کارلوس کیروش، روزهای پرفشاری را در فوتبال ایران سپری میکند اما این فشارها، به جای دور کردن او از شخصیت واقعیاش، این مربی را به اصیلترین تصویر از خودش رساندهاند.
به گزارش تابناک ورزشی، او حالا درست همان مردی است که انتظارش را داریم. یک مربی خشن، جذاب، متفکر و بیلبخند که در همه دقایق بازی مثل قهرمانهای شطرنج به زمین مسابقه چشم دوخته است.
مردی که اجازه نمیدهد بازیکناناش، هیچ مسابقهای را ساده بگیرند ، هیچ 3 امتیازی را سهلالوصول بدانند و در هیچ جدالی، کمتر از توانشان انرژی خرج کنند. در نیمه اول مسابقه با چین، کیروش برای تذکر دادن به عزتاللهی و جهانبخش، حتی در انتظار پایان نیمه باقی نماند و از همان کنار زمین، این دو لژیونر جوان را متوجه کرد که با ادامه این روند، جایی در ترکیب تیم او نخواهند داشت.
حتی شرایط ایدهآل ایران در جدول ردهبندی گروه، موجب نشد کیروش برای لحظهای از اهمیت شکستدادن چین در تهران غافل شود. حضور او در کنار زمین، همان نیروی ماورایی بود که موجب شد توپِ بعد از چند رفت و برگشت، درست روی پای مهدی طارمی بنشیند و به تور دروازه چین برسد. مربیِ برنده، بیشتر از همه بازیکنان تیم به دنبال پیروزی بود و حتی بعد از به ثمر رسیدن تنها گل ایران در این مسابقه، حاضر نشد شادیاش را با هیچکس قسمت کند. او به تنهایی روی نیمکت رفت تا در هیاهوی آزادی غرق نشود و جریان بازی را از دست ندهد.
کیروش که بر خلاف فوساتی، با مارچلو لیپی بزرگ مشکلی نداشت، در پایان بازی به طرف مرد اول نیمکت چین رفت و برای دقایقی با او صحبت کرد. شاید حافظه فوتبال سالها بعد، لیپی را زودتر و سادهتر از کارلوس کیروش به یاد بیاورد اما در ایران، هیچکدام از عشاقِ فوتبال حروفِ نام سرمربی پرتغالی را فراموش نخواهند کرد. مردی که به یک کشور، انگیزه جنگیدن داد. که راه همیشه طاقتفرسای جامجهانی را هموار کرد. که رویاهای دور را، به قابهای نزدیک بخشید. دلاوری که لبخند نمیزد اما فاتحِ قلبهای مشتاق در آزادی بود. باهوش، عصبانی و کشنده. کارلوس کیروش.