پس از آنکه با ضربه «دیمیتری پایت» بازیکن تیم ملی فرانسه، «کریستیانو رونالدو» بازیکن تیم ملی پرتغال مصدوم شد، گروهی از کاربران ایرانی در فضای مجازی به صفحه «پایت» در اینستاگرام حمله کردند و دهها هزار پیام توهین آمیز به زبانهای فارسی، انگلیسی و حتی فرانسه نثار این بازیکن کردند تا بدین ترتیب «وندالیسم مجازی» به نقطه اوج خود برسد.
به گزارش «تابناک»؛ همه چیز از نزدیک به یک دهه پیش و حمله به صفحه برخی مقامهای سیاسی سایر کشورها شروع شد؛ مقامهایی که علیه ایران مواضع خصمانهای گرفته بودند و به همین دلیل هر نوع حملهای به آنها با تکیه بر هر نوع ادبیات، با دیده اغماض مورد ارزیابی قرار گرفته میشود و حتی با لبخندهایی از این ادبیات استقبال شد. این لبخند با چنین گمانی بود که حملات مجازی نشانه وطن پرستی و حس دفاع از ایران است و بیشک بخش اندکی از آن بود.
زمان هرچه سپری میشد، ادبیات کاربرانی که در چنین حملات مجازی مشارکت میجستند تندتر، هتاکانهتر و تهی از هرگونه استدلال قابل دفاعی میشد. آنهایی که در ابتدا با هدف رساندن پیام اعتراض به اشخاصی که خطایی انجام میدهند، به این جمع وارد شده بودند، متوجه بدنام شدن این حملات شدند و از مشارکت در این حملات مجازی کنار کشیدند تا جو یکدست شود و در هر حمله، غالب پیامها هتاکی با ادبیاتی عمدتاً جنسی و نژادپرستانه گره خورد.
وقتی فدراسیون جهانی وزنهبرداری قصد انتخاب وزنهبردار جهان در قرن اخیر را داشت، تقریباً همه رسانههای جمعی بسیج شدند تا نماینده ایران انتخاب شود و همه مردم پای کار بیایند اما هیچ کس تصور نمیکرد این همه هجوم -آن هم در سال 1383 که هنوز اینترنت گستردگی کنونی را نیافته بود- متوجه سایت برگزاری نظرسنجی شود و در میان ایرانیها، هکرها نیز دست به کار شوند و اساساً وبسایت میزبان این نظرسنجی از دسترس خارج شود. این اتفاق یک عیار خوب که اگر این گروه وسیع بخواهند، میتوانند چنان حمله بزرگی را به صورت طبیعی بر روی وبسایتهای مختلف پیادهسازی کنند که این رسانهها با محدودیت باند مواجه شده و از دسترس خارج شوند!
جنس تازه حملات از 21 فروردن 1391 نمود عینیتری یافت و پس از آنکه گروهی بر اساس شایعه افتادن لوگوی پپسی بر روی کره ماه، به قمر خیره شدند اما خبری از لوگوی پپسی نشد. بدین ترتیب کاربران ایرانی که تصور کردند با آنها بازی شده، به صفحه پپسی در فیس بوک حمله کردند که اگرچه باعث نشد پپسی روی ماه بیافتد اما در عوض این حمله در رسانههای بینالمللی انعکاس یافت.
وقتی در جریان المپیک 2012 لندن در مرداد همان سال، حق سعید عبدلی تضییع شد، ابتدا ایهار برل داور بلاروس مورد توهین قرار گرفت که باعث شد صفحهاش را برای مدتی ببندد و بلافاصله این جماعت سراغ رافائل مارتینتی رئیس فیلا رفتند و صفحه مجازی او را مورد هدف قرار دادند. حتی در ان مقطع گفته شده ایمیلهای به شدت تهدیدآمیزی به فیلا ارسال شده که مارتینتی را خشمگین کرده بود و در نهایت پس از آنکه رسول خادم از مردم خواست تا کاری نکنند که بای کشتی ایران هزینه ساز شود، جنگ متوقف شد!
