یکی از آخرین بنیانگذاران رژیم نامشروع اسرائیل، رئیس سابق این رژیم و کسی که چند دوره نخست وزیری را در کابینه های مختلف رژیم اسرائیل بر عهده داشت، صبح امروز (چهارشنبه) در 93 سالگی درگذشت تا در محکمه الهی مکافات جنایات خود را به دوش بکشد. شیمون پرز جلادی بود که جایزه صلح نوبل گرفت تا طنز جهان مدرن مبتنی بر ساختارها و تعاریف غربی بار دیگر لبخندی کنایه آمیز بر لب آگاهان بنشاند.
به گزارش «تابناک»، شیمون پرسکی در سال 1923 در کشور لهستان به دنیا آمد و در زمانی که هیتلر با خشم و جنون افسار گسیخته خود برنامه هایش برای فتح اروپا را به پیش می برد، در سال 1932 همراه با خانواده به کشوری به نام فلسطین مهاجرت کرد؛ جایی که بعدها خود او در آن بانی تولد یکی از غده های سرطانی دنیای امروز شد.
پدر بزرگش قبل از مهاجرت، توصیه جالب توجه به وی داشت: همیشه یک یهودی بمان. طی جنگ وحشیانه ای که برای ایجاد رژیم نامشروع اسرائیل در گرفته بود، دیوید بن گوریون که بعدها نخست وزیر این رژیم شد، شیمون پرز را در مسئولیت خرید تسلیحات و ادوات نظامی گماشت تا از همان ابتدا وی را با خون و خشونت اخت کند. این آغاز راهی بود که بعدها وی در سال 1953 در قالب وزیر دفاع این رژیم نا مشروع ادامه داد و برنامه اتمی یکی از خطرناک ترین رژیم های تاریخ را تدوین کرده و به پیش برد. اکنون شیمون پرز را یکی از پدران بنیاگذار رژیم اسرائیل و همچنین پدر برنامه هسته ای این رژیم می دانند.
وی در سال 1959 به عضویت کنست (پارلمان رژیم اسرائیل) درآمد تا یک رکورد بی سابقه را به جای بگذارد: 48 سال عضویت در کنست. هرچند بیش از همه به لحاظ گرایش سیاسی عضوی از حزب کارگر این رژیم بود، در این مدت، برای به پیش بردن برنامه خدعه آمیز خود برای صلح میان فلسطین و اسرائیل گرایش های سیاسی خود را به گونه ای هماهنگ می کرد که طیفی از وسط تا چپ گرایش های موجود در رژیم اسرائیل را در بر بگیرد.
شاید به همین دلیل نیز بود که طی بیش از شصت سال فعالیت سیاسی خود، همواره پست ها و مسئولیت های مهمی را در کابینه های مختلف رژیم اسرائیل بر عهده گرفت. آن گونه که «شومل راسنر» ستون نویس نیویورک تایمز، یک بار گزارش داد، شیمون پرز به دلیل این ویژگی خود شاید تنها کسی بود که همه 21 ژنرال ارشد رژیم اسرائیل را از نزدیک می شناخت و با استفاده از همین شخصیت موم مانند خود در سیاست با همه رؤسای جمهور آمریکا از ترومن تا اوباما کنار آمد و کار کرد و این اعترافی بود که خود در سال 2014 در گفت وگو با واشنگتن پست به زبان آورد.
اما در پشت این شخصیت به ظاهر مماشات کننده و منعطف، یکی از جنون آمیزترین و خشونت طلب ترین افکاری که تاریخ به یاد دارد پنهان شده بود و تنها بهانه هایی برای بروز این دیو پنهان شده در کالبد دلبر باید به دست می آمد تا واقعیت آن برای همگان روشن شود؛ بهانه ای که در آوریل سال 1996 به دست آمده بود و فرصتی تاریخی در اختیار پرز گذاشت تا با دستور اجرای عملیات موسوم به خوشه های خشم، فاجعه قانا را در جنوب لبنان رقم بزند؛ جنایتی هولناک که هیچ هدفی جز پایان دادن به مقاومت لبنانی ها در برابر رژیم غاصب اسرائیل نداشت.
این جنایت به خوبی پوچ و پوشالی بودن ظاهر سازی های وی را نشان داد و در حالی که تنها دو سال قبل از آن یعنی در 1994 شیمون پرزر به خاطر خدمات خود برای صلح میان اعراب و اسرائیل (!) و تدوین موافقت نامه اوسلو، مفتخر به دریافت جایزه نوبل صلح شده بود، به خوبی صلح و آشتی و انسان دوستی را برای همپیاله های غربی خود معنی کرد.
جنایت قانا اما تنها پاره ای از سلسله جنایاتی بود که طی چند دوره نخست وزیری وی در رژیم اسرائیل در میانه جنگ های اعراب و اسرائیل رخ داد. وقتی در سال 2007 کنست وی را به عنوان رئیس جمهور رژیم اسرائیل منصوب کرد، در واقع اجر و پاداش همه جنایت هایی را که این جلاد 84 ساله تا آن زمان علیه فلسطینیان و لبنانی ها صورت داده بود به وی پرداخت تا ماهیت ارزش گذاری های خود را به خوبی نشان دهد.
این سیاست پیشه پیر در واپسین روزهای عمر خود نیز همچنان سعی در نشان دادن آن دلبر اغواگر و پنهان کردن دیو درون خود و اثرگذاری بر سیاست های رژیم اسرائیل داشت. از برگزاری نماز برای صلح در کنار محمود عباس و پاپ فرانسیس، گزاره هایی پراکنده برای ایجاد صلح در خاورمیانه ای که خود وی به همراه دیگران زمانی آغازگر آشوب و جنایت در آن بود، تا همکاری با بنیامین نتانیاهو برای ادامه راهی که وی زمانی شروع کرده بود.
وی در سال 2014 رسما از سیاست بازنشسته شد و پایان کار او این گونه بود که صبح امروز، چشم بر این جهان فرو بست تا در جهانی دیگر چشم خود را بر همه کودکان و جوانان و مردان و زنان بی گناه و معصومی باز کند که زمانی با قساوت قلب به خاک و خون کشید.
بسیاری از سالوسان غرب، شیمون پرز، جلادی که جایزه صلح نوبل گرفت، به عنوان چهره ای صلح طلب و آشتی جو و موثر و خوش قلب خطاب کرده اند؛ اما تنها یکی از جملات وی و از زبان خودش می تواند ماهیت واقعی او را بیان کند. وی در آوریل سال 2012 جمله ای تاریخی به زبان آورد که اکنون دنبال کنندگان راه وی در رژیم نامشروع اسرائیل به آن عمل می کنند. شیمون پرز گفت:
من اعتقاد دارم، در سیاست خارجی، باید مانند یک شیر در پوست یک بره سخن گفت، تا مانند بره ای در پوست و یال شیر.