محمدصادق جنان صفت در سرمقاله روزنامه ابتکار نوشت:
ایرانیان به مثابه شهروند ایرانی تفاوتهای معناداری با هم دارند. ساکنان مناطق کردنشین آداب و آیین خود را دارند، ترکمنها رفتار و عادت خویش را دارند، ساکنان استانهای جنوبی گویش و منش و روشهایی دارند که ساکنان مناطق مرکزی فاقد آن منشها و روشها هستند.
اما شهروندان ایرانی همانند شهروندان هر سرزمین دیگر در کره زمین بدون چون و چرا میخواهند معاش آنها در اندازههای قابل قبول در مقابل کار و سرمایهشان تامین شود و علاوه بر این زندگی آرام و بدون تنش و درگیری را تجربه کنند.
معاش شهروندان ایرانی بدون تردید حتی در شرایط دشوار فعلی از میانگین سطح معاش بیشتر ساکنان کره زمین بهتر است و البته سرزمینهایی هم هستند که معاش و روزی ای که به دست میآورند بالاتر از ایرانیان است. آنچه اکنون شاید به نظر میرسد باید مورد توجه قرار گیرد نگاهی به زندگی ایرانیان است.
زندگی ایرانیان شامل مناسبات درونی میان گروههای گوناگون با یکدیگر، مناسبات میان مردم با نهادهای حکومتی و دولتی، مناسبات میان ایرانیان و شهروندان سایر کشورها و سرزمینها، نوع پوشش و نوع زندگی شخصی در چارچوب قانون و مقررات است. البته میتوان این فهرست را ادامه داد و گفت که چه خواستههای دیگری در مقوله زندگی ایرانیان جای میگیرد.
شوربختانه باید تصریح شود در شرایطی که با توجه به تواناییهای مادی پیدا و پنهان سرزمین ایران رسیدن به سطح قابل قبول از معاش به سادگی ممکن بود اما زندگی ایرانیان به ویژه مناسبات میان شهروندان ایرانی با نهادهای ادارهکننده جامعه به گونهای شده است که این خواسته به سختی برآورده میشود. وقتی معاش گروه قابل اعتنایی از ایرانیان به ویژه گروههای کمدرآمد ایرانی با دشواریهای ناشناس مواجه شده است و گروهی بسیار کوچک نوکیسه این معاش ایرانیان را در شرایط مشقتبار قرار دادهاند، زندگی نیز روی خوش به ایران و ایرانی نشان نمیدهد.
دولت دوازدهم که از چند هفته دیگر کارش را شروع خواهد کرد را در وضعی قرار دهیم که همه نیروی خود را صرف معاش ایرانیان نکند و به زندگی آنها نیز رسیدگی کند. اگر غم نان همه زور و نیروی افراد و نهادها را به خود اختصاص دهد، زندگی به جهنم تبدیل میشود و این دو مقوله میتوانند با بر هم افزایی آینده ایران را با چشمانداز ناخوشایند مواجه کنند.