روزنامه صبح آخرین پنجشنبه دی ماه 1395 گزارشها و خبرهای متنوعی را در صفحات خود جای دادهاند. روزنامههای اصلاحطلب، علاوه بر اینکه سالگرد درگذشت مهندس بازرگان را روی جلد یا در صفحات داخلی خود گرامی داشتند، گزارشهایی هم درباره کاندیداتوری مرضیه وحید دستجردی در صفحات خود کار کرده بودند.
از سوی دیگر، روزنامههای اصولگرا همچنان در حال پاسخ دادن به نشست خبری رئیسجمهور هستند. علاوه بر این، موضوع سخنان دکتر ظریف در اجلاس داووس و سخنان روز گذشته سید حسن خمینی هم از دیگر موضوعاتی بود که میشد ردی از آن را در صفحات روزنامههای امروز دید.
اما شاید متفاوتترین تیتر روزنامههای امروز مربوط به تماشاگران امروز باشد که ادعا کرده، محمود احمدینژاد در رسانه ملی ممنوعالکلام شده و از حسرت چهار ساله هواداران احمدینژاد برای شنیدی صدا و تصویرش از رسانه ملی خبر داده است. دیروز از تیتر «عینک بزنید» روزنامه وطنامروز گفتیم. این روزنامه امروز هم همچنان درگیر ماجرای عینک بوده و این بار برای آلودگی هوا با تیتر درشت نوشته: «عینک نزنید، ماسک بزنید.»
در ادامه تیترهای صفحه نخست برخی روزنامههای صبح امروز را میخوانیم؛
بهار: «تحجر» به اندازه «استکبار» منفور است/پروندهسازان از زنان خیابانی بدترند
جمهوری اسلامی: تصمیمات مهم دولت برای بخشودگی سود تسهیلات افزایش سرمایه بانکها و تسویه بدهیهای دولت
جوان: طعنه آمارها به نشست خبری/سینمای ایران از خیانت فاصله میگیرد
خراسان: ترامپ را شگفتزده میکنیم/دو روی سکه مصوبه بازنشستگی 20 ساله زنان
رسالت: اقتدار، تنها گزینه در برابر بدعهدی آمریکا/مسبب آلودگی هوا دولت است
شرق: شکایت از سردار نقدی/سخنان منتشر نشده هاشمی در جمع فرماندهان ارشد در سال 63
شهروند: «آستانه»ی نگرانی/ لذت رانندگی با خودروی برقی
قدس: نسخه غلط برنامه ششم توسعه برای طلاق/روحانی برای منشور حقوق شهروندی 7 ساعت وقت گذاشت
کیهان: آمار رسمی هم رونق را تأیید نمیکند، حتی با عینک!/همچنان در تحریم و رکود پسابرجام هستیم
همشهری: دورهمی خلافکاران در تلگرام/نه به آمریکا در آستانه
روزنامه آرمان امروز در یکی از ستونهای صفحه نخست خود با دستمایه قرار دادن کاندیداتوری مرضیه وحید دستجری نوشت: برای اصولگرایان سخت است که مدیران خانم موفق در دولت روحانی حضور دارند و برای آنها تصور اینکه این زنان در حد واندازه کاندیداتوری برای انتخابات ریاستجمهوری هستند سختتر است. مرضیه وحیددستجردی تنها خانم اصولگراست که نوای احتمال کاندیداتوری او در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری به گوش میرسد، اما تصور آنها که صحیح هم است، بر این مبناست که اگر بنا بر معرفی دستجردی باشد، پس حتما خانم ابتکار از طیف اصلاحطلب که دارای پیشنیه مورد قبول از جمله حضور در تسخیر سفارت آمریکا و معاونت روسای جمهور در دو دوره اصلاحات و تدبیر و امید است، از مقبولیت بیشتری نزد افکار عمومی برخوردار است. بنابراین باید با هر ترفندی به مخدوش کردن چهره وی بپردازند، مانند دیروز که شایعه بازداشت پسر معصومه ابتکار را منتشر کردند. دیروز