وزير امور خارجهي روسيه گزارشاتي را كه مدعي است كشتي "آركتيك سي" حامل محمولهاي براي ايران بوده است، تكذيب كرد.
به گزارش ايسنا، خبرگزاري فرانسه از مسكو گزارش داد: سرگئي لاوروف ـ وزير امور خارجهي روسيه ـ امروز (سهشنبه) گزارشات مبني بر اين را كه محمولهي كشتي "آركتيك سي" كه به دست دزدان دريايي افتاد، موشكهاي ضد هواپيماي "S-300 " روسي براي ايران بوده است را تكذيب كرد.
لاوروف تاكيد كرد كه اين گزارشات " كاملا نادرست" است.
همچنين بر اساس گزارش خبرگزاري "نووستي"، وزير امور خارجه روسيه در مقالهاي که روز سهشنبه در روزنامه دولتي روسي "راسيسکايا گازيتا" منتشر شد، به تشريح اوضاع بينالمللي از جمله مسالهي هستهيي ايران و مسايل پس از انتخابات در اين کشور پرداخت.
وي در اين مقاله نوشت: شمار بيشتري از شرکا به واقعيتهاي جديد معترف ميشوند؛ در برابر چشمان ما جهاني داراي مرکزهاي قدرت مختلف شکل ميگيرد. در جهان پتانسيل قابل توجه تغييرات اندوخته شده است و سياست جهاني تحت تاثير آن شروع به کار در سيستم جديد مختصات ميکند و تفکر و سياست "جنگ سرد" را در گذشته باقي ميگذارد. در عين حال نميتوان اين را ناديده گرفت که تغيير به سوي بهينهسازي مورد پسند همگان نيست و اين مغايرت در سياست جهاني و يوروآتلانتيک را ايجاد ميکند.
لاوروف ادامه داد: نشستهاي سازمان همکاري شانگهاي و "بريك" (برزيل، روسيه، هند، چين) که در سطح عالي برگزار شد، نمونهي بارز ديپلماسي چند قطبي و اثباتي بود بر چند قطبي بودن؛ اين هرج و مرج و يا رويارويي برنامهريزي شده قدرتهاي برتر جهاني نيست. در حال حاضر جذابيت سازمان همکاري شانگهاي افزايش مييابد و کشورهاي بيشتري خواستار پيوستن به پروژههاي آن در عرصههاي امنيتي و توسعه ميشوند. روابط سازمان همکاري شانگهاي با ساير ساختارهاي منطقهيي، از جمله سازمان پيمان امنيت جمعي، کشورهاي مشترک المنافع، مجمع اقتصادي اوراسيا و "آ.سه .آن" افزايش مييابد. در رابطه با "بريك" بايد گفت که اين هنوز ساختاري براي انجام گفتوگو است، اما مهم چيز ديگري است و آن اين که اين ساختار استاندارد معين روابطي برابر و مشارکتي را ارائه ميدهد.
وي افزود: چنين اصولي در اساس فعاليت اتحادهاي مختلف منطقهيي در آسيا، آفريقا، آمريکاي لاتين، جهان عرب و اسلام نيز وجود دارند که روسيه همکاريهاي متقابلا سودبخش خود را با آنها ادامه ميدهد.
وزير امور خاجهي روسيه ادامه داد: حقيقتا توسل به زور به عنوان ابزار دستيابي به اهداف در سياست خارجي نتيجه نميدهد. اين را يک بار ديگر ميخاييل ساآکاشويلي (رييسجمهور گرجستان ) ثابت کرد که دستور جنايتکارانه قتل را براي حل مساله حيات سياسي خود صادر کرد و توافقنامههاي بينالمللي را پاره کرد که او را متعهد ميکردند توافق کند، نه اين که بجنگد.
لاوروف نوشت: کليد موفقيت در حل مشکلات جهان معاصر، توانايي سازماندهي همکاري بينالمللي است. امروزه نميتوان وادار به همکاري کرد، بايد اثبات کني که تو نه بهخاطر منافع متکبرانه خود، و بلکه براي سعادت عمومي تلاش ميكني. اگر ثابت نکني، شرکاي جدي با تو کاري نخواهند داشت و امتناع از همکاري براي اين که هر اقدامي محکوم به شکست شود، کافي است. عراق، نمونه بارز اين است که نه جذب مخالفين براي شرکت در اين جنگ ممکن نبود و نه "تنبيه" آنان.
وزير امور خارجهي روسيه همچنين نوشت: در رابطه با ايران بايد گفت که ما جايگزين معقولانهاي براي حل سياسي ـ ديپلماتيک مشکل برنامه هستهيي آن نميبينيم. ضمن اين که اين بايد راهکاري جامع در محتواي منطقهيي باشد. اين به هر جنبهاي از رويکرد تهران هم که مربوط باشد، باز هم بهترين روش تاثيرگذاري از خارج بر شکلگيري مقاصد آن، نه منزويسازي و نه تهديد به توسل به زور بلکه جذب گسترده به همکاري است. تنها به اين طريق ميتوان در امر حفظ ثبات و امنيت در منطقه مجاور و در کل، در جهان سرمايهگذاري عيني داشت.
او ادامه داد: در ضمن، دورنماي جذب ايران در امور انرژتيک اروپا که بسياري را نگران كرده است نيز امکان نگرش مسوولانه و جامع به همه چيز را فراهم مي کند. در اينجا بار ديگر انتخاب، بين سناريوي نظامي و آمادگي براي جستجوي موازنه بين منافع همه بازيکنان است.