مطابق آمار بیشتر زنان زندانی که مرتکب جرائم غیرعمد میشوند، سرپرست خانوار هستند. وضعیت زنانی که در زندانها بهسر میبرند از هر طرف نگرانکننده است. بیشتر آنها جگرگوشهای بلاتکلیف در بیرون از زندان دارند، با ورود هر زن به زندان، وضعیت زندگی خانوادگی آنها دچار ازهمپاشیدگی میشود. از طرفی هم بسیاری از زنان در جرائم ارتکابی قربانی مردان میشوند. معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری در دولت یازدهم توجه به وضعیت زنان زندانی را در برنامهریزیهای خود قرار داد.
به گزارش شرق، بازدیدهای معاونت زنان از زندانهای زنان در استانهای مختلف و تلاش برای توانمندی زنانی که مرتکب بزه شدهاند، قدمهای اولیه برای بهبود وضعیت زنانی بود که آسیبدیدگان اجتماعی محسوب میشوند. حالا در اقدامی جدید، معاونت زنان در آزادسازی زندانیان مرتکب جرائم غیرعمد با ستاد دیه همراه شده است و در قالب امضای یک تفاهمنامه و کمپینی که ارمغان نام گرفته در راه آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد، بخش آزادی زنان را برعهده گرفته. کمپینی که شروعکنندهاش شهیندخت مولاوردی است و در این گفتوگو از مردم بهویژه زنان دعوت میکند تا به کمپین ارمغان بپیوندند و سهمی در آزادی زنان زندانی داشته باشند تا شاید یک بار دیگر مادرها به خانه برگردند و فرزندانشان را در آغوش بگیرند و دختران دوباره صدای خندههای از ته دلشان جای گریههای روی تختهای غمگین زندانها را بگیرد. شهیندخت مولاوردی در این گفتوگو از «ارمغان» میگوید.
خانم مولاوردی، زندانیبودن یک مادر چه تأثیری روی بنیان خانواده و فرزندانش میگذارد؟ بهخصوص که بیشتر زنان زندانی ما مطابق آمار، زنان سرپرست خانوار هستند و از خانوادههایی میآیند که آسیبدیده اجتماعی محسوب میشوند؟
قطعا حضور مادر در زندان آسیبهای جدی به خانواده و فرزندان حتی بیشتر از زندانیبودن مرد خانواده وارد میکند. با اینکه در فرهنگ ما کودکی که پدرش را از دست میدهد یتیم محسوب میشود ولی ما در عمل شاهد هستیم خانوادههایی که مادرشان را از دست میدهند، دچار ازهمپاشیدگی خواهند شد. ما خانوادههایی را که پدرشان در زندان است، خانوادههایی در معرض آسیب تعریف میکنیم، و این نگرانی را داریم که آسیبهای مختلفی متوجه خانواده آنها باشد. حالا اگر به جای پدر، مادر خانواده در زندان باشد شرایط پیچیدهتر هم میشود. از طرف دیگر متأسفانه ما شاهد خانوادههایی هستیم که پدر و مادر را به صورت توأمان در زندان دارند و وقتی از زن زندانی درباره وضعیت فرزندان او سؤال میکنی یا از آنها خبر ندارند یا اینکه هرکدام را یکی از اعضای فامیل نگهداری میکنند تا زمانی که مادر آزاد شود. این را باید بپذیریم وقتی پدر فوت میکند، این مادر است که همت خود را نشان میدهد تا خانواده را حفظ کند، ولی در زمانی که این بلا سر مادر میآید، ما کمتر شاهد حفظ بنیان خانواده بهواسطه پدر هستیم و این هم به روحیات یک مادر باز میگردد. به خاطر تمام این اما و اگرها بود که ما از ابتدای دوره دولت یازدهم ضمن اینکه توجه به توانمندی خانوادههای زندانی بهویژه همسران و دختران آنها را در برنامههای خود قرار دادیم، از همان ابتدا به وضعیت خانوادههایی که زنان زندانی داشتند هم بیتوجه نبودیم؛ هرچند نتوانستیم قدمی جدی برداریم. با پیگیریهایی هم که تاکنون انجام دادیم و با بازدید از زندانها در برنامههای استانی، توانستیم به برنامهای عملی برسیم که مقدمهای است برای ادامه راه و برنامههای بعدی.
