ف. فراهانی، سردبیر
تابناک با تو در یادداشتی نوشت:
توجه توجه!
حق آرایش پرستاران؛ حقی که به تازگی در فیش حقوقی قشر زحمت کش بیمارستانی در نظر گرفته شده است؛ حقی که با اهدای آن بسیاری از ما را با پرسش های فراوانی روبه رو می کند و آن اینکه آیا تدبیری هم برای این قشر از بانوان در نظر گرفته شده که با این حق (حق آرایش) به گشت ارشاد و گشت محسوس و نامحسوس گرفتار نیاید؟!
کسی که از بیرون به جامعه ما نگاه می کند، در می ماند که از این به بعد باید با دو دسته از آدم ها روبه رو شد که برخی از آنها حق دارند و برخی از آنان چنین حقی ندارند؟ حال آنکه حق آرایش تنها برای بانوان است و بس.
برای برخی این پرسش پیش می آید که آیا با آرایش پرستاران بیماران سریع تر و بهتر بهبودی می یابد؟ اگر با این کار معجزه ای رخ می نماید که باشد چه بهتر!
برخی با خود می گویند: در جامعه ای که اسلامی است و معتقدان در آن زندگی می کنند، چرا باید چنین حقی داده شود و این را در کنار آمران به معروف و ناهیان از منکر می گذارند؟!
یا شاید بعضی از افراد با خود بگویند، مگر می شود، تصمیم یکسان و قانونی یکسانی برای دسته ای از مشاغل گرفت بی آنکه نظر کارکنان را جویا شد؟ چه بسا بسیاری هستند که آرایش را مخصوص به حریم خانه و خانواده می دانند و با این حق مجبور به کاری می شوند که راضی به انجام آن نیستند. آیا این به مثابه آن نخواهد بود که اگر پرستاری علاقه به آرایش به این شکل ندارد بناچار باید جای خود را به دیگری با شرایط کاری جدید بدهد؟ شاید کسانی باشند که بخواهند این حق را در کار دیگری هزینه کرده و گره ای از مشکلات زندگی خویش باز کنند نه این که آن را خرج کاری کنند که با آبی شسته و از بین می رود.
دسته ای دیگر که خود را در قامت لباس بیمارستان های خصوصی نمی یابند، با خود می گویند مگر بیمار با بیمار فرقی دارد و درد بیماران دولتی درد نیست که پرستاران نیز به نوعی خود را برای آنان نیز بیارایند. چه بسا بیماران بیمارستان های دولتی درد بی پولی و نداری برایشان کم نیست که چهره خسته و تکیده و گاه ـ از فرط خستگی ـ عبوس پرستاران را تحمل کنند؟ پس این حق برای پرستاران در بیمارستان های دولتی، حق بجاتری خواهد بود؟!
گروهی بر این باورند که بیمار به معنای عام نیاز به رسیدگی و گاه دریافت توجه دارد؛ یعنی برای بیمار سیرت مهربان و دلسوز پرستار مهم است، نه صورت زیبای او که گاه شده بیمار در مقابل این پرستاران به خود اجازه نمی دهد که کارهای شخصی که از توانش بیرون است، از آنان بخواهد؛ البته بماند که چندی است، همراه بیماران مسئولیت بسیاری از این دست کارها را خود به دوش می کشند.
چه بسیار شده که همه ما به نوعی کارمان به بیمارستان ها کشیده شده و تنها چیزی که برایمان مهم است، سرویس دهی پرستاران و کارکنان بیمارستان است و بس. چون آنچه در آن وضعیت به ما کمک می کند، چهره زیبا و آراسته پرستاران نیست، بلکه لبخند همیشگی و آمیخته با دلسوزی و مهر آنان است که به ما دلگرمی می دهد. در غیر این صورت، ما سنخیتی بین درد بیمار و اندوه ما با چهره بزک کرده پرستاران نمی بینیم و شاید عطای او را به لقایش ببخشیم.
ناگفته نماند که تمیزی و آراستگی ظاهری هر قشر از زحمت کشان ـ به ویژه پرستاران ـ در این جامعه به جای خود مورد ستایش است چنانچه برای برخی از مشاغل همچون کارمندان بانک و آژانس ها و ...این حالت پسندیده تر باشد، چون کسانی که به این بخش ها مراجعه می کنند، کمتر کسانی در میانشان هست که درد بیمار و همراهش را در بیمارستان ها داشته باشد؛ مثلا مراجعه به آژانس های مسافرتی در بسیاری اوقات برای گرفتن بلیت و سفر برای خوش گذرانی است و چهره آراسته کارکنان، حس خوشایندی به فرد القا می کنند و می توان گفت، در اینجا این حق، بجا باشد.
همه این پرسش ها و ابهامات به میان آمد و گفته شد؛ اما اینها به آن معنا نیست که بخواهیم خدای نکرده ذره ای از دستمزد بحق این قشر زحمت کش کم شود، ولی آیا بهتر نبود برای شأن این عزیزان، عنوان بهتر و میزان تسهیلات بالاتری برای ادای دین به آنان برگزیده می شد؛ آن هم برای زیرمجموعه ای که دستگاهی از دولت جمهوری اسلامی است؟! برای نمونه، می شد عنوان «حق رفاه»، «حق سلامت»، «حق تکریم بیمار» و هزاران دست از این حقوق برای آنان برگزید. یا حقی برای تهیه فرم بیمارستان قائل می شد؛ چه بسا دیده شده که پرستاران با فرم های آلوده به خون و بتادین در سالن های بیمارستان رفت و آمد می کنند و این منظره هر آرایشی را در دید مراجعان و بیماران بی اثر می کند.
چه خوب بود، وزارت بهداشت، خود اقدامات تسهیلاتی حتی بیش از این میزان ـ که البته برای زحمت این عزیزان ناچیز است ـ با عنوان بهتری در نظر می گرفت و همه این گروه و صنف را زیر پوشش می گرفت، چون در این مواقع احساس می شود که خدای ناکرده، حضور پرستاران مرد، محلی از اعراب نخواهد داشت و به مرور از این چرخه حذف می شوند، چون حق آرایش و استفاده از مواد آرایشی ندارند و بیماران و مراجعان رغبتی برای روبه رو شدن با آنان نخواهند داشت!
بنابراین، چنانچه حقی در میان باشد، باید شامل حال همه گروه پرستاران (اعم از پرستاران مرد و زن) شود، زیرا با این کار، قدرت مانور پرستاران مرد از آنان تا حدودی گرفته خواهد شد و به حاشیه رانده می شوند. در اینجا باید بگوییم تا هنگامی که در شغل و حرفه ای امنیت شغلی و کاری و تسهیلات به میزان لازم وجود داشته باشد، به خودی خود، افراد نیز با روی خوش با ارباب رجوع رفتار کرده و از سر میل و رغبت می تواند به بهبودی بیماران کمک کند. حال آنکه در غیر این صورت، با هزاران نقاب زیبا به چهره، نمی توان امیدی به روی خوش و پذیرای پرستاران داشت.