طه هاشمی فرزند معصومه ابتکار با ارائه توضیحی ترفند نخنما شده اصولگرایان را بیاثر کرد. او نوشته است: «فردي كه ادعای «ماجرای شراکت میلیاردی سرمایهگذاران جوان با آقازاده ابتکار» را با خبرگزاري فارس و مهر مطرح كرده و نام خود را مخفی کرده، ابتدا به وزارت اطلاعات نامه داد تا رسيدگي کنند. سپس به گزارش وزارت اطلاعات اكتفا نکرد و به دفتر مقام معظم رهبري نامه داد که آن نهاد محترم از طريق بازرسان ويژه با دعوت از اشخاص از جمله اينجانب ماهها تحقيق کرده و گزارش مبسوطي از زيادهخواهيهاي فرد مدعي به همراه تهديدهاي صورت پذيرفته تهيه کردند که به طبع رسيدگي در مراجع قضائي مورد پذيرش همه است. بنابراین جاي تاسف دارد برخي خبرگزاريهای خاص كه گمانههایی را از زندگی شخصي افراد بدون آنکه صحت و سقم آن مشخص شده باشد، رسانهاي كرده و باعث تشويش اذهان میشوند. این قبیل رسانهها قطعا اهدافی را به دور از رعایت اخلاق اسلامی و ايراني دنبال میکنند. در حالیکه وظیفه آنها علاوه بر حفظ حرمت انسانها به عنوان وظيفه شرعي هر مومن انقلابي، باید احترام به نظرات مراجع مربوطه و قوه قضائيه و احكام آنها باشد. اينجانب به رغم شخصي بودن موضوع آمادگي دارم در صورت ضرورت و تاييد مراجع ذيصلاح قضائي، احكام مربوطه مبني بر ابطال احكام منتشرشده را بدون سانسور و محدوديت به رسانهها ارائه کنم. شايان ذكر است اينجانب از ۱۵سال پيش تا كنون هيچ حقوق دولتي و خصوصي دريافت نکردهام و شرح تمام اموال و دارايي خود و خانواده را در اختيار قوه محترم قضائيه قرار دادهام و كليه فعاليتهايم در اين سالها شفاف و روشن است. در پايان اعلام میکنم که رسانهاي ندارم جز دوستان پر لطف و محبتي كه هميشه در كنارم بودند.»
ماجرای مرگ دردناک دو کودک زبالهگرد در حاشیه تهران چنان دردناک بود که امروز به گزارش اصلی صفحات اجتماعی بسیاری از روزنامهها بدل شده بود. از جمله روزنامه اعتماد که هدیده کیمیایی، خبرنگار خود را برای تهیه گزارش از این حادثه به غنیآباد، محل رخ دادن این حادثه اعزام کرد که میتوانید گزارش خوب او را در اعتماد امروز بخوانید. در بخشی از گزارش «تقلاي بقا در سولههاي مرگ» میخوانیم:
کيسههاي پر از بطريهاي پلاستيكي، كيسههاي پر از قوطيهاي خالي رب و كنسرو، كيسههاي پر از بنرهاي پلاستيكي تاريخ گذشته و نردبان آهني سياه رنگي كه دودههاي شب آتشسوزي سياهش كردهاند؛ زمين محوطه بيروني سوله هنوز پر از روغن سياه و نئوپانهاي سوخته است. اينها تمام چيزهايي است كه از شب آتشسوزي مانده. بطريها، قوطيهاي كنسرو و بنرهاي تاريخ گذشته را حميد و محمد همراه دوستان همسن و سالشان از سطلهاي زباله شهر جمع كردهاند تا ماشينهاي زباله جمعكني شهرداري بيايد و تحويل بدهند و دستمزدشان را بگيرند. حميد و محمد آن پنجشنبه شب هفته گذشته همراه با پدرشان در اتاقك اين سوله سوختند. پدر با ٥٠ درصد سوختگي توانست جان سالم در ببرد و دو فرزندش در آتش سوختند. اهالي غنيآباد همه علت آتش سوزي را تركيدگي كپسول گاز ميدانند اما اينكه اين كپسول كجا بود يا چگونه تركيد را كسي نميداند.
