اگر قرار باشد مردم را در مقابل خطری مرگ آور محافظت کنیم، یا دست کم شرایطی فراهم آوریم که کمترین آسیب در مقابل این خطر به ایشان وارد آید، چه باید کرد؟ آیا اتکا به تدبیری که هدف از آن، ایجاد بار روانی در میان مردم است، کفایت میکند یا اتخاذ تدابیری واقعی، ولو با اثربخشی اندک، اصولیتر به نظر میرسد؟
به گزارش «تابناک»، به رغم آنکه کارشناسان از اواخر هفته گذشته پیش بینی میکردند که آلودگی هوای پایتخت در هفته جاری تشدید شده و افزایش چشمگیر میزان آلاینده ها برای شهروندان مشکلات فراوانی به همراه خواهد آورد، سرانجام شاهد اتخاذ تدبیری برای مقابله با تشدید آلودگی بودیم که عملا در پایان نخستین روز از هفته جاری بی فایده بودن آن مشخص شد.
این را شاخص وضعیت آلودگی هوا در 24 ساعت اخیر می گوید که در ساعت 8 صبح، عدد 153 را نشان میدهد و از نظر کیفی، هوای «ناسالم» برای همه قشرهای جامعه محسوب میشود؛ وضعیتی که نشان از ناکارآمدی تصمیم اتخاذ شده برای کنترل میزان آلودگی دارد و به هیچ وجه نخواهد توانست مانع از تشدید آلودگی در ادامه هفته و رسیدن به وضعیت «اضطرار» در روزهای آتی هفته شود.
این در حالی است که در واپسین روزهای هفته گذشته و از آنجایی که پیش بینی میشد با توجه به وضعیت جوی، آلودگی هوا تشدید خواهد شد، کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران تشکیل جلسه داده و تصمیماتی گرفت که البته برای برخی مردم ابهام آفرین بود.
«الحاق محدوده طرح زوج و فرد به محدوده طرح ترافیک تهران» و «افزایش زمان اجرای طرح به میزان 2 ساعت در روز» از جمله این تصمیمات بود که با توجه به تهدید ترکمنستان، مبنی بر قطع گاز وارداتی کشورمان از این همسایه شمال غربی، شائبه برانگیز به نظر میرسید.
این در حالی است که با توجه به زیرساخت های ترافیکی کلانشهر تهران، به نظر نمیرسد امکان اجرای همین مصوبات حداقلی نیز وجود داشته باشد، چون تنها محدوده طرح ترافیک با دوربین های هوشمند کنترل میشود و در دیگر محدودهها، از جمله محدوده اجرای طرح زوج و فرد ترافیک، خبری از چنین سامانه هوشمندی نیست.
به عبارت بهتر، در حالی افزایش محدوده طرح ترافیک به عنوان راهکاری برای مقابله با آلودگی هوا در هفته جاری در دستور کار قرار گرفته که ابزاری برای اعمال قانون در این خصوص وجود ندارد و نمیتوان برای آن دسته از رانندگانی که -آگاهانه یا ناآگاهانه- این مصوبه را رعایت نمیکنند، اعمال قانون نمود و امید داشت در سایه این اقدام، مانع از ازدیاد میزان آلاینده های ناشی از احتراق خودروها شد.
بدین ترتیب به نظر میرسد که تصمیمات فوق، تنها اعمال بار روانی بر مردم را نشانه رفته است؛ اقداماتی مسبوق یه سابقه که در دولت قبل، بارها اشکال مختلفی از آن در دستور کار قرار میگرفت و اعمال طرح زوج و فرد از در منازل در روزهای اوج گیری آلودگی هوا در فصول سرد سال، نمونه شاخصی از آنها بود؛ طرحی که بار روانی نشانی از اعلام آن اثرات مقطعی و موقتی نیز به دنبال داشت؛ اما همه نیک میدانستیم که نه منصفانه و قانونی بود و نه قابل اعمال قانون.
شیوه ای که تصمیمات گرفته شده برای کنترل آلودگی هوا در حال حاضر نیز بر مبنای آن صورت میگیرد و نه بیشتر؛ مصوباتی تکراری که از ممنوعیت فروش طرح ترافیک روزانه تا افزایش محدوده طرح ترافیک آغاز می شود و به تعطیلی زنگ ورزش در مدارس و در نهایت تعطیلی مدارس و مهدهای کودک پایان مییابد.
تلخ تر اینجاست که میدانیم حتی اگر اجرای این دست مصوبات ممکن باشد، نیز نخواهیم توانست مانع از ازدیاد میزان آلایندههای مرگبار هوا شویم، چون احتراق سوخت های فسیلی در خودروها، تنها یکی از منابع تولید آلاینده در کلانشهر تهران به شمار میآید و با کمال تعجب، موتورسیکلت ها و ناوگان بزرگ حمل و نقل عمومی از دایره شمول آن بیرون میمانند.
اوضاع نامطلوبی که شبیه رها کردن مردم در مواجهه با آلودگی مرگبار هواست و این پرسش را به وجود میآورد که آیا هیچ راهکاری بهتر و مؤثرتر از مصوبات فوق و ایجاد بار روانی برای جامعه در مسیر کنترل میزان آلودگی هوا وجود ندارد؟ به راستی تا کی باید شاهد تصمیماتی از این دست و به اصطلاح بلوف زدن برای کنترل غول آلودگی هوا و کاهش ضایعات مصیبت بار آن در زندگی مردم باشیم؟!