کیهان رسانه منتقد در این زمینه گزارش کرده است: «این طرح با نقض فاحش برجام (به طور خاص بندهای 26 و 29 برجام) خواستار اعمال
تحریمهایی جدید علیه ایران به بهانه برنامه موشکی، انتقال تسلیحات،
حمایت از گروههای مقاومت ـ که واشنگتن آنها را تروریستی میداند ـ و نقض
ادعایی حقوق بشری است. طرح جدید سناتورها که در صورت تبدیل شدن به قانون، تحریمهای غیرهستهای علیه ایران را افزایش میدهد، بطور کلی سه محور اصلی دارد؛
1-
تحریمهای موشک بالستیک: اشخاص دخیل در برنامه موشکی بالستیک ایران و
کسانی که با آنها داد و ستد دارند را هدف تحریم قرار میدهد.
2-
تحریمهای جدید تروریسم: تحریمهایی مرتبط با تروریسم را علیه سپاه
پاسداران انقلاب اسلامی اعمال میکند و به طور مشخص قوانینی علیه افرادی
تدوین میکند که در حال حاضر به بهانه حمایت ادعایی ایران از «تروریسم»
تحریم هستند. این قانون رئیسجمهور آمریکا را ملزم میکند به فاصله حداکثر
90 روز بعد از اجرایی شدن، تحریمهایی را علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
و اشخاص خارجی که جزو مقامها، مأموران یا وابستگان این سازمان هستند،
اعمال کند.
3- اجرای تحریم تسلیحاتی: رئیسجمهور آمریکا را ملزم میسازد
تا دارایی افراد و نهادهای درگیر در فعالیتهای خاص مرتبط با تأمین، فروش
و یا انتقال تسلیحات منع شده و مواد مرتبط به یا از ایران را توقیف کند.»
در بخش دیگری از این گزارش طولانی کیهان آمده است: «پس از امضای توافق هستهای تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) میان ایران و گروه 1+5 در تیرماه 1394، روزنامههای زنجیرهای با تیترهایی همچون «تحریمها به تاریخ پیوست»، «خلاص شدیم، سلام بر ایران بیتحریم»، «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی تحریم»، «اینک بدون تحریم»، «تحریم رفت»، «کلید تدبیر، قفل تحریمها را گشود»، «غروب تحریم، ساحل توافق»، «پیروزی، بدون جنگ» و... به استقبال این توافق رفتند.
مقامات ارشد دولت یازدهم نیز برجام را «فتحالفتوح»، «آفتاب تابان»! «معجزه قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرتهای بزرگ در برابر اراده ملت»!، «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر» و... نامیده و تأکید کرده بودند که «در همان روز اول توافق، تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی بطور کامل لغو خواهند شد و نه تعلیق. حتی تحریمهای تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود».
بر اساس آنچه از سوی دولتمردان و رسانههای به ظاهر حامی دولت ادعا شده بود، قرار بود طبق برجام نه تنها تحریمهای قبلی علیه ایران لغو شود بلکه تحریم جدیدی نیز علیه کشورمان تصویب نشود اما همه چیز برعکس است و نه تنها تحریمهای قبلی (حتی هسته ای؛ مانند تحریم U_turn) سر جای خود باقی مانده بلکه تحریمهای بیسابقه؛ شدید و جدیدی در عصر پسابرجام علیه ایران تصویب میشود، با این تفاوت که دیگر بخش زیادی از توان هستهای را از دست داده ایم و همزمان تحریم هم میشویم. در همان ایام کیهان در تحلیلها و گزارشهای متعدد تاکید کرد که دشمنى آمریکا با ملت ایران و با جمهورى اسلامى اصلاً حول محور هستهاى نیست و این تنها یک بهانه است.»
کیهان در بخش دیگری از این گزارش آورده است: «مقامات دولت یازدهم و رسانههای حامی دولت همواره تاکید داشتند که دیپلماسی جای بیانیه خواندن نیست و ادعاهای بزرگی همچون اینکه «باید با تخصص و تجربه با جهان صحبت کرد» و «اولویت دولت یازدهم، تعامل گرایی،عقلانیت و تنش زدایی با جهان است» را مطرح کردند. اما در نهایت، ناشی گری در دیپلماسی توسط مقامات دولت یازدهم موجب تحریم، تحقیر و تهدید علیه منافع کشورمان شد. تحریمهای بیسابقه آمریکا علیه ایران، یکی از میوههای برجام و نتیجه دیپلماسی انفعالی دولت یازدهم با ژست تنش زدایی است... .
در حقیقت باید گفت، میوه برجام، همین تحریمهای ضدایرانی و افزایش فشار، تهدید، تحقیر و توهین است. تحریمهای ضدایرانی، یکی از نتایج خسارت محض برجام و انجام یکطرفه، برگشتناپذیر و شتابزده تعهدات از سوی دولت یازدهم و عبور از خطوط قرمز است.»
وطن امروز نیز در مطلبی در راستای مطلب کیهان با تیتر «مادر تحریمها» که کنایهای به پرتاب بمب «مادر بمبها» در افغانستان دارد، تأکید میکند این تحریمها حتی روح برجام را نیز نقض میکند و در عین حال، راهکار مورد تأکیدش، توقف همه همکاریهای داوطلبانه و ازسرگیری برنامه هستهای با شتاب و سرعت بیشتر است. عبدالله عبداللهی در جمع بندی این مطلب وطن امروز نوشته است: «شیوه پاسخ به زیرپاگذاشتن برجام توسط آمریکا از جمله مواردی است که معمولاً پس از رخداد چنین مواردی درباره آن بحث میشود. به طور معمول، برخی مقامات دولتی از بند 36 برجام و پیگیری احتمالی آن برای شکایت به کمیسیون مشترک برجام سخن میگویند اما مساله آن است که اقدام در این چارچوب با توجه به مکانیزم شگفتانگیزی که برای پیگیری شکایتها در نظر گرفته شده، نهایتاً منجر به بازگشت کامل تحریمها علیه ایران خواهد شد!
با این حال، حداقل دولت ایران در شرایط فعلی میتواند با مدنظر قرار دادن بند 36 برجام و با توجه به آشکار و اساسیبودن عدم پایبندی طرف مقابل به تعهداتش، اجرای جزء یا تمام تعهداتش را متوقف کند. در بخشی از بند 36 برجام آمده است: «چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضایت طرف شاکی فیصله نیافته باشد و چنانچه طرف شاکی معتقد باشد موضوع، مصداق «عدم پایبندی اساسی» میباشد، آنگاه آن طرف میتواند موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنای توقف کلی یا جزئی اجرای تعهداتش وفق برجام قلمداد کرده و یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ نماید که معتقد است موضوع مصداق «عدم پایبندی اساسی» بهشمار میآید».
اما به موجب بند 3 قانون مصوب مجلس برای اجرای برجام، یعنی همان قانونی که دولت به موجب آن مجوز اجرای برجام را از پارلمان اخذ کرد، در چنین مواردی که این توافقنامه به صورت روشن توسط طرف مقابل نقض شده: «دولت ایران باید همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد بهطوریکه ظرف مدت 2 سال ظرفیت غنیسازی کشور به یکصد و نود هزار سو افزایش یابد.»