روزنامه جوان هم امروز در یکی از گزارشهایش به امتحان خودروی برقی از سوی رئیسجمهور اشاره کرد و با اشاره به اینکه رئیسجمهور قبلی هم از خودروی برقی رونمایی کرده بود اما در این چند سال در هر دو دولت هیچ اتفاقی برای خودروهای برقی رخ نداد با تیتر «پوپوليسم ماشين برقی» نوشت: اگر دو رئيسجمهور داشته باشيم كه يكديگر را در همه چيز و همه جا و هر زمان «متهم» ميكنند و اگر هواي آلوده پايتخت ميخواهد ركورد قرن را بزند، تنها چيزي كه شما را بيشتر از آن هواي آلوده آزار ميدهد، گرفتن عكس يادگاري با ماشينهاي برقي است!
پوپوليسم ماشين برقي احمدينژاد سالها پيش با خودروي برقي عكس يادگاري گرفت، لابد براي اينكه بگويد ميخواهد تهران را از لوث وجود ماشينهاي دودزا نجات دهد و به مردم تنفس تازه دهد و ايران را سرافراز كند و چه و چه. اما هرگز پاي ماشينهاي برقي به خيابانها باز نشد. حالا روحاني هم در روز هواي پاك، همين كار را ميكند، هم در راهبرد و هم در روش شبيه رئيس سابق است. با آنكه از او خيلي بدش ميآيد و همه كاسه كوزهها را حتي در ماههاي پاياني دولتش سر او ميشكند، اما درست مثل او پشت فرمان ماشين برقي مينشيند و گاز ميدهد، بدون دود! او ميداند كه چيزي به انتخابات نمانده و نميتواند دست روي دست بگذارد تا با ماشين برقي هيچ عكس يادگاري نداشته باشد. بايد مثل احمدينژاد عمل كرد؛ مثل خود خود او.
پوپوليسم ماشين برقي دودش به چشم ملت ايران ميرود. ماشين برقي دود ندارد اما رفتار مسئولان ما حسابي دودزاست! سالها بعد عكس روحاني با ماشين برقي در آرشيو رؤساي جمهور ما در كنار عكس احمدينژاد غبار فراموشي ميگيرد اما خيابانهاي پايتخت همچنان در دود موتورها و خودروهاي دودزا غرق ميشود زيرا نه خودروساز لگنساز ما و نه واردكننده و حتي توليدكننده بنزين و نه حتي دولتي كه از يارانه بنزين سودها ميبرد و نه بسياري ديگر كه بخشي از مافياي بزرگ خودروهاي بنزيني هستند، همه و همه عملگراهاي واقعي ماشينهاي غيربرقي هستند نه پوپوليستهاي ماشينبرقي!
روزنامه قانون امروز در گزارش اصلی خود از ساخت سریال پایتخت5 به سفارش مؤسسه اوج خبر میدهد. در بخشی از این گزارش میخوانیم: روز گذشته خبري منتشر شد، مبني بر اينكه «پایتخت5» در روزهای ابتدایی اسفند ماه با حضور اغلب بازیگران اصلی در شهر آتن و نیکوزیا کلید خواهد خورد تا در ماه رمضان سال آینده از تلويزيون پخش شود.آنچه بيش از همه در اين خصوص عجيب و تعجب برانگيز بود اعلام خبر همکاري سيروس مقدم با سازمان «اوج» براي ساخت دو سريال «پايتخت 5» و «هنگام بيداري» بود كه با توجه به سوابق هنري موسسسه «اوج» شايبه سفارشي بودن اين اثر را به وجود آورد و باعث ايجاد اين سؤال شد كه آيا سيروس مقدم به مواضع هنري اوج نزديك شده يا موسسه اوج رويه ديگري را در پيش گرفته است. براي پاسخ به اين پرسش بايد نگاهي به ماهيت و فعاليت هاي هنري اين موسسه فرهنگي انداخت.
