روزنامههای کشورمان روز به روز کوچکتر میشود و اکنون مطابق با آمار رسمی، کل روزنامههای کشور تنها 900 هزار نسخه تیراژ دارند و تنها 500 هزار نسخه از کل مطبوعات ایران در هر روز به فروش میرسد؛ واقعیتی که نشان میدهد سرعت مرگ رسانههای کاغذی در ایران به مراتب بیش از سایر نقاط جهان است.
به گزارش «تابناک»، توسعه سریع ظرفیتهای رو به فزونی فضای مجازی در پوشش به لحظه رویدادها در کنار امکان ارائه محتوا با فرمتهای مختلف در این فضا و همچنین کیفیت بالایی که میتوان در این ظرف مورد توجه قرار داد، روزنامه نگاری کاغذی را به شدت در حاشیه برده و مطبوعات کاغذی به خصوص روزنامهها، به سرعت در حال ریزش مخاطب هستند و علیرغم تفسیرهای برخی تئوریسینهای حوزه ارتباطات، رسانههای کاغذی به سرعت کوچک میشوند و رسانههای مجازی با سرعتی عجیب رشد میکنند.
در ایران اما سرعت ریزش مخاطب روزنامهها به مراتب بیش از سایر کشورهاست و این واقعیت در آمار تازهای که حسین انتظامی معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرده، کاملاً نمود دارد. انتظامی تأکید کرده، میزان واقعی تیراژ روزنامه ها 900 هزار نسخه است که از این میزان نیز تنها 500 هزار نسخه به فروش می رسد و به عبارتی، نصف تیراژ از روی دکه ها به دفاتر این نشریات برگشت می خورد.
در واقع تعداد کل مخاطبان روزنامههای ایران به اندازه بینندگان یک وبسایت خبری داخلی ـ خبرگزاری و سایتهای خبری زیر رتبه 20 در رده بندی الکسا ـ نیز نیست و اگر قرار باشد این تعداد مخاطب را با مخاطبان کانالهای خبری در تلگرام مقایسه کرد، میتوان به قدرت اطلاع رسانی ارزان قیمت این کانالها و کماثر شدن مطبوعات در کشورمان توجه نمود.
این آمارها نشان میدهد، دیگر خبری از نشریات ایرانی که تیراژهای شش رقمی داشتند، نیست و قریب به اتفاق مردم کشورمان، به دنبال خبر و تحلیل در بستر مجازی هستند و حاضر به پرداخت چندصد یا هزار تومان برای خوانندگان خبر و تصاویری که متعلق به یک روز قبل است، نیستند. در واقع مطبوعات ایرانی زمانی در سراشیبی قرار گرفتند که مجموعه خبرهایی تازه و انحصاری برای ارائه نداشتند و به جمع آوری کننده خبرهای روز گذشته تبدیل شدند.
با وجود این، همچنان نشریات تازهای در کشورمان متولد میشود و بسیاری از نشریات پرسابقه نیز سرمایه گذاری کلانی برای دوام در این فضا انجام دادهاند؛ تلاشهایی که به نظر میرسد فرجامی جز شکست نداشته باشد، چون حرفهایترین نشریات اروپایی و آمریکایی نیز به مرور در حال حذف نسخههای چاپی و تمرکز بر نسخه آنلاین هستند.
در این شرایط با وجود اذعان به کاهش چشمگیر نقش نشریات کاغذی در اطلاع رسانی کشور، همچنان بخش عمده اعتبارات و کمکهایی که توسط نهادهای مسئول در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توزیع میشود، به نشریات کاغذی اختصاص مییابد و رسانههای آنلاین از کمترین سهم از این کمکها برخوردارند. باید پرسید آیا مسئولان مطبوعاتی در سیاستهایشان تجدیدنظر میکنند؟