صرفنظر از تکلیفی که مصوبه مجلس بر دوش دولت میگذارد و حتی صرفنظر از شروط نهگانه رهبر حکیم انقلاب، خود دولت ایران نیز به موجب بند 26 برجام رسماً اعلام کرده است: «ﺗﺤﻤﯿﻞ ﯾﺎ ﺑﺎزﮔﺮداﻧﺪن ﺗﺤﺮﯾﻢﻫﺎی ﻣﺸﺨﺺﺷﺪه در ﭘﯿﻮﺳﺖ 2 ﯾﺎ وﺿﻊ ﺗﺤریمهای ﺟﺪﯾﺪ ﻫﺴﺘﻪای را ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪ ﻣﺒﻨﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﺗﻮﻗﻒ ﮐﻠﯽ ﯾﺎ ﺟزئی اﺟﺮای ﺗﻌﻬﺪات ﺧﻮد وﻓﻖ ﺑﺮﺟﺎم، ﺗﻠﻘﯽ ﺧﻮاﻫﺪ کرد» بنابراین پرسش پیش روی امروز آن است که آیا در صورت اجرایی شدن این مصوبه، دولت ایران به تاکید خود در برجام نیز بیاعتنایی خواهد کرد یا خیر؟»
مهدی محمدی نیز در مطلب دیگری در همین روزنامه تحت عنوان «نسخه ترامپی 1929» که اشاره به قطعنامه 1929 دارد، همین خواسته را مطرح میکند و پس از شرح و تفسیر فراوان تاکید میکند: «... آمریکا منتظر است ببیند بر سر این موضوع چه میزان اختلاف داخلی ظهور خواهد کرد. کافی است فقط یک بار آقای روحانی مسیر 4 سال گذشته را کنار بگذارد و قاطعانه اجرای بخشی از تعهدات خود در برجام را متوقف کند. آن وقت خواهد دید که چگونه محاسبات آمریکا شروع به تغییر خواهد کرد.»
در میان روزنامه های حامی دولت، جدی ترین حمایت از رویه دولت درباره برجام از سوی آفتاب یزد مطرح شده و آفتاب یزد در تیتر یک خود آورده است: «برجام همچنان نفس میکشد». به باور روزنامه آفتاب یزد، تحریمهای تازه در عین ناعادلانه بودنشان، جای نگرانی ندارد. این تعبیری است که علی خرم به کار برده و همچنین به نقل از کارشناس دیگری تأکید کرده که آمریکا تمایلی برای برهم زدن برجام ندارد.
روزنامه آرمان امروز نیز به برجام و تحریمهای جدید همراستا با آفتاب نگاه کرده و علی بیگدلی در یادداشتی با تیتر «برجام و تحریمهای جدید» در این روزنامه نوشته است: «در
آیتمهای پایانی برجام موردی در ارتباط با فعالیت موشکی ایران وجود دارد
که میگوید: ایران حق ندارد موشکهایی با قابلیت حمل کلاهک هستهای در
اختیار داشته باشد.
در این راستا ایران معتقد است که موشکهایش قابلیت حمل
کلاهک ندارد، اما طرف مقابل اصرار دارد که این موشکها میتوانند کلاهک
هستهای حمل کنند. البته آمریکاییها در این ارتباط تا حدی زورگویی نیز
میکنند. آنها به استناد تشخیص خود به وضع تحریمهای جدید روی آوردهاند.
این موضوع مغایرتی با برجام ندارد، چون برجام کاملا در چارچوب مسائل
هستهای مطرح شده و حتی برای اینکه این اظهارنظر به اثبات برسد، آقای ظریف و
جان کری در جلسات ششم و هفتم مذاکرات گفتند که ما فقط در باره مسائل
هستهای صحبت میکنیم و مساله دیگری مورد بحث قرار نخواهد گرفت.
البته آنها
مجبور شدند در پایان مذاکرات این آیتم موشکی را در انتهای برجام قرار
دهند. اکنون این مساله محل اختلاف ایران با آمریکا است. شاید این نکته به
اذهان متبادر شود که ایران میتواند برای اعتراض به این تحریمها به
کمیسیون حل اختلاف برجام مراجعه کند، اما باید گفت این کمسیون در ارتباط با
نقض محتویات برجام است که اگر هرکدام از طرفین بندی از برجام را نقض
کردند، طرف دیگر به این کمیسیون مراجعه و اقامه دعوا کند. بنابراین چون این
تحریمها ناقض برجام نبوده، هیچکدام از مسئولان خواستار مراجعه به شورای
حل اختلاف نشدهاند.»
انتشار معنادار اسناد محرمانه آمریکا درباره کودتای 28 مرداد همزمان با ادبیات مداخله جویانه رکس تیلرسون
روزنامه ایران متعلق به دولت از اختصاص تیتر یا عکس یک به تحریمهای تازه سنا پرهیز کرده و صرفاً تیتر کوچکی در نیم تای صفحه نخست به طرح مجلس کشورمان در مقابله با این تحریم ها اختصاص داده است. این روزنامه در عین حال بر انتشار معنادار اسناد محرمانه کودتا 28 مرداد 1332 تمرکز کرده و تیتر یک و عکس نخست خود تحت عنوان «محرمانه های دخالت «سیا» در کودتای سیاه» را به این رویداد اختصاص داده است.
ایران در این زمینه گزارش کرده است: «کتاب اسناد مرتبط با کودتای ۲۸ مرداد ایران برای نخستین بار از سوی وزارت امور خارجه امریکا منتشر شد. سندی که از نقش تاریخی امریکا در دست داشتن در کودتای 28 مرداد و براندازی دولت محمد مصدق پرده برمیدارد و نشان از آن دارد که امریکاییها تا چه اندازه در شکل دادن به بدبینی ریشهدار ایرانیها به سیاستهای کجدار و مریز کاخ سفید و بحرانی ماندن روابط دوجانبه با وجود تلاش مقامهای سابق دولت امریکا برای کاستن از اختلافات با ایران نقش تأثیرگذاری داشتهاند. با این حال این سند که پیش از این از طرف دولتهای قبلی امریکا مجوز انتشار نیافته بود، در شرایط متفاوتی رونمایی شد. شرایطی که رکس تیلرسون، وزیر خارجه امریکا از هدف دولت ترامپ برای سیاست تغییر رژیم در ایران سخن گفته و حمایت از اپوزیسیون ایرانی را وجه اصلی سیاست واشنگتن در قبال ایران توصیف کرده است.
اسناد منتشره بخشی از رویدادهای سالهای 1954-1951 میلادی است که طی آن حوادث قبل از کودتا، عملیات سرنگون کردن مصدق و نیز وقایع پس از آن را به تصویر می کشد. بنا به گزارش ایرنا به نقل از سایت اسناد امنیت ملی وابسته به دانشگاه جرج واشنگتن امریکا، در این اسناد افشاگرانه که از سوی وزارت خارجه امریکا منتشر شده است، به عملیات پنهانی دولتهای ترومن و آیزنهاور و سیاستهای آنها درباره ایران اشاره شده که در نهایت به سرنگونی دولت محمد مصدق انجامید. علاوه بر آن، این اسناد از دخالت سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی امریکا در ایجاد چنین سیاستهایی حکایت میکند.
