طی هفته های اخیر فشار شکست های تروریست ها و حامیان آنها در سوریه به قدری زیاد و سرسام آور بوده است که هجمه تبلیغاتی و رسانه ای علیه ایران و روسیه و دولت بشار اسد را به اوج خود رسانده است. در حالی که رسانه های غربی سردمدار و طلایه دار این جبهه تبلیغاتی علیه ایران بوده اند، رسانه های عرب نیز در کنار آنها دست به انتشار مطالبی میزنند که برخی از آنها در عین مضحک بودن، جای تامل بسیار دارد. «عرب نیوز» امروز در مطلبی به قلم یکی از روزنامه نگاران عرب به نام «بارعه علم الدین» مدعی شده است که ایران 100 برابر بد تراز اسرائیل برای دنیای عرب است.
به گزارش «تابناک» آنچه در همه تبلیغات منفی علیه ایران و خط مقاومت در خاورمیانه تولید و به شکلی انبوه منتشر میشود، نفرت پراکنی علیه ایران با استفاده از استدلال ها و برهان هایی است که با کمی دقت در محتوی و ماهیت آنها میتوان به خوبی به آبشخورها و پشت پرده های آن پی برد.
پیروزی های ایران و روسیه در حمایت از دولت قانونی بشار اسد در سوریه و هماهنگی منسجم این کشور که اخیرا ترکیه را نیز به ائتلاف خود کشیده اند – تا شکست بزرگ دیگری را در حوزه تاکتیک و استراتژی به غرب و متحدان عرب آنها در منطقه تحمیل کنند – آن چنان فشار سنگینی را به حامیان تروریست ها در سوریه و عراق به ویژه حامیان عرب آنها وارد کرده است که اکنون در تبلیغات منفی خود علیه ایران پا را از دایره عقلانیت هم بیرون گذاشته و به همه آنچه پیش از این حداقل به لحاظ ایدئولوژیک به آن پایبند بودند، نیز پشت میکنند.
بارعه علم الدین در همین راستا در مطلبی که در وب سایت عرب نیوز منتشر شده است با استدلال های عجیب و شگفت مدعی شده است ایران برای دنیای عرب و مسلمان 100 برابر بد تر از رژیم اسرائیل است.
علم الدین این مطلب را همانند سایر نمونه های مشابهی که طی دو هفته اخیر از آنها زیاد دیده ایم، با شعارهای حقوق بشری و تصویر سازی از قتل عام شهروندان بی گناه در حلب – کودکان و زنان – شروع میکند و سعی بر آن دارد تا ذهن مخاطب خود را با اینگونه تصویر سازی ها برای استدلال عجیب و نامتعارف خود به بهترین شکل ممکن آماده سازد.
وی بعد از توسل به مطالب و گزارشهای جهت دار منتشر شده در رسانه های غربی و بعضا گزارش های سازمان ملل در مورد کشتار غیر نظامیان در سوریه – که بخش اعظمی از آنها در نتیجه حمایت های نظامی و اوباش گری تروریست های مورد حمایت کشورهای عرب بوده است – و بعد از هراس افکنی در مورد حزب الله لبنان و نیروهای بسیج مردمی عراق که اکنون نقشی پررنگ در مبارزه با داعش در عراق و موصل دارند، بیان میکند که ایران در حال شکل دادن به یک نیروی زمینی قدرتمند در عراق و سوریه است که حتی بعد از اتمام جنگ نیز در این کشورهای باقی مانده و نفوذ ایران در این قلمرو ها را تداوم بخشد.
به شکلی جالب توجه علم الدین با اشاره سخنان برخی از مقامات ایران که در راستای تقویت روحیه جبهه مقاومت در منطقه در پی پیروزیهای بزرگ در سوریه بوده است و با نیت خوانی و مصادره به مطلوب آنها، و بزرگ کردن مشکلات اقتصادی داخل ایران – در حالی که عربستان سعودی به عنوان بزرگترین حامی تروریسم در منطقه و بزرگترین جنایت کار جنگی در یمن خود زیر بار مشکلات اقتصادی کمر خم کرده است – در خیال خود سعی بر آن دارد تا با نشان دادن حمایت های ایران از خط مقاومت آن را بزرگترین خطر برای منطقه ترسیم کند.
