ستادهای انتخاباتی فعال شدهاند، شعارهای و پوسترهای انتخاباتی هم تقریبا در همه جا دیده می شوند، البته این همه جا دیگر حتما به فضای شهری اطلاق نمی شود، بلکه فراتر از آن در فضای مجازی، گوشی های تلفن همراه و ... به وفور میتوان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم را دید. فضای انتخابات شهر و حتی روستا ها را فرا گرفته است.
به گزارش «تابناک»، هر چه به زمان برگزاری انتخابات نزدیکترمی شویم،استراتژی احزاب و گروه های سیاسی برای حضور در میدان رقابتی عیانتر و آشکارتر می شود، به این معنا که این روزها برخی تحلیل ها و گمانه زنی ها قوت می گیرد، برخی دیگر حذف می شود و حتی جمعی از طیف های سیاسی به تصمیم گیری های انتخاباتی جدی رسیده و تصمیم نهایی خود را رسما اعلام می کنند.
6 کاندیدای احراز صلاحیت شده – سید ابراهیم رئیسی، حسن روحانی، محمدباقر قالیباف، اسحاق جهانگیری، مصطفی میرسلیم و مصطفی هاشمی طبا- هرکدام با شعار و هدفی راهی کارزار دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شده اند و برنامه های خود را برای رویارویی و رقیبان آماده کرده و البته آن را به مردم نیز عرضه می کنند تا آنان 29 اردیبهشت ماه در خصوص رأی دادن به کاندیداها تصمیم گیری کنند.
در این میان تکلیف «حسن روحانی» از همه روشنتر است. او رئیس جمهور دولت یازدهم است که همچون دیگر روسای جمهوری میخواهد برای دوره دوم هم سکاندار قوه مجریه باشد، از اینکه نمی خواهد مسیر حرکت دولتش نیمه کاره بماند، سخن می گوید و می خواهد که حامیان و هوادرانش در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بازهم پای صندوق های رای بیایند و او را در نیمه راه رها نکنند.
روحانی باتوجه به شرایطی که رقم خورده است دیگر مفروضاتی نظیر احتمال رد صلاحیت و کاندیدای پوششی را در مسیر رقابت خود نمی بیند و البته به همین دلیل هم هست که طبیعتا به عنوان رئیس جمهور مستقر با شانس بیشتری از رقبایش می تواند در عرصه رقابت های انتخاباتی میدان داری کند.
بحث کاندیداتوری روحانی که میآید ناخود آگاه موضوع کاندیداتوری «اسحاق جهانگیری» به ذهن می رسد. او با شعار همراهی و همدلی با «حسن روحانی» اعلام کاندیداتوری کرد و از همان روز ثبت نام اعلام کرد که آمده تا مکمل روحانی باشد و از پشت پرده هایی با مردم سخن بگویید که تاکنون دولت از آنها سخن نگفته است.
برنامه و چرایی ورود جهانگیری به عرصه رقابت ها مشخص بود و هست و آنچه به حضور پوششی او که امروز می توان آن را به حضور حمایتی تعبیر کرد نیز قدرت و هویت می دهد، توافقش با سران ائتلاف اصلاح طلبان – اعتدالگرایان و البته شخص رئیس جمهور است.
تحلیلگران معتقدند که حضور جهانگیری یک رفتار احتیاطی از جانب جریان فکری و ائتلاف اصاح طلبان - اعتدالگرایان بود. علیرغم اینکه نامزد نهایی ائتلاف اصلاح طلبان - اعتدالگرایان روحانی است و قطعاً آنها نیز از برنامههای وی دفاع میکنند، ولی به هر دلیلی ممکن است فضای انتخابات در جلسات مناظره به سمتی برود که فضای کافی به نفع روحانی نباشد و برای اینکه او در مقابل رقیبانش بتواند و فرصت کافی و مساوی را برای دفاع پیدا کند، تصمیم درست این بود که آنها شخصی یا اشخاصی را در کنار وی داشته باشند .
آنچنان که معاون اول دولت یازدهم در تمام سخنرانی های انتخاباتی اش بر این اصل اصرار می کند و می گوید که مکمل روحانی است و برای کمک آمده است. هرچند که این روزها در پاسخ به اینکه این سبک کاندیداتوری به کام برخی از مردم خوش نمی آید، با خنده میگوید که اگر نمی خواست رئیس جمهور شود، اعلام کاندیداتوری نمیکرد!