این مجموعه همچنین دربرگیرنده صدها سند درباره مکاتبات میان سفارت امریکا در تهران، وزارت خارجه امریکا و سازمان سیا است. این اسناد در قالب چهار محور کلی «تلاشهای ایالات متحده برای فهمیدن مصدق از فوریه 1951 تا فوریه 1953»، «بحران سیاسی جولای 1952 ایران و تبعاتش»، «برنامهریزی و اجرای عملیات آژاکس در اوت 1953» و «روزهای پس از عملیات آژاکس از سپتامبر 1953 تا دسامبر 1954» منتشر شده است. نقش مستقیم امریکا در کودتاى ٢٨ مرداد پیش از این هم در اسناد مراجع دیگر تشریح شده بود، اما اسناد تازه منتشر شده حاوى جزئیات بیشترى است.
یکى از این اسناد به تاریخ ١٩ اوت ١٩٥٣ نشان مىدهد رابط سیا در تهران و سفیر امریکا از واشنگتن خواستهاند پس از کودتا، براى کمک به دولت زاهدى ٥ میلیون دلار بودجه اختصاص دهد. در میان دیگر اسناد منتشر شده، درخواست از دولت وقت امریکا برای اختصاص 5 میلیون دلار برای حمایت از کودتا و تعیین متن سخنرانی شاه مخلوع از جانب سفیر وقت امریکا و توصیه به وی برای دعوت از مردم برای پیروی از دستورات زاهدی دیده میشود.
پیش از وزارت خارجه امریکا در سال ۱۹۸۹ میلادی کتاب اسناد مربوط به روابط ایران و دولت آیزنهاور را منتشر کرد که اسناد کودتا در آن جایی نداشت. اقدامی که پس از اعتراضهای زیاد منجر به آن شد که وزارت خارجه امریکا در سال 1992 تاریخ دیپلماسی ایالات متحده را دقیقتر چاپ کند. مقامهای دیپلماتیک این کشور همچنین پذیرفتند که نسخه تکمیل شده روابط ایران و امریکا در دهه ۱۹۵۰ میلادی را چاپ کنند که نهایتاً این نسخه پنجشنبه گذشته (25 خرداد) در دولت ترامپ رونمایی شد.
کودتای سال 1332 با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) علیه دولت محمد مصدق در مرداد ماه همین سال به انجام رسید. مطابق قانون آزادی اطلاعات در امریکا، دستگاههای دولتی این کشور موظفند پس از گذشت 30 سال اسناد طبقهبندی شده خود را علنی کنند. این دستگاه ها اگر بخواهند سندی را همچنان در حالت طبقهبندی شده نگه دارند، باید دلیل موجهی ارائه کنند.»
ایران همچنین بر موضع گیری وزیر خارجه آمریکا مبنی بر تلاش برای تغییر ساختار سیاسی ایران از طرق غیرنظامی تمرکز کرده و با اشاره به مواضع ظریف در مقابل تیلرسون گزارش کرده است. ایران همچنین در یادداشتی با تیتر «28 مرداد؛ درسی برای ترامپ و تندروهای آمریکا» به ادعاهای دروغین آمریکا در سالهای اخیر برای مداخله های مخرب نظامی و امنیتی این کشور اشاره کرده و در این زمینه با تأکید بر نمونه عراق و ادعای دروغ سلاح های کشتار جمعی برای بهانه حمله نظامی آورده است: «اما بی پایه بودن این بهانهها چه نتیجهای داشت؟ عملاً هیچ. امریکا عراق را به توسعه سلاحهای کشتار جمعی متهم کرده بود، به این کشور حمله کرد و بعد معلوم شد این بهانه دروغ بوده است. چیزی که اما در عمل رخ داد، حضور چندین ساله امریکا در عراق و ویرانی این کشور بود.
امروز نیاز داریم تا در یک سیاست عملی به این سؤالات بیندیشیم که آیا روشن شدن دروغهای امریکا برای حمله به عراق توانست تأثیری به نفع عراق یا ضرر امریکا بگذارد؟ آیا مانعی شد برای جلوگیری از این حمله؟ آیا عاملی برای پاسخگویی بعدی امریکا و طرفداران جنگ در این کشور بود؟ آیا باعث شد تا عراق بتواند حق ضایع شده خود را در این جنگ و اشغال طولانی بگیرد؟ امروز در امریکا سیاستمدارانی بر سر کار هستند که نه تنها در قیاس با آیزنهاور سال 1332، بلکه در قیاس با جرج بوش پسر هم شناخت کمتری از سیاست دارند و خوی تندتری در برخوردهای خارجی.
خصوصاً رویای ترامپ برای بازسازی آنچه امپراتوری امریکا میداند بر خطرات این موقعیت میافزاید. چیزی که در این میان مهم است، این نکته است که ما در این سوی میدان، لزوماً امریکا و سیاست امریکا را موجودیتی یکدست ندانیم و بر تفاوتها و اختلافات داخل آن اشراف داشته باشیم. بزنگاههای تاریخی همچون کودتای 28 مرداد هر چند گواهی بر این هستند که دخالت خارجی در کشورها به بهبود وضعیت منجر نخواهد شد، اما یک روی دیگر هم دارند و آن اینکه طیفهای تندرو، مانند دولت فعلی امریکا هیچ درسی از این عبرتهای تاریخی نمیگیرند و خوانشی متفاوت از آن دارند.»
در مقابل عبدالله گنجی در روزنامه جوان در یادداشتی تحت عنوان «جشن تولد اعتدال شايد وقتي ديگر» نگاهی متفاوت داشته و با رویکرد انتقادی در این زمینه نوشته است: «چرا برخي از ما لحنمان را اصلاح نميكنيم و چرا نميدانيم با چه
لحني با دولت، منطقه و با دنيا صحبت كنيم، با لحن تند به جايي نميرسيم.»
اين بخشي از سخنان رئيسجمهور در ضيافت افطار با رسانههاي عمدتاً همسو
است. گويي با لحن درست فقط بايد با دولت، منطقه و دنيا صحبت كرد و ضرورتي
ندارد با ديگران نيز لحنمان را اصلاح نماييم و گويي فقط قرار است ديگران
لحنشان را اصلاح نمايند و ما از آن معاف هستيم.
بايد
به شدت نگران بود كه همانگونه كه واژههاي زيباي «اصلاحات» و «مشاركت» در
تطبيق با عمل مولدان آن براي بخشي از نخبگان كشور معادل «فحش» بازنمايي
شد، اعتدال نيز به همان سرنوشت دچار شود. در چهار سال گذشته اعتدال صرفاً
در مواجهه با غرب قابل درك است و حتي ابداعكننده آن، حيطه رهبري و اصل
نظام را نيز با افراط درنورديده است. به همين دليل باور به پرچمداري اعتدال
از سوي دكتر روحاني تقريباً صفر است.
