اصرار عجیب و مشکوک مدیر موزه هنرهای معاصر در عدم اعلام نام تابلوهای گنجینه ملی موزه هنرهای معاصر کشورمان که قرار است به موزههایی در آلمان و ایتالیا برای نمایش فرستاده شوند و موکول گردن شفاف سازی به حین یا پس از ارسال این مجموعه میلیارد دلاری به اروپا، منجر به افزایش نگرانیها درباره احتمال بازنگشتن این تابلوها به ایران و یا آسیب جدیشان شده است.
به گزارش «تابناک»؛ «اصلاً هیچ آدم عاقلی در این شرایط دست به همچین کار پُرخطری نمیزند، اما موزه پول ندارد. آثار نیاز به مرمت دارند. اگر به اثری خدشه وارد شود در نهایت من باید تا پنجاه سال دیگر که هیچ، تا آخر عمر حسابوکتاب پس بدهم. اصلاً میخواهید این کار را انجام ندهیم و درش را ببندیم»؛ این بخشی از صحبتهای علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جمع چهرههای شناخته شده هنرهای تجسمی است که اکثراً مخالف انتقال آثار برجسته گنجینه موزه هنرهای معاصر به موزههای اروپایی –آن هم در این مقطع زمانی- هستند.
نگرانیها زمانی تشدید میشود که به سوابق معاونت هنری توجه کنیم؛ معاونتی که در آن شتر با بارش گم میشود. همین چند وقت پیش بود که مجسمه ۳۵۰ کیلویی در مجموعه معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گم شد و قبلتر از آن اعلام شد، ۲۷ اثر قیمتی متعلق به هنرمندان معاصر از انبار دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد سرقت شد. بنا بر اعلام مسئولان وزارت ارشاد، این آثار توسط امین اموال معاونت هنری، از مجموعه خارج شده بود، ولی تاکنون تکلیف این پرونده مشخص نشده و معلوم نیست، آیا واقعا امین اموال مسئول این سرقت بوده و اگر جرم این فرد محرز شده، چه مجازاتی برای او در نظر گرفته شده است!
مرادخانی و ملانوروزی مسئولان خروج گزینه ملی موزه هنرهای معاصر از ایران
مجید ملانوروزی مدیر موزه هنرهای معاصر در مقابل اصرار چهره های برجسته هنرهای تجسمی کشورمان درباره اعلام اسامی تابلوهایی که قرار است از کشور خارج شود، روز گذشته در گفت و گویی همه چیز را به دقیقه نود موکول کرده و در این زمینه نیز ادعا کرده است: «موضوع مهم، تفاهمنامه است که بسته شده و ۳۰ اثر خارجی و ۳۰ اثر ایرانی به این نمایشگاهها فرستاده میشود. آمار آثار طبق برنامهریزیها در زمان مناسب اعلام میشود، چون باید در این زمینه به قطعیت برسیم. تعدادی از آثار انتخابشده برای نمایشگاه مشکل مرمتی دارند و باید مرمت شوند که ممکن است آثار دیگری جایگزین آنها شود. بعد از به قطعیت رسیدن دربارهی آثار، میتوان آمار نمایشگاه را بهصورت جزئیتر اعلام کرد.»
ملانوروزی در پاسخ به اینکه آیا او و مرادخانی میتوانند ضمانتی برای بازگشت سلامت این
تابلوها به ایران بدهند، گفت: «من و آقای مرادخانی نمیتوانیم ضمانتی بدهیم که وجههی قانونی داشته باشد. ضمانت را دولتها و بیمهها به ما میدهند. تا امروز اینطور بوده که وقتی قرار بود یک
تابلو به نمایشگاهی در خارج از کشور برود، بیمه میشد تا از نظر سلامت، اصالت و بازگشت بهموقع تضمین شود. اگر در این مسیر، اتفاقی برای
تابلو بیفتد مانند گم شدن، سقوط کردن یا آسیب دیدن، بیمه مسؤولیت آن را برعهده میگیرد.» و بنابراین از هم اکنون مسئولان معاونت هنری و موزه های هنرهای معاصر نه تنها این اقدام را «غیرعاقلانه» میخوانند، بلکه از پذیرش مسئولیتش سر باز میزنند.
