«تابناک»، مهدی خرم دل؛ هیأت وزیران دولت یازدهم در جلسه هشتم اسفند 1395 با پیشنهاد سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با خروج 446 قلم از آثار تاریخی و هنری به شرح فهرست پیوست که تأیید شده به مهر دفتر هیأتدولت است، موقت جهت برگزاری نمایشگاهی با نام «ایران: فرهنگ کهن بین آب و بیابان» در شهر بن آلمان موافقت کرد.
در این مصوبه که یازدهم اسفندماه ابلاغ شده، تأکید شده در اجرای ماده (21) آیین نامه اموال فرهنگی، هنری و تاریخی نهادهای عمومی و دولتی موضوع تصویب ـ نامه شماره 50446/ت25214هـ مورخ 1381/12/14، به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اجازه داده شده با هماهنگی مرکز امور حقوقی بین المللی نهاد ریاست جمهوری و رعایت قوانین و مقررات مربوط، مجموعه ای از آثار ارزشمند میراث ملی ایران که شمار قابل توجهی از آنها متعلق به هزاره های پیش از میلاد است، به آلمان منتقل شود.
نفس انتشار پیوستی از آثار جابجا شده در ضمیمه این مصوبه، کاری ارزشمند در راستای شفافیت بیشتر چنین انتقالِ کم سابقه ای است که تا حدودی از ابهام ها می کاهد؛ اما هم متن این مصوبه و هم پیوست ضمیمه آثار حاوی جزئیات بسیار نگران کننده ای است. نخستین نگرانی درباره مدت زمان انتقال این اشیا به آلمان است.
در این مصوبه، به جای آنکه دقیقاً مشخص شده باشد این اموال از چه تاریخی از ایران خارج می شود و پس از چه تاریخی باید به ایران بازگردد، از لفظ «موقت» استفاده شده که می تواند یک هفته، یک ماه، سه ماه، شش ماه یا زمان بیشتری باشد؛ بنابراین نمی توان پس از زمان مشخصی، پیگیر بازگشت این اشیا به ایران شد و با لفظ «موقت» می توان مدت های مدیدی به انتظار بازگشت این آثار نشست.
نگرانی بعدی و اصلی در ضمیمه این مصوبه مشهود است. مطابق با قاعده معمول، باید این آثار ارزش گذاری می شده تا به میزان ارزش تعیین شده برای این آثار بیمه صورت می پذیرفته و این کار نیز انجام شده و در پیوست این مصوبه، تصویر آثار، ابعاد این آثار، شمارشان و همچنین ارزششان برآورد شده و بیمه نیز متناسب با رقم تعیین شده، متعهد به پرداخت خسارت تخریب یا سرقت هریک از این آثار خواهد بود اما رقم تعیین شده در مواردی بسیار اندک و غیرمنتظره است.
شمار چشمگیری از ژتون های گل متعلق به 4700 تا 5200 سال پیش از میلاد مسیح فقط 200 یورو ارزش گذاری شده است؛ یعنی یک قطعه تاریخی متعلق به بیش از هفت هزار سال پیش به اندازه یک گوشی تلفن همراه نیز ارزش گذاری نشده و بیمه در صورت تخریب با فقدانش چنین رقم نازلی را پرداخت می کند! خنجرها، سرنیزه ها و سرپیکان های مفرغی و برنزی متعلق به هزاره چهارم پیش از میلاد نیز 5000 تا 7000 یورو معادل حدود 20 تا 34 میلیون تومان وجه ارزش گذاری شده است!
البته برخی آثار نیز قیمت گذاری بالایی شده؛ برای نمونه، بالاترین رقم ارزیابی بیمه به جام های زرین مارلیک اختصاص دارد که برای هر جام تا یک میلیون و پانصدهزار یورو در نظر گرفته شده است. در واقع گران ترین اثر این مجموعه متعلق به هزاره اول پیش از میلاد، به عنوان یکی از سمبل های تمدن ایران، حداکثر شش میلیارد تومان می ارزد. مجموع این 446 اثر نیز 37699400 یورو معادل 153 میلیارد و هشتصد و سیزده میلیون تومان ارزش گذاری شده است.
نیم نگاهی به لیست آثار ارسالی به آلمان نشان می دهد که قیمت گذاری اغلب آثار با منطق عقلانیت سازگاری ندارد و این قیمت گذاری ها آنچنان نازل است که نیاز به سابقه کارشناسی آثار تاریخی برای درک اشتباه رخ داده ندارد. حقیقتاً کدام ایرانی می پذیرد که یک اثر تاریخی -ولو کوچک و گلی- متعلق به هفت هزار سال پیش، فقط حدود نهصدهزار تومان ارزش گذاری شود و اگر این سرمایه ملت ایران به سرقت رود یا نابود شود، فقط 200 یورو به ایران پرداخت شود؟
وقتی برخی تابلوهای موجود در گنجینه موزه هنرهای معاصر متعلق به نقاشان معاصر غربی بیش از صد میلیون دلار ارزش گذاری می شود، چگونه جام تاریخی زرین متعلق به 2500 تا 3000 سال پیش، حداکثر یک و نیم میلیون دلار ارزش گذاری می شود؟ آیا نباید نگران بود؟ به متن و پیوست این مصوبه که ضمیمه این مطلب شده، توجه کنید و به این پرسش نگارنده، پاسخ دهید. آیا هر ایرانی منفرداً نباید نسبت به سرنوشت این آثار نگران باشد؟
برخی صفحات پیوست این مصوبه از این قرار است؛