سال پیش، پارتی شبانه در پنتهاوس پسر سفیر سابق ایران در یکی از کشورهای آمریکای جنوبی با جنایت پایان یافت و قاتل فراری شد.
به گزارش همشهری، او كه جواني 37ساله است وقتي متوجه شد كه خانوادهاش ديه يك ميلياردي را جور كرده و رضايت خانواده مقتول را گرفتهاند از كانادا به ايران برگشت اما از سوي پليس دستگير شد و راز جنايت را فاش كرد.
5سال قبلبامداد 18فروردين سال 91، مأموران پليس در جريان مرگ مرموز پسري جوان در يكي از بيمارستانها قرار گرفتند. قرباني پسري جوان بود كه با ضربه چاقو زخمي شده و پس از انتقال به بيمارستان بهدليل شدت جراحات جانش را از دست داده بود. يكي از مسئولان بيمارستان به كارآگاهان گفت: لحظاتي قبل 2پسر جوان، مقتول را به بيمارستان منتقل كردند. آنها ميگفتند كه او در يك تصادف مجروح شده اما وقتي در معاينات تخصصي اثر چاقو را ديديم، پليس را خبر كرديم.
يكي از 2جواني كه مقتول را به بيمارستان برده بودند فرار كرده بود اما پسر ديگر با دستور قاضي جنايي بازداشت شد. او كسي نبود جز پسر سفير سابق ايران در ونزوئلا. پسر جوان در تحقيقات گفت: امشب (شبحادثه) مهماني شبانه در خانهام در خيابان فرشته برگزار كرده بودم. مقتول هم از مهمانان جشن بود كه حوالي ساعت 10با فرد ناشناسي، تلفني درگير شد.
دقايقي بعد هم چند پسرقويهيكل به مقابل خانه ما آمده و شروع به داد و فرياد كردند. مقتول سراغشان رفت و با يكي از آنها درگير شد. او هم با چاقو ضربهاي به مقتول زد و با دوستش گريخت. من و دوستم مقتول را به بيمارستان برديم كه در آنجا جان باخت.
ديه ميليارديبررسيها نشان ميداد كه پسر جوان حقيقت را گفته است. در ادامه چندين نفر به اتهام شركت در نزاع دستهجمعي در اين پرونده بازداشت شدند و در بازجويي از آنها بود كه هويت قاتل مشخص شد. مأموران راهي محل زندگي وي شدند و پي بردند كه او از كشور گريخته است.
همچنان كه پرونده در دادسراي جنايي تهران در حال رسيدگي بود، خانواده قاتل تلاش كردند تا رضايت اولياي دم را بگيرند. آنها پس از گذشت 4سال از ماجرا توانستند با پرداخت يك ميليارد تومان، رضايت آنها را جلب كنند. به اين ترتيب قاتل از مجازات قصاص رهايي يافت اما همچنان فراري بود و بررسيها حكايت از اين داشت كه در كانادا مخفي شده است.
دستگيري5سال و يكماه از جنايت گذشته بود تا اينكه چند روز پيش شخصي راهي دادسراي جنايي تهران شد و مخفيگاه قاتل فراري را لو داد. او ميگفت كه متهم به نام كامران يك سال پيش به ايران بازگشته و همراه همسر صيغهاي خود در غرب پايتخت زندگي ميكند. همين كافي بود تا كارآگاهان با دستور قاضي ايلخاني، بازپرس جنايي تهران راهي مخفيگاه كامران شده و او را همراه همسرش دستگير كنند.
آنها ديروز براي تحقيقات قضايي به دادسراي جنايي تهران منتقل شدند. همسر كامران كه زني 25ساله است مدعي شد كه 2سال پيش در كشور تركيه با كامران آشنا شده و به عقد موقت او درآمده است. او ميگفت كه آنها برايماه عسل به برزيل سفر كردهاند و هرگز در اين مدت از راز شوهرش خبر نداشته است.
در ادامه تحقيق از كامران شروع شد كه او موبهمو جزئيات قتل را توضيح داد. پس از توضيحات او، قاضي، زن جوان را با قرار قانوني آزاد كرد اما كامران روانه بازداشتگاه شد. اين قاتل 37ساله در گفتوگو با همشهري جزئيات جنايتي را كه 5سال پيش مرتكب شده بود، شرح داد.
