گروه دیگری از حسابداران مسلمان اصرار دارند که حسابداری اسلامی یا غربی ندارد، اگر حسابداری اسلامی مطرح شود قاعدتاً حسابداری مسیحی یا حسابداری یهودی هم میتواند مصداق داشته باشد. جانکلام مخالفان حسابداری اسلامی این است که حسابداری، حسابداری است. در این مقاله تلاش بر این است که این دیدگاهها در چارچوب شرایط محیطی ایران بررسی شود و نهایتاً تحلیلی از دید نگارنده ارائه گردد.
حسابداری اسلامی در سطح نظری
شاید آنچه که بهعنوان تفاوت بنیادی محیطی قابل طرح است حضور دین در زندگی فردی و تجزیه آن از مسائل اجتماعی است. در کشورهای اسلامی نقش تعالیم اسلامی در زندگی جمعی پررنگ میباشد و در قوانین و مقررات حکومتداری، قرآن و سنت درنظر گرفته میشود.
بعضی از صاحبنظران مبانـی اقتصـاد اسلامی را بـا اقتصـاد غـربـی کـامـلاً متفاوت میداننـد
(Taheri, 1999; Rahman, 1999, Baydoun and Willet, 2000) . در اسـلام انسـان امانـتدار است. درصورتی که در غرب انسان مالک نهایی شناخته میشود. لذا پاسخگویی نهایی مسلمان از نظر مسائل مالی در برابر خداوند است و چنین پاسخگویی از طریق زکات و خمس در عمل پیاده میشود.
مقدمه
در محافل دانشگاهی و مراجع حرفهای کشورهای مسلمان مدتی است که بحث حسابداری اسلامی مطرح و در این زمینه سمینارهایی نیز برگزار شده است. گروهی از حسابداران مسلمان معتقدند بنابه ملاحظات جهان بینی اسلامی و غربی، حسابداری سنتی که مبتنیبر جهانبینی غربی است نمیتواند پاسخگوی تأمین نیازهای گزارشگری مالی در کشورهای اسلامی باشد. لذا حسابداران مسلمان باید در کشورهای اسلامی تعریفی از حسابداری اسلامی ارائه کنند و با تبیین اهداف و خصوصیات حسابداری اسلامی، الزامات گزارشگری را روشن کنند. در این زمینه تحقیقاتی انجام شده است که نتایج آنها همه در یک جهت نمیباشد.
گروه دیگری از حسابداران مسلمان اصرار دارند که حسابداری اسلامی یا غربی ندارد، اگر حسابداری اسلامی مطرح شود قاعدتاً حسابداری مسیحی یا حسابداری یهودی هم میتواند مصداق داشته باشد. جانکلام مخالفان حسابداری اسلامی این است که حسابداری، حسابداری است. در این مقاله تلاش بر این است که این دیدگاهها در چارچوب شرایط محیطی ایران بررسی شود و نهایتاً تحلیلی از دید نگارنده ارائه گردد.
در غرب حداکثرسازی سود ...
منبع: حسابداران 1385
در غرب حداکثرسازی سود، فردگرایی، منافع شخصی زیربنای حرکتهای اقتصادی است اما یکمسلمان پایبند به ارزشهای اسلامی در پی سود معقول، منافع جمعی و انصاف و عدالت است.
در اسلام بعضی از معاملات رایج در غرب مانند ربا، قمار، تجارت مشروبات الکلی عملی حرام است و ممنوع است. بعضی از رهبران دینی معتقدند، فعالیتهای اقتصادی در اسلام بر دو ستون اخلاقی عدالت و احسان استوار است. بنابراین تجارت اسلامی باید برپایه این ارزشها انجام شود.
(Yaya and Hameed, 2004).
این تفاوتها محرک اصلی حسابداران مسلمان برای ارائه یک تعریف و الگو برای حسابداری اسلامی میباشد.
زید (Zaid, 1997) حسابداری اسلامی را بهشرح زیر تعریف کرده است :
حسابداری فرایند منظم ثبت معاملات مشروع در دفاتر و اندازهگیری نتایج مالی برمبنای این معاملات بهمنظور استفاده در تصمیمگیری است.
در اینجا تنها تفاوت اصلی آن با تعریف حسابداری سنتی اضافه کردن واژه ” مشروع" است. به نظر نمیرسد با اضافهکردن این واژه بتوان حسابداری سنتی را به حسابداری اسلامی تغییر داد. این موضوع در کشور ما که تمام قوانین ازجمله قوانین حاکمبر تجارت توسط شورای نگهبان از نظر انطباق با شرع بررسی میشود بیشتر زیر سؤال میرود، زیرا بنابر مشروع بودن معاملات است.
افزون بر این، حسابداری باید تمام معاملات را ثبت و گزارش کند. حتی اگر برخلاف شرع، معامله غیرمشروع انجام شود حسابداری ناگزیر به ثبت واقعیت است و نمیتوان بهدلیل غیرمشروع بودن از گزارش آن خودداری کرد.
الخدش عـلاوهبر مشروعیت، مسئـله زکـات را در تعریف حسابـداری اسلامی گنجـانـده است
حسابداری اسلامی عبارت است از فرایند شناسایی، اندازهگیری و گزارشگری مشروعیت فعالیتهای مالی که برای تصمیمگیری، محاسبـه زکات و محاسبه سود واقعی عملیات سرمایهگذاری اسلامی براساس دستورات اسلام، مفید باشد.
تعاریف دیگری نیز غیر از این وجود دارد. در اینجا بهجز بحث مشروعیت، مسئله زکات اضافه شده است. یکی از مسائلی که در کشورهای اسلامی در مذهب سنی مورد توجه جدی است اندازهگیری عناصر صورتهای مالی برای محاسبه زکات است. این موضوع در حوزه بانکداری اسلامی بعضاً نیز پیاده شده است. یعنی زکات بهعنوان آخرین رقم سود و زیان گزارش میشود. محاسبه زکات باید مبتنیبر ارزشهای جاری داراییها باشد.
در مذهب شیعه زکات به کالاهای معدودی (شتر، گاو، گوسفند، خرما، جو، کشمش، طلا و نقره) تعلق میگیرد، اما به منفعت کسب بهطور عام تعلق نمیگیرد. لذا نمیتوان در ایران مسئله زکات را بهعنوان یکعامل مهم در تعریف حسابداری اسلامی بیان کرد. حوزه گزارشگری مالی اساساً مربوط به شرکتها و دیگر شخصیتهایی است که محاسبه زکات برای آنها مورد ندارد. در مذهب شیعه خمس به منفعت کسب تعلق میگیرد اما خمس هم اساساً در حوزه فردی است و انتقال آن یا پرداخت آن توسط شخصیت حقوقی یا شرکت تاکنون مطرح نشده است.