اين باورناپذيري نه از سوي منتقدان
كه جريان همسو نيز هيچ دفاعي از چنگاندازي ايشان به صورت نظام و بازوهاي
توانمند آن نكرد كه انتقاد هم كرد. وقتي روحاني سخن از اعتدال ميكند به
ياد جمله معروف هانتينگتون ميافتيم كه: «با خشونت مخالفت كن ولي خود بدان
عمل كن.» خوب است رئيسجمهور محترم و منتقدان يك تيم مشترك تشكيل دهند و
مفاهيم توهينآميز و افراطي دو طرف را احصا و وزندهي نمايند و روشن شود
افراطيون مدنظر ايشان نمرهاي بالاتر از افراط ميگيرند يا خود ايشان؟ ممكن
است كساني در كشور تندروي كنند و در بسياري از مواقع قابل دفاع هم نيست
اما آنان پرچمدار و مدعي اعتدال نيستند.
افراط آنان با افراط روحاني يك
تفاوت عمده دارد؛ افراط آنان كسي را خوشحال نميكند اما افراط روحاني چون
در نسبت با اصل نظام و انقلاب و 180 درجه برخلاف مواضع خود ايشان در دهه 60
است، غرب و مخالفان نظام را خوشحال و به وجد ميآورد. غرب مبنائاً دشمن
ماست اما افراطيون مدنظر روحاني منتقد يا مخرب دولت هستند، چه خوب است
همانگونه كه روحاني با بيان و رفتار خود دشمنان مبنايي را خوشحال ميكند
بتواند هنر خوشحال كردن منتقدان داخلي را نيز داشته باشد. سخن روحاني بسيار
درست است كه بايد همه انرژي و توان كشور براي حركت رو به رشد به كار
گرفته شود اما هيچ كس از لحن و بيان ايشان حتي در روزهاي پس از انتخابات
چنين باوري را استنباط نميكند. چه بسا ايشان اگر در تهيه كارنامه قابل
قبول اقتصادي موفق نشود، همچنان افراطگري دوران انتخابات را ادامه دهد و
اذهان منتظر كار را دنبال نخودسياه بفرستد.
اينكه
وزير خارجه امريكا رسماً اعلام ميكند به دنبال انتقال مسالمتآميز قدرت
در ايران با كمك نيروهاي همسوي داخلي هستيم، براساس كدام دادههاي قابل
محاسبه بيان ميشود؟ نكند خدايي ناكرده طمع و برآورد آنان از تحليل محتواي
افراطگراياني است كه پرچمدار اعتدال شدهاند؟»
در برابر این انتقادها، روزنامه اعتماد تیتر نخست خود را «صف واحد علیه تیلرسون» درج کرده و با انتشار بيانيه شماري از فعالان سياسي و اصلاح طلب درباره سخنان وزيرخارجه امريكا، از وحدت رویه جریانهای سیاسی داخلی در مقابل ادبیات مداخله جویانه وزیر امورخارجه آمریکا گفته است. الیاس حضرتی در همین زمینه در اعتماد نوشته است: «متأسفانه همچنان امريكاييها خوي تجاوزكارانه و استكباري دارند و با وجود اينكه در دنيا تحولات و تغييراتي ايجاد شده است، همچنان تصور ميكنند كه دنيا به منوال ٥٠ سال قبل ميگذرد. آنها تصور ميكنند كه ايران هنوز در دهه ٣٠ قرار دارد كه به راحتي ميتوانند با يك كودتا دولت مردمي مصدق را سرنگون كنند.
در حالي كه ايران از همان سالها تا امروز دچار تحولاتي شده است. مردم ايران انقلاب كردهاند و يك انقلاب و نهضت خيلي بزرگ و قوي به راه انداختهاند و توانستهاند آن رژيم تا بندندان وابسته به امريكا را سرنگون كنند و يك حكومت مردمي با راي و نظر مردم روي كار بياورند. حكومتي كه هر سال و سالانه، مردم دولت مورد نظر خود را در آن انتخاب ميكنند. آخرين انتخابات نيز ٢٩ ارديبهشت ماه امسال بود كه ٤٢ ميليون ايراني از تمام دنيا داوطلبانه و با شوق و ذوق پاي صندوق راي آمدند و ساعتها در صف ايستادند و يك صحنه بينظير را در دنيا به نمايش گذاشتند.
امريكاييها از درك اين مسأله عاجز هستند و فكر ميكنند نظامي را كه بر دوش مردم استوار است و با حركت مردم و نقش مردم جلو ميرود، به راحتي ميتوانند تغييراتي را در آن اعمال كنند. مردم تمام ردههاي حكومت را انتخاب ميكنند و به هيچوجه اجازه نميدهند ديگر كشورها در مورد سرنوشت شان حرفي بزنند چه رسد به اينكه نقشه بكشند و عملي كنند.
خيلي اظهارنظر احمقانهاي بود كه وزير خارجه امريكا گفته است كه ميخواهيم در ايران تغييراتي انجام دهيم. معلوم ميشود كه هنوز مردم ايران را نشناختهاند. براي دفاع از كشور و تماميت ارضي كشور و نظام مردم در صحنه هستند و در انتخابات پيشين نشان دادهاند كه همه آحاد مردم ايران علاقهمند به ايران هستند. مردم با راي خود پيام دادند كه در دفاع از نظام با كسي شوخي ندارند.»
عبدالله ناصری نیز در همین ارتباط در اعتماد نوشته است: «موضعگيري وزير خارجه امريكا را مصداق كامل مداخله در كشور ميدانيم. در چنين شرايطي هر دو جناح سياسي كشور در كنار هم هستند و اين رفتار امريكاييها را محكوم ميكنند. فضاهاي رسانهاي كه شكل گرفته و سوءاستفادههايي كه از تعابير آتش به اختيار شده است سبب شد تا اصلاحطلبان موضع قاطع خود را نسبت به شرايط اخير نشان دهند. اصلاحطلبان هرگز بهانهاي به دست آنهايي كه عليه منافع ملي كشور رفتار ميكنند چه در داخل كشور و چه خارج نميدهند و آن را بهشدت محكوم ميكنند. منافع ملي كشور براي اصلاحطلبان اهميت زيادي دارد. ما تمام منازعات و رقابتهاي سياسي و انتخاباتي را درون جغرافياي ايران و با حفظ منافع ملي و تماميت ارضي كشور دنبال ميكنيم.»
٢٠ «صندلي» و ده ها «اسم»
روزنامه اعتماد همچنین گزارشی درباره ترکیب کابینه دولت دوازدهم مطرح کرده است. در گزارش اعتماد آمده است: «
تعدادي از نمايندگان مجلس
در گفتوگو با «اعتماد» از گزينههاي شنيده شده خودشان براي وزارتخانهها
در كابينه دوازدهم ميگويند. در مورد سياسيترين وزارتخانه يعني وزارت
كشور، ظاهرا رفتن رحمانيفضلي قطعي است. اغلب نمايندگان نام «محمد
شريعتمداري» را براي اين وزارتخانه مطرح ميكنند اما نام «موسوي لاري» و
«مرتضي بانك» هم براي اين وزارتخانه مطرح است. عليرضا رحيمي، نماينده تهران
از جمله كساني است كه نام «محمد شريعتمداري» براي اين وزارتخانه را شنيده
است. ميگويد رفتن رحماني فضلي قابل پيش بيني است. به اين دليل كه دولت
آقاي روحاني به اندازه كافي آسيبشناسي از خود را انجام داده و در شرايطي
وارد دولت دوازدهم ميشود كه هم يك آسيبشناسي از درون انجام داده و هم يك
آسيبشناسي از بيرون. محمد جمالي نوبندگاني هم معتقد است در وزارت كشور
تغييري صورت خواهد گرفت. هرچند او ميگويد فراكسيون مستقلين معتقد است آقاي
رحماني فضلي بايد بماند و به همين دليل رحماني فضلي راي اصولگرايان و
مستقلين را با خود دارد.