لوران فابیوس وزیرامورخارجه وقت فرانسه در آبان 1392 نقش پلیس بد را در مذاکرات هستهای بازی کرد و مذاکرات ژنو یک دور به خاطر او تمدید شد و همین کافی بود تا فابیوس مورد شدیدترین حملات قرار گیرد تا حتی ظاهر او نیز از این هتاکیها در امان نمانده بود. برخی نشریات فرانسوی به این حمله پرداختند اما خوشبختانه عمدتاً معدود انتقادهای متکی بر استدلال را لابلای گزارشهایشان آورده بودند و اشاره به سیل هتاکیها نشده بود.
اندکی بعدتر در آذرماه 1392 همزمان با قرعه کشی جامجهانی 2014، دو حمله تازه و بسیار وسیع رخ داد؛ نخست به فرناندا لیما مجری مراسم قرعه کشی جام جهانی که به واسطه فرهنگ و مذهبش پوشش برهنهای داشت و به همین دلیل بخش قابل توجهی از قرعه کشی از تلویزیون پخش نشد. ایرانیها به او با قبیحترین تعابیر قابل تصور به انواع زبانها اعم از فارسی، عربی، انگلیسی و پرتغالی حمله کردند تا این مجری و بازیگر برزیلی بالاخره معنای گروهی از کامنتها را بفهمد و دفعه بعد لباس پوشیدهای بر تن کند که خاطر تماشاگران ایرانی مکدر نشود!
همزمان با همین قرعه کشی به لیونل مسی نیز حمله شد. برخی گزارشها حکایت از 200 هزار کامنت توهین آمیز خطاب به مسی داشت تا بزرگترین حمله اینچنینی به نام ایرانیها ثبت شود و روزنامههای انگلیسی، آلمانی و اسپانیایی، در گزارشهایی به این حمله بپردازند و حسابی اسباب افتخار فراهم شود. گروهی در مقابل به صفحه این فوتبالیست هجوم بردند و این بار از مسی عذرخواهی کردند تا به شیوه خودشان جبران هتاکی گروه اول را کرده باشند و در این میان جمشید مشایخی بازیگر سینما شال و کلاه کرده بود تا به اسپانیا سفر کند و به نمایندگی از ایرانیان فرهیخته از او عذرخواهی نماید!
مسی یک بار دیگر پس از زدن گل به ایران در دقیقه 91 و شکست ایران برابر آرژانتین نیز مورد حمله قرار گرفت اما پس از آنکه شایعاتی منتشر شد که ممکن است فیفا با ایران به دلیل این حملات برخورد کند، مجدداً حمله فروکش کرد اما در روزهای ابتدایی اردیبهشت 1395، انتشار یک عکس شادی گل از خودش و دی ماریا که خاطره گلش به ایران در بازی معروف جام جهانی را دوباره زنده کرد، سبب شد تا جبران کمکاری حملهکنندگان در جام جهانی صورت پذیرد و حملهای تمام و کمال با ادبیات هتاکانهتر از قبل به حسابهای کاربری او در فضای مجازی شود.
در بازیهای لیگ جهانی والیبال در خرداد 1393، تیم ملی والیبال ایران از سد ایتالیای قدرتمند گذشت اما ایوان زایتسف ستاره تیم میزبان که ایران را با کسب 19 امتیاز در دو ست به زحمت انداخته بود به دلیل اینکه برای کشورش با نهایت توان بازی کرده و خیلی راحت اجازه نداده ایتالیا ببازد، به شدت مورد حمله قرار گرفت. در این حملات حتی اعضای خانواده این والیبالیست نیز مورد توهینهای جنسی قرار گرفته بودند که باعث شد این شخص جزو معدود قربانیان حملات ایرانی باشد که رسماً واکنش نشان میدهد و در این ارتباط گفت: «متاسفم که بزرگترین تفریح ایرانیان، توهین به دیگران است!»