چه شد كه دست به جنايت زدي؟
سال 91بود كه من به همراه دامادمان به يك مهماني شبانه در پنتهاوسي در خيابان فرشته دعوت شديم. صاحبخانه را از قبل ميشناختم. در آن زمان يك دامداري داشتم و پدرم هم يك گاوداري. آن شب مهماني خيلي شلوغ بود. بسياري از بازيگران و سوپراستارهاي سينما به همراه بعضي از فوتباليستها هم آمده بودند. تا اينكه سر و كله حدود 20نفر از بچههاي شرق تهران پيدا شد. آنها مقابل پنت هاوس آمدند تا وارد مهماني شوند اما صاحبخانه اجازه نداد. گويا اين افراد يك هفته قبل از آن و در جريان يك مهماني ديگر آبروريزي راه انداخته بودند. براي همين صاحبخانه اينبار اجازه نداد كه آنها وارد شوند.
اين افراد كه عصباني شده بودند رفتند. اما يكي از آنها كه دامادمان را ميشناخت با او تماس گرفت و نميدانم چرا بهخاطر واردنشدن به مهماني به او فحش ناموسي داد. ديدم كه دامادمان عصباني شده و فرياد ميزند كه اگر جرأت داري بيا اينجا. در پايان مهماني، اين افراد به مقابل ساختمان آمدند و دعوا شروع شد.
من هم چاقوي ميوهخوري برداشتم و مقابل در رفتيم. دعوا شروع شد و آنها كه چاقو، قمه و شمشير داشتند، شيشه ماشينهاي ما را شكستند. خودروي من بنز گرانقيمتي بود كه آن را تخريب كردند. پس از آن يكي از آنها با ماشين به من كوبيد كه نقش زمين شد. وقتي سرم را بالا گرفتم فردي را ديدم كه با شمشير به سمتم آمد. ضربهاي به من زد و وقتي ميخواست فرار كند از پشت سر ضربهاي با چاقو به او زدم. اصلا او را نميشناختم و در دفاع از خود به مقتول ضربه زدم.
اما آن زمان صاحبخانه ماجرا را جور ديگري تعريف كرده و گفته شما براي دعوا به مقابل خانه او رفتيد؟
نه اصل ماجرا همين است. دليلي ندارد كه دروغ بگويم. بعد از اين شوهران برخي از بازيگران حاضر در مهماني هم بازداشت شدند اما من فرار كردم. راستش آن شب خيلي مشروبات الكلي مصرف كرده بودم اما جزئيات ماجرا را خوب بهخاطر دارم.
بعد از قتل چه كردي؟
2روز بعد به تركيه رفتم و از آنجا به اروپا و بعد كانادا. يك كمپاني راه انداختم. درواقع يك شركت تجاري كه دفتر اصلي آن در امارات بود. به واسطه شغلم هم به كشورهاي مختلف ازجمله اندونزي، امارات، تركيه، تايلند، اروپا و كانادا سفر ميكردم.
سرمايه داشتي؟
پيش از قتل هم مدتي اروپا بودم و حساب بانكي داشتم. وضع ماليام خيلي خوب است. هم پدرم و هم من.
در اين مدت از خانواده ات خبر داشتي؟
يك سال پيش شنيدم كه يك ميليارد به خانواده مقتول داده و رضايت گرفتهاند. وقتي شنيدم رضايت دادهاند خيالم راحت شد. براي همين به ايران برگشتم. من مدير يك شركت بزرگ خارجي هستم و همين الان هم نميدانم بدون من چطور شركت را ميگردانند! با اينكه خيلي عذاب وجدان داشتم اما بهخاطر كارم جرأت نكردم خودم را معرفي كنم. حالا هم كه دستگير شدهام، داخل خانهام حدود 400ميليون تومان طلا و جواهر و يك ساعت رولكس 120ميليوني است كه ميترسم سارقي به خانهام دستبرد بزند. براي همين درخواست پلمب خانهام را دارم.