اما فاطمه ذوالقدر محتملترين گزينه براي وزارت
كشور را «موسوي لاري» ميداند هرچند او در كنار اينها نام «شريعتمداري و
بانك» را هم براي اين وزارتخانه شنيده است. او همچنين براي وزارت آموزش و
پرورش «شهيندخت مولاوردي» را گزينه محتمل ميداند. ميرزايي نكو، نماينده
دماوند اما معتقد است كه «نوبخت» از جمله گزينههاي وزارت آموزش و پرورش
است. رحيمي هم گزينه محتمل براي اين وزارتخانه را «محمدعلي نجفي» ميداند.
اما به گفته فاطمه ذوالقدر «ربيعي» در وزارت كار، «سلطانيفر» در وزارت
ورزش و «طيبنيا» در وزارت اقتصاد ماندگار خواهند بود.
عليرضا رحيمي،
نماينده تهران شنيدههايش از ساير گزينهها را اينگونه بيان ميكند: آقاي
واعظي جزو گزينههاي پيشنهادي وزارت امور خارجه است. براي وزارت صنعت و
همينطور وزارت بازرگاني «حسن يونس سينكي» مطرح شده كه البته نام او براي
وزارت بازرگاني جديتر است. به گفته او براي وزارت دفاع «شمخاني» و «محمد
فروزنده» مطرح هستند.
در وزارت اطلاعات با وجود مطرح شدن گزينههاي ديگري
مانند «مجيد انصاري» و «پورمحمدي» اما اقبال به «محمود علوي» وزير فعلي
بيشتر است. و به احتمال زياد خود او در اين وزارتخانه باقي خواهد ماند.
رحيمي ميگويد: «حسينعلي اميري» هم به عنوان يكي از گزينههاي جدي وزارت
دادگستري مطرح شده است. آقاي اشرف افخمي به عنوان گزينه وزارت اقتصاد يا
وزارت بازرگاني مطرح است. آقاي «مسجد جامعي» هم براي وزارت فرهنگ مطرح شده
است و جزو گزينههايي است كه بحثش جدي است. هرچند در كنار او خانم «زهرا
شجاعي» را هم براي وزارت فرهنگ مطرح كردهاند.
محمد جمالي نوبندگاني هم
نماينده ديگري است كه شنيدههايش را با «اعتماد» در ميان گذاشته است. به
گفته او در وزارت صنعت و معدن حتما تغييري خواهيم داشت و آقاي «ويسه» براي
اين وزارتخانه مطرح است. او ميگويد در رابطه با وزارت رفاه و تعاون
اجتماعي احتمال ميدهم اگر وزير بهداشت همچنان «قاضيزاده» باشد آقاي
«ربيعي» نميتواند تفاهم اداري چنداني با ايشان داشته باشد و چون امورات
مشترك زيادي با هم دارند رييسجمهور ناچار است يكي از اين دو نفر را عوض
كند. به اضافه اينكه برخي از اعضاي تاثيرگذار ليست اميد مثل آقاي وكيلي در
مجلس به دنبال استيضاح آقاي ربيعي بودند هرچند شرايط ايجاب نكرد اين كار را
انجام بدهند. او بر مبناي همين استدلال من احتمال ميدهد وزارت تعاون و
رفاه شاهد تغييراتي باشد. او بدون اينكه نام ببرد ميگويد يكي از نمايندگان
مجلس گزينه مطرح براي اين وزارتخانه است.
فرجيدانا و نجفي گزينههاي وزارت علوم
به گفته جمالي در وزارت بهداشت و درمان هنوز تصميم نگرفتهاند كه چه كنند.
از طرفي براي ادامه اجراي طرح تحول همين وزير فعلي مناسبتر است. از طرف
ديگر كميسيون بهداشت و درمان معتقد است بايد اين طرح حساب شدهتر پيش برود
چون بيمهها بدهكاري زيادي به خاطر مسائل درماني داشتند تا جايي كه ٨ هزار
ميليارد تومان مجلس اوراق قرضه برايشان تصويب كرد. مشخص نيست دولت چقدر
بتواند به وزارت بهداشت و درمان در اين طرح تحول كمك كند.
معتقدم وزير
بهداشت حتما شروطي در اين رابطه دارد و اگر اين شروط محقق نشود احتمال
اينكه آقاي هاشمي در كابينه دوازدهم وزير نباشد زياد است. او ميگويد در
رابطه با وزارت ورزش به احتمال زياد آقاي «سلطانيفر» ماندگار خواهد بود.
در وزارت ارشاد هم فكر ميكنم خود آقاي «صالحي اميري» باقي بماند. در وزارت
كشاورزي دولت ميخواهد آقاي «حجتي» بماند مگر اينكه آقا حجتي براي جاهاي
ديگري مثل شهرداري مطرح باشد. در رابطه با وزارت ارتباطات يا آقاي «واعظي»
در همين پست ميماند يا مسووليت ديگري و شايد حتي بالاتر در كابينه بگيرد.
براي اين وزارتخانه در عين حال نام آقاي «جهانگرد» هم مطرح است. او ميگويد
وزارت راه و مسكن اگر تفكيك شوند آقاي «آخوندي» در وزارت راه خواهد ماند
چون من گزينه جايگزيني نشنيدهام مگر اينكه ايشان خودش نخواهد. جمالي تاكيد
ميكند وزارت علوم يكي از وزارتخانههايي است كه حتما وزيرش تغيير خواهد
كرد. آقاي «فرجيدانا» و آقاي «نجفي» اسمشان براي اين وزارتخانه مطرح است.
قاسم ميرزايي نكو، نماينده دماوند هم بر اساس شنيدههاي خودش به «اعتماد»
ميگويد كه آقاي «شافعي» براي وزارت صنعت مطرح است. در وزارت اطلاعات بهتر
از آقاي علوي بعيد است كسي را بتوانند پيدا كند.
آقاي «ربيعي» در وزارت
رفاه و تأمين اجتماعي جزو كساني بودند كه به قول رييسجمهور گيوههايشان
را ور كشيدند و كمك كردند، بنابراين ماندگار خواهند بود. آقاي
«صالحياميري» در وزارت ارشاد هم همين وضع را دارد. به گفته او «فرهادي» در
وزارت علوم جزو گزينههايي است كه حتما عوض ميشود. ميرزايي نكو ميگويد
دانشجويان تا جايي كه اطلاع دارم كاملا شاكي هستند كه وزير علوم فضا و
شرايطي در دانشگاهها ايجاد كرد كه مطلوب نيست و انتظارات بيشتر از
اينهاست. او آمدن فرجيدانا به وزارت علوم را محتملتر از ساير گزينهها
ميداند. الياس حضرتي هم چند روز پيش در توييتي به تغييرات در كابينه
دوازدهم اشاره كرده بود.