در بازدید از زندان زنان شهرهای مختلف، مهمترین مسئله مطرحشده که زنان زندانی به آن اشاره کردند، چه بود؟
یکی از برنامههای اصلی من در سفرهای استانی بازدید از زندانها و مراکز ماده ١٦ و مراکز نگهداری از زنان آسیبدیده اجتماعی است. در کنار آن همچنین تلاش میکنیم تا جایی که امکانات و اختیارات و اعتبارات به ما اجازه میدهد پیگیر بهبود وضعیت این زنان و توسعه مراکزی باشيم که این گروه از جامعه را کمک میکند تا توانمند شوند و اشتغال پایدار پیدا کنند؛ چون عمدتا زنانی که در این وضعیت به سر میبرند بعد از رهایی به دلیل برچسب و انگی که میخورند مشکلات فراوانی خواهند داشت، از طرف خانواده و جامعه طرد میشوند و برای همین بسیار آسیبپذیرتر از مردان آزادشده از زندان هستند و برای همین عمدتا بازگشت به زندان دارند. من سعی میکنم در این بازدیدها به صحبتهای آنها گوش کنم. مطالبه اکثر اینها بین آنهایی که جرائم غیرعمد مرتکب شدهاند رهایی است. در صحبت با آنها متوجه میشویم بسیاری از آنها ناآگاهانه گرفتار شدهاند و دقیقا نمیدانستهاند که چه سرنوشتی در انتظارشان است. زنان بهخصوص درباره اسناد تجاری شناخت و آگاهی لازم را نداشتند و بدون آنکه تقصیری متوجهشان باشد، بیشترشان قربانی جرائم مردان خانواده میشوند و پایشان به زندان کشیده میشود. البته خانمهایی هم هستند که مثل آقایان به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده و عامدانه پا در این وادی گذاشتهاند، اما روی سخن ما با خانمهایی بوده که زندانی جرائم غیرعمد هستند.
شما خودتان در رشته حقوق درس خواندهاید و این حوزه را میشناسید. آیا قانون ما نگرش خاصی به وضعیت زنان زندانی داشته است و آیا برای وضعیت زنانی که قربانی جرائم دیگران میشوند تدبیری اندیشیده؟
قانون ما از این نظر تفاوت نگرشی ندارد و اتفاقا از مواردی است که تساوی جنسیتی را برقرار کرده است. درحالیکه این انتظار میرود که با توجه به وضعیت نیازها و اقتضائاتی که زنان زندانی دارند، حتما توجه ویژه به این گروه زندانیان بشود که ما متأسفانه این توجه را در قانون نداریم. درحالحاضر راهکارهای بهبود وضعیت زندانیان و زندانها در دستور کار کمیسیون اجتماعی دولت است و ما هم تا جایی که توانستیم بررسیهای لازم را انجام دادهایم و مشخصا درباره زنان زندانی پیشنهادات لازم را مطرح کردهایم که البته هنوز نهایی نشده است. بررسیهای ما نشان میدهد این باگ در قانون وجود دارد و ما حتما باید فکری به حال آن بکنیم.
از چه زمانی معاونت زنان تصمیم به همکاری با ستاد دیه گرفت؟
من همیشه پیگیر خبرهای این ستاد بودم؛ چه قبل از مسئولیت و چه حالا و به نظرم کار درخورتوجهی در حوزه آزادی زندانیان انجام میدهند. گزارشهای ارائهشده از فعالیتهای ستاد و رسیدگی به امور زندانیان برای ما ارزشمند بود. بعد از جلسهای که با رئیس ستاد دیه آقای جولایی داشتیم، پیشنهاد امضای تفاهمنامه بین ستاد و معاونت زنان مطرح شد و آنجا متوجه شدیم که ستاد دیه با نهادهای مختلف تفاهمنامه امضا کرده است. ما متن تفاهمنامه را مطالعه و بررسی كرديم و سپس تفاهمنامه امضا شد. هدفمان هم از این امضای تفاهمنامه بیشتر کمک به زنانی است که در جرم قربانی اشتباه شده است. هدفمان این است؛ ضمن آنکه بتوانیم آگاهی به آنها بدهیم که کمتر به این وادی گرفتار شوند، برای برونرفت از وضعیت فعلیشان هم تلاش کنیم. بالاخره بعد از بازدیدی که من در آغاز هفته زن از ستاد دیه داشتم، به این توافق رسیدیم که اقداماتی را برای آزادی زنان زندانی جرائم غیرعمد داشته باشیم و امیدواریم بتوانیم با جریانسازی آن را در کل جامعه تسری دهیم.