در آبان همان سال، با مرگ مرتضی پاشایی بسیاری از هنرمندان با «جو» همراهی کردند و درگذشت این خواننده را تسلیت گفتند اما آنهایی که با این جو همراهی نکردند، به شدت مورد بازخواست قرار گرفتند. به صفحه مجازی تک تک آنها هجوم برده شد و برای هرکدام سیلی از کامنتهای همراه با تهدید و توهین درباره چرایی عدم تسلیت گذاشته شد. بسیاری از هنرمندان برای توقع این موج، پیام تسلیت را گذاشتند اما هانیه توسلی رفتار متفاوتی در پیش گرفت و در پیامی ضمن ابراز تاسف از درگذشت پاشایی، تاکید کرد او را نمیشناخته تا هر آنچه به عنوان توهین در عمرتان شنیده باشید، از سوی ایران گروه نثار توسلی شود!
اتفاق بعدی در دی 1394 رخ داد. رعنا حربی، خواننده زن لبنانی در واکنش به پایین کشیده شدن پرچم کنسولگری عربستان در مشهد در پیامی در توییتر به شوخی گفته بود که با مردی که این کار را کرده ازدواج میکند اما این شوخی حسابی جدی گرفته شد. بدین تریب فاجعهای عجیب در حساب کاربری این حربی به راه افتاد که باعث شد این خواننده با جدیت تاکید کند که شوخی کرده است.
پس از شکست تیم امید ایران مقابل امید ژاپن در مسابقات انتخابی المپیک در بهمن 1394، این بار حمله بزرگی به ژاپن، اعضای تیم ملی این کشور و همه زیرساختهای مجازیاش انجام شد؛ حملاتی که به لحاظ پراکندگی و تعدد اهداف بینظیر بود و شاید شمار مجموع پیامها، از شمار پیامهای توهین آمیز به مسی نیز بیشتر بود.
حالا همان گروه در تیرماه 1395، این بار «دیمیتری پایت» بازیکن تیم ملی فرانسه، «کریستیانو رونالدو» بازیکن تیم ملی پرتغال را در فینال یورو 2016 را هدف قرار دادند. این حمله اما با تمام حملات پیشین تفاوت دارد. این بار به هیچ عنوان نام ایران در میان نبوده و دهها هزار پیامی که در صفحه این فرانسوی به زبانهای فارسی، فرانسه و انگلیسی نوشته شده، تنها نشانه «وندالیسم مجازی» بود. عادل فردوسی پور در میانه گزارش فینال یورو 2016 به این موضوع اشاره کرد و گفت: ««بعد از اون که رونالدو توسط پایت مصدوم شد، مردم به پیج «پایت» رفته و از خجالت اون دراومدن. این چهکاریه آخه؟!» و بدین ترتیب همه هتاکان پای کار آمدند و سهمی از فحشها را نیز به فردوسیپور اختصاص دادند!
این هتاکیهای بیهزینه در طول سال متوقف نمیشود و از بازیگران فیلمهای غیراخلاقی تا بازیگران داخلی مکرراً با حجم بالایی از کامنتهای توهین آمیز همراه میشود اما فقط گاهی همچون موارد فوق الاشاره، همه هتاکان بسیج میشوند. برای حملهکنندگان هیچ هزینهای ندارد و منجر به تخلیه روحیشان میشود اما «وندالیسم مجازی» چهره ایرانیها را به عنوان جماعتی هتاک به شدت در سطح بینالمللی مخدوش خواهد کرد.
در این زمینه دو راه وجود دارد که باید هر دو راه پیگیری شود تا برای این گروه که بعید است از راه تربیت و فرهنگسازی دست از هتاکی بردارند، هر نوع توهینی هزینهساز باشد و این عده کاهش یابند؛ نخست اینکه هریک کدام از این هتاکان توسط سایر کاربران در شبکههای مختلف مجازی گزارش شوند تا این شبکههای اجتماعی به واسطه کثرت هتاکیها، آنها را مسدود نمایند و تکرار این مسدود شدنها، منجر به تغییر رفتار این گروه شود. راه دوم نیز نظارت سازمانهای مسئول در کشور و تذکر به این اشخاص است تا دست از این رفتارها بردارند.