آنطور كه او نوشته بود محمدعلي نجفي احتمالا به
جاي نوبخت به سازمان برنامه خواهد رفت و نوبخت به جاي نهاونديان به دفتر
رييسجمهور؛ البته او پيش بيني كرده شانس نوبخت براي ادامه كار در سازمان
برنامه و بودجه بيشتر است. همينطور به گفته او نوروززاده يا ويسه به جاي
نعمتزاده به وزارت صنعت، حسين مرعشي به جاي خانم احمدي پور به سازمان
ميراث فرهنگي و گردشگري و حاجي يا نوبخت به جاي دانشآشتياني به وزارت
آموزش و پرورش خواهند رفت. در عين حال رفتن وزير صنايع و وزير علوم و وزير كشور قطعي است.»
موضع گیری رسانهای سیدعلی خمینی، نوه امام خمینی درباره انقلاب، زنان و وضعیت کنونی جامعه
در بیت امام خمینی معمولاً سیدحسن خمینی گفت و گو میکند و سایر اعضا ترجیح میدهند گفت و گویی نداشته باشند؛ اما حالا سیدعلی خمینی با روزنامه آرمان گفت وگو کرده و تیتر و عکس یک این روزنامه را به خود اختصاص داده است. علی خمینی در بخشهایی از این گفت وگو که با تیتر «وجدان عمومی جامعه را تخطئه نكنيد» تأکید کرده است: «ما الان مدعی نیستیم که يك حکومت اسلامی استاندارد و تمام عيار چه از حیث
سیاسی و چه از حیث قضائی و چه از حیث اقتصادی هستیم. نه، فاصله داریم و
مردم ما از خیلی از اتفاقات ناراضی و ناراحتاند اما این هم کم لطفی و بی
انصافی است که جوری بیان و صحبت کنیم که گویی همه چیز سیاه است و گويى
عقبگرد داشتهایم و پیش نرفتیم. نخیر! بنده معتقد هستم در این 40 سال که
انقلاب شکل گرفته و ملت آمدهاند ما به طور عادی دائما پیش رفتهایم. ممکن
است که سالهایی سرعتمان کم باشد یا بعضی وقتها درجا بزنیم یا حتى یک
وقتهایی در بعضی از موضوعات عقب رفته باشیم ولی شما آمار بگیرید و به
کسانی که یادشان رفته، یادآوری کنید که شرایط امروز ما با شرایط 20، 30 و
40 سال پیش ما مساوی نیست. ما در همه زمینهها پیشرفت کردهایم. البته
نارضایتی وجود دارد.»
نوه امام خمینی در بخش دیگری از این گفت و گو اظهار میکند: «البته شرایط ما با مطلوب خیلی فاصله دارد ولی دنیا هم با مطلوب خیلی فاصله دارد. ما هم از حیث اقتصادی و هم از حیث سیاسی و هم از حیث اجتماعی فریاد برمی آوریم که طلاق زیاد است. 19 درصد از ازدواجهای ما به طلاق میانجامد. خیلی خب، خیلی بد است که در جمهوری اسلامی که ما ادعای معنویت و خانواده داریم، 19 درصد ازدواجها به طلاق میانجامد اما آیا آن کسی که میگوید 19 درصد ازدواجها در ایران به طلاق منتهی میشود در فرانسه که امالقرای مطلوب غرب محسوب میشود، ببیند میزان طلاق چند درصد است؟
آیا 60 درصد آمار طلاق در اروپا را دیده است؟ البته این 19 درصد ما هم خیلی بد و فاجعه است و باید جلوی آن گرفته و برایش فکری شود که حتما در این میان مشکلات اقتصادی و فرهنگی هم دخیل است. تغییرات مختلف اجتماعی حتما هست اما آیا ما باید همین طور بگوییم که وضعیت ما خیلی بد است و 19 درصد طلاق داریم اما 60 درصد اروپا را نبینیم و بعد فکر کنیم که ما در جهنم هفتم و آنها در بهشت هفتم هستند! این از کجا نشات میگیرد؟ اینکه همه داریم گوی سبقت را در سیاهنمایی و خراب کردن اقدامات جمهوری اسلامی از هم میربایيم. جمهوری اسلامی به کلیتش چه در دوره زعامت امام و چه در دوره زعامت مقام معظم رهبری به پیش رفته اما این به این معنا نیست که ما مشکل نداریم. مردم ما امروز مشکل، مصیبت، فقر، بدهی و مشکلات خانوادگی دارند. کارگران ما امروز مشکل دارند و اینها هست ولی امید را از مردم نگیریم. بگوییم که ما داریم رو به جلو حرکت و پیشرفت میکنیم و انشاءا... اینها هم حل میشود»
نوه امام خمینی در بخشی از این گفت و گو درباره وضعیت فساد در شرایط کنونی کشور نیز عنوان نموده است: «من خودم از قبل از سه هزار میلیارد هرجا که سخنرانی داشتم یکی از تاکیداتم
بر همین مساله فساد بود. اما الان دیگر جواب مردم، پوزخند است. بالاخره
شما یک حکومت هستید. 5 سال یک فاجعه را به عنوان ساختارهای فسادزا شناسایی
کرده اید. بالاخره یکبار، دوبار فریاد میزنید و مردم میگویند احسنت و
پشتتان هستند. ولی وقتی 10 سال قرار است همینطور از فساد بگویید و هیچ کاری
نمیکنید این دیگر نشان از ناتوانی شماست. دیگر نباید از فساد دم بزنید
بلکه باید مثل ما پایین بنشینید و یک عده دیگر که بلد هستند آنها کار را
انجام دهند. ما شعارزده شده ایم و متاسفانه موضوعات را که مطرح میکنیم،
شروع به بزرگنمایی و شعاردادن میکنیم و دیگر از شعار خسته میشویم و مردم
هم خسته میشوند و دیگر کنارش میگذاریم و فاسدان هم کار خودشان را انجام
میدهند. لذا در کل باید از شعار کم کرده و به عمل بیفزاییم.
بپذیریم که
حکومت تشکیل داده ایم. یک سری از لوازم، لوازم حکومت است. یک وقتی میگوییم
حکومت جمهوری اسلامی. جمهوریت یک معنا و اسلام یک معنایی دارد اما حکومت
هم یک لوازمی دارد. اینکه من میگویم انقلاب ملت ایران، براى آب و نان نبود
به این معنا نیست که اگر شما حکومت تشکیل دادید باز هم وظیفه آب و نان
مردم را ندارید. حکومت محمدرضا پهلوی هم که باشد همین آب و نان را باید
تامین کند. شمر هم حکومت تشکیل دهد، آب و نان را باید تامین کند. ما باید
بپذیریم که ما حکومت هستیم و ما باید حل کنیم چون کس دیگرى نیست که بخواهد
حل کند. اما شعار پشت شعار و حرف پشت حرف و اعلام همیشگی و وعده مقابله با
آن و بعد از سه هزار میلیارد به هشت هزار برسیم و از هشت تا به 12 هزار
میلیارد برسیم و بعد هم دروغ و راست قاطی شده. اينها قابل تحمل نيست.