اما به شکلی عجیب و جالب توجه علم الدین بخش مهمی از استدلال خود را معطوف به نشان دادن این نکته کرده است که ایران 100 برابر بدتر از رژیم اسرائیل است. وی بیان میکند: مجموع انبوه سرزمین هایی از سوریه، عراق و لبنان (سرزمین هایی که ایران در آنها مسلط است) در حدود 632 هزار و 700 کیلومتر مربع است. این بیش از 100 برابر بزرگتر از مناطق فلسطینی است که تحت اشغال اسرائیل است. علم الدین میپرسد: چه کسی حداقل در ظاهر در مورد سرزمین های عرب اشغالگر تر است؟
وی ادامه میدهد: رژیم آپارتاید اسرائیل مسئول اقدامات وحشتناک و مخوفی بر علیه شهروندان بی گناه تحت اشغال است. اما این موضوع منجر به باطل شدن این واقعیت نیست که ایران با گسترده کردن قلمرو های خود در سرزمین های عرب 100 برابر خطرناک تر و تهدید 100 برابر بزرگتری از اسرائیل است.
کاملا مشخص است که اینگونه تحلیل ها با چه اهداف و نیاتی بر علیه ایران منتشر میشود. خشم سیاستمداران و رسانه های عربی از پرپر شدن آمال و آرزوهای 5 ساله آنها برای سرنگون کردن دولت بشار اسد در سوریه و جایگزین کردن گروهی تروریستی در این کشور به قدری زیاد است که اکنون ایران را خطرناک تر از رژیمی در منطقه خطاب میکنند که زمانی خود برای پایان دادن به اشغالگری ها و جنایات آن بر علیه اش جنگیده اند.
البته نباید فراموش کرد که طی یکسال گذشته کشورهای عربی که دست خود را از حمایت های آمریکا کوتاه دیده اند، برای تغییر موازنه قدرت در منطقه به سمت اسرائیل متمایل شده اند و به بهانه های مختلف در پی مسیرهایی برای برقراری روابط رسمی با رژیم اسرائیل بوده اند. مشخص است که اینگونه تحلیلها نیم نگاهی نیز به این هدف اعراب به ویژه عربستان دارد و سعی در تلطیف چهره این رژیم و تبرئه آن به تدریج است.
طرفه آنکه در حالی که علم الدین خود به پیروزی های ایران و خط مقاومت در منطقه که به گفته خود بیش از 600 هزار کیلومتر را از نفوذ منطقه ای ایران متاثر کرده، اعتراف میکند، به شکلی مضحک همچنان سعی دارد قدرت منطقه ای ایران را کوچک جلوه دهد و بیان میکند: ایران یک نیروی نظامی دسته دو دارد و اقتصادی کوچک که تحریم ها آن را فلج کرده اند. بسیاری از ایرانی ها خواهان خلاص شدن از حکومت خود هستند.
شاید کسی باید به یاد علم الدین و سایر همپیاله های وی بیاورد که همین اقتصاد فلج و همین قدرت دسته دو نظامی اکنون عربستان سعودی، قطر، امارت و متحدان غربی آنها را که سالیانه میلیاردها دلار بابت فروش اسلحه و تجهیزات «دسته اول» و مدرن از آنها میدوشند، در منطقه خاورمیانه زمینگیر کرده است.
در این موضوع هیچ شکی نیست که ایران دارای نفوذ منطقه ای است و از خط مقاومت در هر کجای منطقه یا بیرون از منطقه حمایت میکند. در این شکی نیست که ایران از روندهای قانونی در منطقه به عنوان قدرت بزرگ منطقه ای حمایت کرده و در صدر مبارزه با تروریسم و ریشه کن کردن آن ایستاده و برای ایجاد ثبات در پیرامون خود هرگونه کنش لازمی را در دستور کار دارد.
اما آنچه مورد سوال است این که کشورهای عرب منطقه در راستای نفرت پراکنی از ایران در پی شکست های پیاپی خود، تا به کجا پیش خواهند رفت؟