روابط عمومي مؤسسه فرهنگي «اوج» در خصوص توليدات اين سازمان به «قانون» توضيح ميدهد:« در خصوص بيلبوردها موضوع اين است كه حجم كثيري از آنها كار سازمان اوج نبود.به طور مثال اين بيلبوردهاي «صداقت آمريكايي» كار سازمان اوج نبود. اين سازمان خودش را يك توليد كننده آثار فرهنگي مي داند و اگر بخواهم كار اين موسسه را به طور كامل شرح دهم ميتوانم بگويم كه كار اين سازمان به هيچ عنوان به كار طراحي محدود نيست. سازمان اوج علاوه بر كار طراحي محصولات ديگري نيزتوليد ميكند». آنطور كه كارشناس ارتباط با رسانه اين سازمان براي «قانون» توضيح ميدهد مؤسسه اوج با داشتن زيرمجموعههاي متعدد و مختلف تاكنون دست به ساخت محصولات فرهنگي متعددي زده است:« فيلم سينمايي«باديگارد» محصول سازمان اوج و به تهيه كنندگي آقاي محمد حسني كه مدير سازمان اوج است يا فيلم «ايستاده در غبار» هم همينطور. سريالهاي «آسمان من» و چند سريال ديگر هم از سري ساختهاي موسسه اوج است.سازمان اوج حدود 15 سريال جديد در دست ساخت دارد كه يكي از آنها سريال «پايتخت 5 است».
کیهان همپای جوان و وطنامروز یکی از آن روزنامههای منتقد دولت بود که به نقد نشست خبری دو روز پیش روحانی پرداخت. در بخشی از گزارش تحلیل سرویس اقتصادی کیهان با تیتر «آمار رسمی هم رونق را تأیید نمیکند حتی با عینک!» میخوانید: تأکیدات رئیس دولت یازدهم در زمینههایی مانند رشد اقتصادی، رونق و مواری از این قبیل، طی مدت کاری دولت یازدهم بارها و بارها تکرار شده است، تکراری که هر چند هر بار واکنش کارشناسان را در این زمینه برانگیخته ولی تاکید مکرر دولتمردان، از جمله شخص رئیس جمهور در این زمینه نشاندهنده نوعی دهن کجی به رسانههای منتقد و کارشناسان میباشد. با این حال برای تنویر افکار عمومی و بررسی علمی و مستند، رئیس جمهور دو روز پیش در بخشی از سخنان خود گفته بود: «یک تحرک بسیار خوبی در سراسر کشور به وجود آمده و هر استانداری به تهران میآید و گزارش میدهد، همه در استان خودشان شاهد رونق و فعالیت هستند، اما عقبماندگیها و کمبودها و رکودها آنقدر عمیق هستند که هنوز جای خالی پر نشده است.
ما در سال 91 حدود 7 درصد رشد اقتصادی منفی داشتیم، در سال 92 منهای 1/2 یعنی نزدیک 2 درصد رشد منفی داشتیم؛ این یعنی 9 درصد رشد منفی داشتیم، در سال 93 حدود 3 درصد رشد داشتیم و در سال 94 حدود 2 درصد رشد داشتیم؛ یعنی ما 5 درصد در مجموع رشد داشتهایم. باید 4 درصد دیگر رشد داشته باشیم تا تازه جبران شود.
ما هنوز نتوانستهایم به سال 90 برسیم و هنوز نتوانستیم آن چالههای به وجود آمده را پر کنیم، بنابراین این حرف درست است و ما هنوز همه آثار رونق را در همه بخشهای کشور نمیبینیم، اما امسال به لطف الهی، یک حرکت بسیار خوبی شروع شده و باید همان را با سرعت بیشتری ادامه دهیم.»
به گزارش فارس، گرد کردن ارقام منفی رشد اقتصادی در سالهای 91 و 92 در اظهارات رئیس جمهور نکته جالبی است. روحانی رشد منفی 6/8 درصد در سال 91 را منفی 7 درصد و رشد منفی 1/2 درصد 92 را منفی 2 درصد عنوان کرده و در مجموع رشد اقتصادی آن دو سال را منفی 9 درصد اعلام کرد که یک درصد از رقم واقعی بالاتر است.
روحانی همچنین رشد اقتصادی سال 94 را مثبت 2 درصد اعلام کرده اما معلوم نیست ماخذ این رشد کدام نهاد آماری است. بانک مرکزی که به بنبست مصلحتاندیشی مشاوران رئیسجمهور خورد و گزارش نماگرهای اقتصادی را بدون درج ارقام رشد اقتصادی منتشر کرد و مرکز آمار ایران هم رشد اقتصادی سال 94 را یک درصد و رشد اقتصادی بدون نفت را 0/9 درصد اعلام کرده است. بگذریم از اینکه در گزارش بانک مرکزی، رشد اقتصادی سال 94 مثبت نبوده و به همین دلیل برای انتشار به سد مشاوران رئیس جمهور برخورد کرد.