سیلی زدن، ضربه با خط کش فلزی، شلاق، ضرب و شتم، لگد، پیچاندن گوش، فحاشی، فرو رفتن مداد در سر بر اثر شدت ضربه وارده و...؛ اینها تنها چند مورد از تنبیه های بدنی است که به تازگی در مدارس سراسر ایران رخ داده و رسانهای شده است؛ آن هم در حالی که نزدیک دو دهه از ممنوعیت تنبیه بدنی در مدارس می گذرد و قانونگذار مواردی خفیفتر از تنبیه بدنی را نیز غیرمجاز دانسته است.
به گزارش «تابناک»، آخرین نمونه از این دست، اتفاقی است که از جنوب کرمان به رسانهها راه یافته و بازتاب وسیعی در جامعه داشته است؛ اتفاقی که به استعفای مدیر آموزش و پرورش شهرستان منجر شد و حالا به فاصله چند روز از وقوع، به بازداشت معلم خاطی نیز منجر شده است. البته تنبیه بدنی در مدارس ایران اتفاقی بی سابقه نیست، آنقدر که میببینیم مورد اخیر در جایی رخ داده که چندی پیش، تصویر هولناکی از تنبیه دانش آموز به دست معلم منتشر شده بود؛ تصویر فرو رفتن مداد در سر دانش آموزکه دلخراش بود و چندی پس از تنبیه شماری از دانش آموزان این شهرستان به دلیل عجز از پرداخت شهریه رخ میداد!
تنبیه بدنی در شوش خوزستان، تنبیه بدنی در کرمان، تنبیه بدنی در الیگوردز در سال 94، تنبیه بدنی در استان گلستان، تنبیه بدنی با شلاق به دلیل عدم پرداخت شهریه در استان کرمان در مهرماه 95، تنبیه بدنی در استان شیراز در آبان ماه95، تنبیه بدنی در مدرسه ای در روستای تولوز از توابع خدابنده در زنجان در مهرماه 95، تنبیه بدنی در مدرسه ای در منطقه9 تهران در مهرماه 95، تنبیه بدنی با خط کش فلزی در رودبار جنوب در فرودین سال جاری و... . اینها تنها نمونه های محدودی از اتفاقات مشابهی هستند که مجال رسانه ای شدن یافته اند اما به رغم بحث ها و اظهارنظرهایی که از سوی کارشناسان این حوزه، اهالی رسانه و مردم صورت گرفته، تدبیری برای جلوگیری از تکرارشان اندیشیده است.
تنبیه بدنی ممنوع!
در سال 1379 تنبیه بدنی طی آیین نامه اجرایی مدارس به طور کلی و به هر شکلی ممنوع اعلام شد. ماده 77 این آیین نامه مقرر می دارد: «اعمال هرگونه تنبیه دیگر از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع و در اعمال تنبیهات نباید بین دانش آموزان تبعیض و استثنایی قائل شد.» صراحت این ماده قانونی به اندازه ای است که هر کسی با حداقل سواد هم می تواند متوجه منع اکید مقنن درباره تنبیه بدنی در مدارس شود. با این حال چطور ممکن است معلمین استخدامی آموزش و پرورش این یک سطر قانون را متوجه نشده باشند؟ آیا نمی توان این گونه تصور کرد که بسیاری از معلمین حتی یک بار هم به قانون اصلی شغلشان رجوع نمی کنند؟
از سوی دیگر، قانونگذار در متن این ماده بیان کرده است که تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه هم ممنوع است؛ بنابراین وقتی تعیین تکلیف برای تنبیه منع شده، چطور می شود دانش آموزان را تنبیه جسمی کرد؟
گفتنی است، در سطح بین الملل هم قوانین بسیاری برای جلوگیری از تنبیه بچه ها در نظر گرفته شده است. کنوانسیون حقوق کودک مورخ نوامبر 1989 از جمله این قوانین است که در فصل های گوناگون به حمایت از کودکان پرداخته است. همچنین است، قانون حمایت از کودکان مصوب 1381 در مجلس شورای اسلامی که در ماده 5 خود مقرر می دارد: «کودک آزاری از جرایم عمومی بوده و احتیاج به شکایت شاکی خصوصی ندارد» و این به آن معناست که اگر ما تنبیه دانش آموزان در مدارس را مصداق کودک آزاری بدانیم، معلمین خاطی مجرم عمومی تلقی شده و بخشوده نخواهند شد!
در مهرماه سال گذشته مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش از تعداد شکایات والدین دانش آموزان درباره تنبیه بدنی فرزندانشان خبر داد. به گزارش ایلنا، رحیم میرشاه ولد خبر از ثبت حدود 2000 شکایت در سال های 93 و 94 خبر داد؛ آماری عجیب که بیانگر بی قانونی در سطحی گسترده است.