ظاهراً پول جلوی چشم مسئولان را گرفته و در این زمینه ملانوروزی به صراحت میگوید: «در صحبتی که با دیوان محاسبات داشتیم قرار شد موزه یک حساب خزانهای داشته باشد و درآمد حاصل از این نمایشگاهها به این حساب ریخته شود و به خود موزه برگردد.علاوه بر این قرار است یک کمک بلاعوض چند میلیون دلاری از این موزهها بگیریم که صرف مرمت آثار هنری و نوسازی گنجینه خواهد شد. ساختمانهای موزه فرسوده شدهاند و برخی از آثار گنجینه به مرمت نیاز دارند. شرایط نگهداری آثار هم باید مورد توجه قرار گیرد. ما دنبال بودجه برای موزه هستیم.»
در واقع -آن گونه که برای خارج کردن این تابلوها سناریو نوشتهاند- قرار است عدم توانمندی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جذب بودجه برای این مجموعه و عدم اراده دولتمردان برای تامین اعتبارات لازم برای اداره موزه هنرهای معاصر، از طریق اجاره گنجینه ملی هنر ایران به سایر کشورها، تامین شود. به باور برخی ناظران، تعطیلی موزه هنرهای معاصر به واسطه عدم وجود بودجه، رویکرد عاقلانهتری نسبت به انتقال این حجم بهترین تابلوهای موزه هنرهای معاصر به اروپا -آن هم در فصل انتخابات ریاست جمهوری ایران- است.
با این حال ظاهراً هیچ اهرم رسانهای نمیتواند مانع از «صادرات» گنجینه هنر این مملکت به اروپا شود و مسئولان معاونت هنری قصد دارند به هر قیمت ممکن این گنجینه را از کشور خارج نمایند. در این زمینه چند توصیه میتوان به نهادهای نظارتی داشت تا بتوان از بازگشت این اموال به ایران مطمئن شد. نخست اینکه از مسئولان معاونت هنری تضمینهای لازم برای بازگشت این تابلوها به ایران گرفته شود و در صورت عدم بازگشت شماری از این تابلوها در یک دوره حداکثر سه ماهه به ایران، همه چیز به بیمه و پیگیریهای حقوقی بین المللی محدود نشود و امکان تعقیب قضایی متولیان رقم خوردن این فاجعه فراهم باشد.
دوم اینکه، اصالت تابلوهای در حال خروج از این موزه مورد توجه قرار گیرد و پس از بازگشت این تابلوها نیز مجدداً اصالت این تابلوها بررسی شود، تا یک اثر کپی به موزه بازنگردد. این مسئله با توجه به آنکه برخی آثار این موزه نظیر تابلوی جکسون پولاک تا 250 میلیون دلار ارزش دارد و برخی مجموعه داران بین المللی حاضرند این اثر و نظایر این نقاشی را در بازار قاچاق به دهها میلیون دلار خریداری کنند و هیچ گاه در هیچ جایی به نمایش نگذارند، قابل تامل است. در واقع این ساده انگاری است که تصور کرد بعدها نسخه اصلی به سرقت رفته از گنجینه ایران در یک حراج به نمایش درمیآید، متوجه کپی بودن نسخه در اختیار ایران میشویم و سپس از طریق پیگیریهای حقوقی بین المللی تابلو را پس میگیریم!
سوم اینکه، با توجه به آمارهای متناقض ارائه شده درباره شمار آثار موجود در موزه هنرهای معاصر –که تفاوت یک عدد معادل ده ها میلیون دلار است- لیست و شناسنامه تمامی آثار پیش از ارسال این تابلوها در قالب کتاب گنجینه موزه منتشر شود. به همین بهانه بازرسان معتمد نهادهای نظارتی با کمک کردن از کارشناسان معتبر بین المللی، شمار و اصالت آثار موجود در موزه را بررسی کنند تا شایعات مطرح شده در فضای مجازی مبنی بر اینکه در طول چند دهه اخیر شماری از آثار اصل از این موزه خارج شده و نسخههای کپی جایگزین شده، برطرف شود.
و در آخر اینکه، از مسئولان موزه هنرهای معاصر میخواهیم که پیش از «صادرات» صادرات گنجینه موزه هنرهای معاصر، این آثار را یک بار برای مردم ایران به نمایش بگذارید و مردم ایران بتوانند این آثار را که عمده شان را احتمالاً تاکنون ندیدهاند، برای یک بار –و شاید آخرین بار- از نزدیک تماشا کنند و برای فرزندانشان با این آثار عکس یادگاری بگیرند!