روحانيت يك عمر در منابر براى مردم خوانده است که امیرالمومنین فرمان داد
که قلمها را نازک کنید. (چون قلم را در دوات میزدند و مینوشتند)، گفت که
قلمها را نازک کنید، فاصله خطها را کم کنید. این حکومتی است که ما خبرش
را دادیم و بعد ما در زندگی امام میدیدیم. امام نوشتههای خود را کنار
روزنامه مینوشتند و به دفترشان میدادند. بالاخره اینها مشکلاتی است که با
آن روبه رو هستیم و مردم دیگر از اینکه بخواهم بگویم فساد اینطور و آنطور
است، خسته شده اند. دیگر اگر مردم عمل نبینند حق دارند که عصبانی و معترض
شوند و به بی کفایتی مسئولانشان حكم كنند.»
خمینی درباره حضور زنان در جامعه نیز تأکید کرده است: «ما تناقضاتی داریم. از اول باید تکلیفمان را روشن کنیم. اگر قرار است به
زن پُست ندهیم و کار نکند و شغل نداشته باشد و در خانه باشد از اول نگذاریم
که از 18 سالگی به دانشگاه برود و رشته مهندسی و فنی درس بخواند که در
ازدواجش هم 4، 5 سال تاخیر بیفتد و آخر سر هم هرجا برود بگویند که به زن
کار نمیدهیم و برو خانه بچه داری ات را بکن! آنوقت از هر دوتایش
میمانیم. اگر قرار است به زنان کار ندهیم خب از اول نگذاریم به دانشگاه
برود. ولی اگر قرار است کار بدهیم و بگوييم خوب است به دانشگاه برود. بايد
بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی فکری به حالش بکنیم. اما از همه جهات با
مشکل روبه رو هستیم. این هم شایسته نیست که زنان و دخترانمان را در یک فضای
فاسد بفرستیم.
بالاخره از بعضی موارد مطلع هستیم و باید نسبت به اینها
دغدغه داشته باشیم. مردم هم نسبت به این مسأله دغدغه دارند. خود یک پدر،
شوهر و خود یک زن. برخی از زنان مجبور هستند که در بعضی از فضاها کار کنند.
امروز يكى از دغدغههای دنیای غرب این است که به زنها ظلم میشود و از
آنها سوءاستفاده میشود. باید از اول راهی که غرب رفت و حالا در پی اصلاح
آن است را نرويم. ما که داریم میبینیم، پس از اول اصلاح شده جلو برویم
وتجربههای غرب را پیش چشم خودمان داشته باشیم. امروز من میدانم برخی از
زنان اجبارا در محوطه و محیطی کار میکنند که به آنها ظلم شده و از آنها
بهره برداریهای غلط میشود.
این را هم خود زنان باید دغدغه داشته باشند.
بالاخره اسلام، حدودی را میان زن و مرد قرار داده. ما معتقد هستیم که زنان
در انقلاب بودند، هستند و خواهند بود. در تمام کشور باید از آنها استفاده
شود اما نه با نگاه لاابالی غربی. ما عقیده مان این است که خود زنان رنج
میبرند ونمی پذیرند. حالا اگر کسی خواست، خواست خودش است و ما کاری
نداریم. ولی کسانی که برنامه ریزی میکنند اولا باید سازوکار تصمیم
گیريشان واحد باشد و بالاخره به یک تصمیمی برسیم که به آن تناقضی که گفتم،
نخوریم. مراقب هم باشیم که يك وقت با مشکلات دیگری روبهرو نشویم.
ببینید! در زمان امام والده ما به دانشگاه رفتند و درس خواندند. امام یک مرجع تقلید بود. یک انسانی که کسی در تدین او هیچ شبههای ندارد. کسی در غیرتش هیچ شبههای ندارد. امام خیلی غیرت دینی داشت. دختر امام خانم مصطفوی، جمعیت زنان جمهوری اسلامی را به عنوان حزب تاسیس میکنند. کاملا فعالیت میکند، گروه تشکیل میدهد، آدم جمع میکند، سخنرانی میگذارند و جلسه برگزار میکنند. والده من به دانشگاه میروند و درس میخوانند و بقیه دختران خانواده امام هم میرفتند و درس میخواندند اما با همه این حرفها امام میگفتند پسری که بالغ شده در جلسهای که دختران پیش من نشستهاند، وارد نشود. یعنی مرز هم بود. بچهها که بالغ میشدند میگفت دختران که میآیند شما دیگر نیایید چون اینها میخواهند راحت باشند. اما از آن طرف همین دختران همه آزاد بودند که به دانشگاه بروند و فعالیت کنند و در خیابانها بروند. قبل از انقلاب، تظاهرات میکردند.
والده ما، بچه به بغل در خیابان تظاهرات میکرده و میآمده. اصل قصه دیوارکشی به والده ما برمی گردد که به امام گفتند در کلاس ما حدفاصلی گذاشتهاند و دیواری کشیدهاند. امام میگویند که بیخود این کار را کردند. والده ما میگوید که صورت بدی دارد که اینطوری خط کشی کنند. امام پدر ما را میخواهد. به پدرم میگوید که بررسی کنيد و جلویش را بگیرید. بعد از آن آيتا... خامنهاى در نماز جمعه به این مطلب اشاره میکنند که ما مخالف دیوار کشیدن هستیم. ما نمیخواهیم در دانشگاهها دیوار بکشیم. مساله این است که وقتی امام را مدنظر قرار دهیم، امام در غایت عمل به وظایف شرعی بود. یعنی امام سر مساله شرعی با کسی کوتاه نمیآمد. این در خانواده بود، در بیرون از خانه بود، در نوشتههایشان هم هست... .»
ادعای جعل امضا برای سؤال از رئیس جمهور و قرینه سازی روحانی با احمدی نژاد!
روزنامه قانون در گزارشی پیرامون تلاش برخی نمایندگان برای طرح سؤال از رئیس جمهور با امضای بالا، از جعلی بودن شماری از امضاها پرده برداشته و در این زمینه مدعی شده است: «اين جريان در مسير فشار بر روحاني، دست به تقلب زده و امضاهايي را زير نامه سوال ثبت كردهاند كه جعلي بوده است! در همين راستا روزنامه همدلي در گزارشي با نقد اين اقدام نوشت: «روز سهشنبه سیدجواد ابطحی، نماینده خمینیشهر در مجلس از جمعآوری ۶۴ امضا از نمایندگان مجلس برای طرح سوال از روحانی خبر داد. به دنبال این خبر، جبار کوچکینژاد، عضو اصولگرای مجلس نیز در گفتوگویی از جمعآوری 50امضا جهت سوال از ريیس جمهور درباره هرج و مرج در برخی بنگاههای مالی و اعتباری سخن گفته بود. او همچنین گفته بود، بر اساس قانون، سوال از ريیس جمهور به 75 امضا احتیاج دارد که بنده معتقدم تعداد امضاها تا روزهای آینده به 75 امضا خواهد رسید!