در آنسوی میدان انتخابات اما بحث کاندیداتوری «سید ابراهیم رئیسی و محمد باقر قالیباف» همچنان به معمایی برای سیاسیون دو جناح تعبیر می شود؛ چه آنکه برخی به قطعیت می گویند، کاندیدای نهایی اصولگرایان در انتخابات پیش رو «محمدباقر قالیباف» است و او بهتر از رئیسی می تواند میدان داری کرده و در مناظره ها رقیب را به چالش بکشد.
برخی هم معتقدند، رئیسی گزینه قطعی جریان اصولگرایی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم است و قالیباف تا پایان مناظره ها در کنار او خواهد ماند و در جریان رقابت های انتخاباتی در خصوص نقاط ضعف دولت روحانی و نیازهای جدی کشور سخن خواهد گفت و در نهایت به نفع رئیسی به عنوان کاندیدای واحد اصولگرایان کناره گیری خواهد کرد. گواه این امر هم تاکید قالیباف بر عدم تشکیل ستاد انتخاباتی می تواند باشد.
این دو که برای همراهی با هم به عرصه رقابت ها آمده بودند، سفرهای انتخاباتی و رقابت جدی خود در این عرصه را آغاز کرده اند. البته رئیسی و حامیانش در تکاپو جدی تری برای جلب آرای حداکثری اصولگرایان هستند به همین دلیل هم با هر طیف و حزبی از این جناح در حال رایزنی هستند و برای جذب آرای جبهه اصولگرایی از هر تفکری در این جریان ییک نماینده در ستادهای انتخاباتی منصوب کردهاند. رئیسی و مشاورانش همه عزمشان جذب آرای جناح راست است و می گویند که به خاطر حصول اجماع حداکثری راهی میدان انتخاباتی و پیروزی در انتخابات راهی عرصه رقابت شده اند.
سودای تحقق اجماع حداکثری در جناح راست آرمانی است که رئیسی و یارانش را مصر به ماندن در کارزار رقابت ها کرده است. هر چند در مقابل خبرهای نوتری می رسد و بنا به نظرسنجی های انتخاباتی که تاکنون اخذ شده است، گفته می شود که سبد رای قالیباف پر بارتر است و این احتماب می رود که اگر بنا برحصول اجماع باشد قالیباف محور اجماع قرار بگیرد، نه رئیسی!
به زعم نظر برخی تحلیلگران که قالیباف را تاکنون بسیار جدی در برخورد با دولت روحانی و بیان نقایص آن دیده اند، او به لحاظ اجرایی توان و قابلیت اثبات شده ای دارد و اگر قرعه اجماع به سمت او بیفتد، ممکن است بتواند آنچه در ذهن دارد را عملیاتی کند. همین تحلیل گران معتقدند اگر قاليباف كنار برود، بخش زيادي از آراي وي و بدنه تشكيلاتش جذب روحاني خواهند شد و کناره گیری وی هم افزایی برای رئیسی نخواهد داشت و از طرفی کناره گیری رئیسی هم خیلی باعث تغییر در حال و آراء قالیباف نخواهد شد؛ چراکه قطعا طیف پایداری آراء خود را به سبد او واریز نخواهند کرد و حاضر نمی شونداگر رئیسی کاندیدای نهایی نباشد، رأی خود را به نفع قالیباف به صندوق بیاندازند، لذا این احتمال بسیار پررنگ است که هر دو این کاندیداها برای جذب حداکثر رای هوادارانشان در میدان باقی بمانند تا شاید در بهترین حالت بتوانند انتخابات را با روحانی به دور دوم بکشانند.
در میانه میدان اما دو کاندیدای دیگر هستند که نه آنچنان که باید و شاید دیده نمی شوند و حتی تحلیلگران هم فرصت زیادی برای پرداختن به شرایط و چرایی کاندیداتوری آنها نمی گذارند، «سید مصطفی هاشمی طبا» از اردوگاه اصلاح طلبان و «سید مصطفی میر سلیم» از اردوگاه اصولگرایان دو کاندیدای دیگری هستند که همچنان بر حضور خود در رقابت ها تاکید می کنند و می گویند آمده اند که تا پایان رقابت ها درعرصه باشند.