درباره متن تفاهمنامه توضیح میدهید؟
در راستای این تفاهمنامه کمپینی با نام ارمغان در حال راهاندازی است. پیشنهاد این است که ما از میلاد حضرت زهرا تا میلاد حضرت معصومه حداقل در دو ماه و نیم به صورت داوطلبانه پنج رقم انتهای فیشهای حقوقی کارکنان دستگاهها و مؤسسات دولتی بهویژه کارکنان زن را به آزادی زندانیان جرائم غیرعمد اختصاص دهیم که بخشی از آنها را زنان تشکیل میدهند. این کار کاملا داوطلبانه صورت میپذیرد و کمپین ارمغان برای پیوستن مردم به ما فعالیت میکند.
برای همهگیرشدن این کمپین نیاز به فرهنگسازی دیده میشود، به نظر شما چرا فرهنگسازی صحیحی درباره آزادسازی زندانیان صورت نگرفته و معاونت زنان در این حوزه برای فرهنگسازی چه اقداماتی کرده است؟
گزارشهای خوبی را ستاد دیه از آزادسازی زندانیان از سوي مردم بهواسطه گلریزانهای مختلف در روزهای بهخصوص به ما رسانده است. این گزارشها نشان میدهد این فرهنگ در حال شکلگیری است، اما شرایطی هم برای همهگیرکردن آن لازم است و البته ستاد دیه نیز برای آزادی زندانیان شرایط مشخصی را در نظر میگیرد. اول اینکه بیشتر این گلریزانها جرائم غیرعمد را دربر میگیرد و ثانیا کسانی که بار اول مرتکب جرم شدهاند، از سوي ستاد دیه آزاد میشوند. کمکم میبینیم که فرهنگ آزادسازی زندانیان در حال جاافتادن است. من قرار است در جلسه هیئت دولت از وزرای محترم دعوت کنم تا به کمپین پيوسته و کمکهای آنها را جمع آوری کنم و خودم نیز به این حرکت ملحق شوم.
ما میتوانیم شما را شروعکننده کمپین بدانیم؟
من از خودم شروع میکنم و انشاءالله بقیه هم به ما بپیوندند.
نگاهتان در بلندمدت به آزادسازی زنان زندانی چگونه است؟
ما در ابتدای امر باید فکری به حال جای خالی مادر در خانوادههایی کنیم که زنانشان در زندان هستند. هیچکس جای زن را در خانه پر نمیکند و اینها باید به آغوش خانواده بازگردند. در جرائم موردنظر ما بحث غیرعمدبودن مطرح است. در جرائم غیرعمد جرم ارتکابی فاقد عنصر معنوی است و آنها عامدانه و عالمانه مرتکب جرم نشدهاند و ناخواسته قربانی شرایطی شدهاند که هر کدام از ما میتوانست جای آنها باشد. در یک جرم غیرعمد هرکسی میتواند جای مرتکب باشد و این فرد چه توقعی از ما دارد و ما اگر جای او بودیم چه توقعی داشتیم؟
ممکن است روزی کمپین مشابهی برای زنانی که مرتکب جرائم عمد شدهاند نیز ايجاد شود؟
چراکه نه. در ابتدا باید ببینیم در این راهی که آغاز کردیم چقدر میتوانیم اعتماد افراد را جلب کنیم و انشاء الله اگر با موفقیت پیش برویم و بتوانیم در این مدتی که تعیین کردهایم به اهدافمان دسترسی پیدا کنیم، جامعه هدفمان را بزرگتر ميکنیم.