آسیب شناسی تنبیه بدنی در مدارس
برخی بر این باورند که تنبیه های بدنی در مدارس کشور، دلایل و ریشه های بسیاری دارد و برای حل این معضل ابتدا باید به این مشکلات رجوع کرد و در پی از بین بردن آنها برآمد. محمدرضا خوانساری، روانشناس بالینی و کارشناس در این حوزه در مصاحبه با خبرنگار تابناک گفت: «بسیاری از بچه هایی که به مدرسه می آیند، آموزش های لازم را در خانه ندیده اند و بخشی از مشکلات تربیتی منزل این دانش آموزان به مدرسه وارد میشود و معلم در عین اینکه باید تربیت تحصیلی دانش آموز را به عهده داشته باشد، مجبور است تربیت اخلاقی دانش آموز را هم انجام دهد.» خوانساری ادامه داد: «باید توجه کرد که شرایط مالی معلمین و استرس کلاس داری و شرایط اجتماعی آنها همه دست به هم می دهند و باعث بوجود آمدن اتفاقات این چنینی می شوند. ما انسان ها زمانی که عصبی می شویم مشکلاتمان را بر سر در دسترس ترین افرادی که اطراف ما هستند خالی می کنیم و معلم هم مشکلات خود را بر سر دانش آموزان خود خالی می کند.»
اما باید دید اساسا تنبیه دانش آموزان کارکردی در تربیت آنها خواهد داشت یا خیر؟ محمدرضا خوانساری در این باره نیز به تابناک گفت: «به طور کلی تنبیه و سرزنش بچه ها چه در منزل توسط والدین انجام بگیرد و چه در سیستم آموزشی انجام شود، آموزشی برای بچه در بر نخواهد داشت و تنها باعث می شود تا موقتا بچه رفتاری را که به خاطر آن مورد تنبیه واقع شده است از خود نشان ندهد. بهترین روش برای یادگیری، تشویق و تقویت بچه و ایجاد مسئولیت پذیری در اوست، تشویق درست هم تشویق گام به گام است.»
وی همچنین درباره تفاوت های استعدادی دانش آموزان با یکدیگر گفت: «فردی از نظر استعداد در سطح مشخصی است و توانایی او هم برای همان سطح است. بعضی وقتها اما معلم ها انتظار دارند که دانش آموز فراتر از استعدادش ظاهر شود و فراتر از توانایی دانش آموز از او تکلیف می خواهند. در این صورت بچه علاوه بر اینکه احساس ناتوانی می کند، دچار مشکلات روانی هم می شود. حتی خود معلم هم دچار سرخوردگی می شود. به این دلیل که انتظار بیش از اندازه از دانش آموز دارد و وقتی که انتظار او برآورده نمی شود از دست دانش آموز عصبانی می شود و ممکن است دانش آموز را تنبیه کند.»
گزاره قدیمی و منطقی وجود دارد، مبنی بر اینکه در پس هر معلولی، علتی نهفته است. از این نظر باید دید تنبیه های صورت گرفته در مدارس چه علتی دارند. بسیاری، معلمین را تماما تخطئه می کنند و اما در این بین هستند کسانی که در پی ریشه های این دست اتفاقات اند.
خوانساری در این باره تصریح کرد: «بخشی از این موضوع به سطوح بالای جامعه برمی گردد که باید حق و حقوق مناسب و مطلوبی برای معلمین در نظر گرفته شود تا با علاقه بیشتر به کارشان بپردازند، بخش دیگری هم به خانواده برمی گردد که نیاز است خانواده سهم خوبی در تربیت فرزندان خود داشته باشند، بخش دیگری هم به ویژگی های خود معلم برمی گردد. معلم به رغم این مشکلات باید سعی کند که هدف اولیه اش رفتار صحیح و خوب با دانش آموزان و همچنین تشویق آنها به یادگیری باشد و نباید نیازهای بیش از اندازه از داتنش آموزان داشته باشد.»
او همچنن گفت: «مشکل دیگری هم که به سیستم آموزش و پرورش ما آسیب وارد کرده، گزینش های آموزش و پرورش است. بعضا پیش می آید که در سیستم آموزش، افراد به صرف اینکه مثلا آدم های مذهبی هستند در آموزش و پرورش استخدام می شوند. بدون بررسی سایر صلاحیت های دیگر آنها از جمله اینکه آنها تحصیلات مناسبی داشته باشند، یا از نظر اخلاقی انسان های مناسبی باشند، یا اینکه از نظر روانی در شرایط مناسبی باشند. به همین دلیل است که روز به روز سیستم آموزش و پرورش ما به سمت قهقرا می رود.»
گفتنی است، نزدیک به صد سال از ممنوعیت تنبیه بدنی در بسیاری از کشورهای اروپا می گذرد. همچنین در خیلی از ایالات آمریکا هم تنبیه بدنی همراه با ممنوعیت است. حالا که نزدیک به دو دهه از تصویب قانون منع تنبیه بدنی در مدارس در ایران گذشته، گویا لازم است تا پدرومادران حقوق فرزندان خود را بشناسند. بدون شک، اگر موارد پیش آمده با شکایات و پیگیری های جدی تری رو به رو می شدند، امکان تکرار آنها به وجود نمی آمد. از سوی دیگر، آموزش و پروش می تواند با ایجاد فضایی آرامتر برای معلمین و با به خرج دادن وسواس بیشتری در گزینش آنها، مانع تکرار این حوادث شود.