چهار هزار روستا در سیستان و بلوچستان آب ندارند. این درحالی است که این استان ساحل بسیار وسیعی دارد. اما مردم این استان، همچنان تشنه اند.
به گزارش خبرآنلاین بحران بیآبی در سیستان و بلوچستان بیداد میکند. آخرین آمارها میگویند که 4 هزار روستا در این استان جنوب شرقی ایران آب آشامیدنی ندارند. تنها از 73 روستای بخش تلنگ بلوچستان، 55 روستا با تانکر آب رسانی میشوند. آبهای آلوده مردم را بیمار کرده است. از طرفی افزایش فقر و بیآبی مردم را به ستوه آورده و نزاع بر سر آب را به بالاترین حد رسانده است. اعضای شوراها میگویند در صورت ادامه روند بیتوجهیها استعفای دستجمعی داده یا از سال آینده دیگر کسی برای شرکت در شورا داوطلب نمیشود.
تصاویر بیآبی مردم سیستان و بلوچستان سالهای سال است دست به دست میچرخد، بچههای تشنه که از آبهای آلوده مینوشند، حمل گالنهای 20 لیتری با چرخهای دستی و فرغون، زنانی که با گذاشتن تشتهای آهنی روی سرشان دارند برای خانواده آب میبرند و صفهای طولانی در برابر تانکرهای آبرسانی. امسال اما در آستانه تیرماه سیستان و بلوچستان عرصه نزاعهای بسیار بین مردم بر سر آب شده است.
اکرم بلوچ، رییس شورای بخش تلنگ یکی از بخشهای شهرستان قصرقند در استان سیستان و بلوچستان در گفت و گو با «خبرآنلاین» از بیماریهای کلیوی مردم میگوید و اینکه ادامه این روند بحران بزرگ امنیتی در بلوچستان به وجود میآورد: «مردم هر روز با بخشدار و شوراها درگیر هستند. دولت تامین اعتبار نمیکند. ما هم شرمنده مردم شدهایم. اعضای شوراها تصمیم به استعفا گرفتهاند یا اینکه از سال آینده دیگر برای شوراها ثبتنام نمیکنیم. من به جرات میگویم که این شرایط از مشکلات بدنه دولت ناشی میشود. ما قول میدهیم و عمل نمیکنیم در حالی که در 80 کیلومتری دریا هستیم. چطور نمیتوان در کنار آب زندگی کرد و تشنه ماند؟»
آیا احداث 33 سد در استان هم کمکی به مردم تشنه بلوچستان نکرد؟ بلوچ میگوید که نه! تا امروز حتی این سدها هم نتوانسته اند مشکل بیآبی ما را بر طرف کنند. این همه هزینه برای چه بود؟ آیا نمیشد تصمیمات بهتری برای رفع مشکل بیآبی مردم بلوچستان گرفت؟
او میگوید: مردم اینجا هنوز آب لوله کشی ندارند، تا چه زمانی این شرایط ادامه پیدا میکند؟ مردم بیمار شده و می خواهند ترک دیار کنند. به کجا باید بروند. الان تلنگ 4 هزار خانوار دارد. این 4 هزار خانوار باید به کجا بروند؟ بیآبی، جز اعتراض و اختلاف میان این مردم چه دستاوردی دارد؟
پیشتر یعنی در اوایل سال 94 هم علی اوسط هاشمی استاندار سیستان و بلوچستان اعلام کرده بود «در شرایط خشک و بیآبی ناشی از خشکسالی در استان باید با مدیریت دقیق بحران؛ نگذاریم یک موضوع اجتماعی تبدیل به بحران امنیتی شود.»
اما چرا تاکنون اقدام و عمل جدی در این باره انجام نگرفته است؟ به نظر میرسد که تعلل در اقدام و عمل چشمانداز خوبی پیش روی مردم سیستان و بلوچستان نمیگذارد.
پیشگیری از نزاع بیآبی
در این میان محمد بلوچزهی، بخشدار مرکزی نیکشهر خبر از برگزاری جلسه شورای مشورتی بخش مرکزی نیکشهر میدهد. در این شورا، رئیس شورای اسلامی بخش، فرماندهان پاسگاههای سطح بخش، امامان جمعه مراکز دهستانها، معتمدین محلی، شوراها و دهیاران حضور داشتند تا شاید راهحلی در این زمینه پیدا شود. مهمترین بحثی که در این جلسه عنوان شده، خشکشدن چاههای آب و افزایش نزاع بر سر بیآبی است.
بلوچ زهی بحران خشکسالی را چالشی جدی میداند: «اکثر روستاهای بخش مرکزی با بحران بی آبی و خشکسالی مواجه هستند. چاههای آب شرب روستاهای سطح بخش کاملا خشک شده و یا اینکه در شرف خشک شدن هستند.»
او خبر نگران کنندهای دیگری هم میدهد: «بحران خشکسالی و کم آبی تنشهای آبی و جنگ بر سر آب در بخش مرکزی نیکشهر را افزایش میدهد و در صورت نبود چاره اندیشی هر روزه ما با پیامدهای این بحران به شکلهای مختلف مواجه میشویم».
بلوچزهی میگوید: «امروز اگر امنیت در منطقه ارتقاء یافته است این ثبات و بالا رفتن سطح امنیت با وجود بحران خشکسالی را مدیون همکاری روحانیت، معتمدین،شوراها و دهیاران با پاسگاه های سطح بخش و تعامل بین نیروی انتظامی و مردم هستیم اما با بحرانیتر شدن شرایط، پیشبینی نزاع و درگیری و بالا رفتن تنش بر سر آب در بین روستائیان را باید جدیتر گرفت و تدابیر مهمی در این زمینه اندیشید.»
ریزگردها امان بریده اند
به جز بیآبی ریزگردها هم مشکلات مردم سیستان و بلوچستان را دوچندان میکنند. بلوچزهی میگوید که پیامدهای خشکسالی را جدا از بالا رفتن تنشهای آبی، افزایش بیسابقه دمای هوا و آلودگی هوا و بوجود آمدن پدیده ریزگردها باید بررسی کرد. البته این بحران ریزگردها را هم باید جدی گرفت که سلامت ساکنین مردم بخش مرکزی نیکشهر را تهدید میکند و عوارض جدی را برای سلامتی اهالی در پی دارد.
بلوچ زهی با بیان اینکه در سال گذشته تخصیص اعتبارات در حوزه آب با رشد قابل توجه و صد در صدی نسبت به ده سال اخیر داشتهایم، میگوید اما با درگیر شدن اکثر روستاها با بحران خشکسالی اعتبارات دولتی به تنهایی نمی تواند پاسخگو باشد.
اکنون تداوم چنین بحران آبی و خشکسالی حیات انسانها را با تهدیدی جدی رو به رو کرده و بخشدار مرکزی از همه خیران درخواست میکند که برای کاهش این تهدیدها و پیامدهای زیانبار خشکسالی از جمله مهاجرت، تهدید حیات انسانها، بالا رفتن تنشهای آبی و... تلاش کنند.
به راستی چه باید کرد؟ بخشدار بخش مرکزی میگوید که راهکار می تواند، افزایش ناوگان آبرسانی، حفر و ته زنی چاه و واگذاری لوله به مردم باشد. شاید این راهکارهای حداقلی دردهای ناشی از بحران آب را تسکین دهند.
آیا این اقدامات صورت میگیرد یا اینکه به جای آن همچنان با تصویر نزاع و بی آبی در بلوچستان رو به رو خواهیم بود؟