اما دست اين جماعت زماني رو ميشود كه زهرا ساعی، عضو فراکسیون امید که نامش به عنوان نماینده امضاکننده سوال از ريیس جمهور مطرح شده است، در واکنش به این موضوع، سوال از ريیس جمهور را ادامه رفتارهای جریان انحرافی دانست و گفت: موضوع سوال غیر اخلاقی است و اعلام نام من به عنوان یکی از امضاکنندگان سوال، سوءاستفاده سیاسی از اعتماد نمایندگان است. این نماینده تبریز در مجلس ضمن بیاطلاعی از اعلام نام او به عنوان یکی از امضاکنندگان سوال از ريیس جمهوری افزود: یکی از نمایندگان با حضور در جمع مجلسیان اعلام کرد برای پیگیری مسایل مربوط به موسسات مالی و اعتباری و احقاق حقوق مالباختگان این موسسات، در حال ارسال نامهای به ريیس جمهوری برای تسریع روند پیگیریها است!...
...اصل ۸۸ قانون اساسی اين اجازه را به نمايندگان ميدهد كه در راستاي وظيفه نظارت خود، از رييسجمهور سوال بپرسند. استیضاح و سوال از چند نظر با یکدیگر تفاوت دارد؛ تفاوت اول این است که بعد از سوال، هیچ رای گیری انجام نمی شود و بنابراین سوال تنها اثر سیاسی دارد و هیچ اثر حقوقی مانند عزل یا قضایی شدن پرونده ندارد. تمام اين مسائل را كه در كناريكديگر قرار ميدهيم، به تنها نكتهاي كه از اين اقدام نمايندگان محافظهكار ميرسيم، همانندسازي روحاني با احمدينژاد است. زيرا اولين رييسجمهوري كه توسط نمايندگان براي سوال پاسخ دادن به مجلس رفت، احمدينژاد بود. اين طيف باقيمانده از طرفداران دولت قبل، براي آنكه ضعفهاي خود را بپوشانند و به نوعي گذشته را تلافي كنند، دست به اينگونه اقدامات ميزنند. همانگونه كه سعي داشتند بسياري ديگر از ضعفهاي احمدينژاد را در اين دولت بازسازي كنند ولي موفق نشدند.»
بی قانونی ضمیمه طنز این روزنامه نیز با ماجرای تجمع مردم اطرف مجلس حین وقوع حمله تروریستی شوخی کرده است.
پختم در دمای 50 درجه سانتیگراد
روزنامه شرق به وضعیت دانشجویان اهواز پرداخته که در گرمای شدید و بدون سیستم تهویه مناسب در شرایط سختی به سر میبرند و همین موضوع اعتراضاتی در پی داشته است. شهرزاد همتی در گزارشی در این زمینه نوشته است: «از حدود یک ماه پیش صدای
اعتراض دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بلند بود. دانشجویان دختر مجتمع
خوابگاهی حضرت معصومه(س) دانشگاه شهید چمران اهواز با مراجعه به مسئولان،
خواستار رسیدگی به وضع سیستمهای تهویه سرمایشی بلوکهای این مجتمع
خوابگاهی با توجه به روند افزایش دمای هوا شدند.
مراجعات و درخواستهای
دانشجویان در ابتدا بهصورت فردی بود اما با توجه به روند افزایش دما در
اهواز ناشی از تغییر اقلیم و اینکه سیستمهای سرمایشی خوابگاه دیگر
پاسخگوی گرمای هوا نبود، دانشجویان دختر این خوابگاه برای اعتراض به این
وضعیت در محل درِ ورودی خوابگاه تجمع کردند و مانع از بستن درِ ورودی در
موقع مقرر از سوی نگهبان شدند. دانشجویان با شعار«سیستم سرمایشی حق مسلم
ماست»، خواستار رسیدگی به وضعیت تهویه اتاقهای خوابگاه شدند؛ تداوم این
اقدام دانشجویان موجب شد برخی از اعضای هیئترئیسه دانشگاه برای رسیدگی به
اعتراض آنها در محل حاضر شوند و توضیحاتی را در خصوص تعمیر و رسیدگی به وضع
سیستمهای خنککننده خوابگاه ارائه دهند. در میان این اعتراضات که پای
پلیس را هم به میان کشید، بالاخره رئیس دانشگاه با حضور در مقابل دوربین
دانشگاه ادعای دانشجویان را درباره مشکلات تهویه دانشگاه شهیدچمران اهواز
کذب خواند. مسئلهای که باعث شد دانشجویان برای اثبات حرف و رسیدن به حقشان
کوتاه نیایند.
رضا کریمی، دبیر سابق شورای صنفی دانشجویان دانشگاه شهید
چمران اهواز دراینباره به «شرق» میگوید: «مسئولان دانشگاه، مدعی شدهاند
اطلاعی از مشکلات سیستم تهویه نداشتهاند، در حالي كه از اردیبهشت ماه به
دلیل اینکه دانشجویان نماینده شورای صنفی نداشتند، به صورت پراکنده اعتراض
میکردند. آنها بهمن سال گذشته، برای اعتراض به هزینههای خوابگاه اعتراض
کرده بودند و در همان زمان، درباره وضعیت سیستم تهویه نیز با مسئولان
خوابگاه صحبت کرده بودند.» این فعال دانشجویی در ادامه تصریح کرد: اینکه
رئیس دانشگاه اعلام میکند که همه این ادعاها از اساس کذب است، واکنش ترس
دانشجویان را در پی داشت.
این دانشجو در پایان خاطرنشان کرد: «حالا یک
خوابگاهی برای دانشجویان در نظر گرفتهاند که آن هم مشکلاتی دارد. از قبیل
امنیت و در ٩ ماه گذشته تعطیل بوده و اصلا مشخص نیست وضعیت تهویه و
لولهکشیهای آن چگونه است البته خیلی از دانشجویان هم حاضر نیستند در دوره
امتحانات جابهجا شوند. این در حالی است که مسئولان سه ساختمان دانشگاه را
برای تخریب فروختهاند و در آن ساختمانها حداقل ١٠٠ کولر وجود داشته و
مشخص نیست که با این کولرها چه کردهاند. رئیس دانشگاه اعلام کرده سیستم
دانشگاه فرسوده است و سؤال دانشجویان از ایشان این است: بعد از دو سال
تازه فهمیدهاید سیستمهای دانشگاه فرسوده است؟»
دکتر غلامحسین خواجه رئیس
دانشگاه شهید چمران درباره این اعتراضات گفته است: «قطعا به محض پایان ترم
سیستم تهویه این خوابگاه اصلاح خواهد شد که اعتبارات آن نیز تأمین شده
است. ما منتظر بودیم تا با پایان ترم کار اصلاح سیستم تهویه خوابگاه دختران
را آغاز کنیم که متأسفانه با افزایش بیش از حد دما، سیستم تهویه پاسخگو
نبود و مشکلاتی را برای دانشجویان بهوجود آورد. سیستم تهویه خوابگاه
دختران حضرت معصومه (س) دانشگاه، چیلر است و چیلر زمانی که درجه حرارت
افزایش پیدا میکند پاسخگوی تهویه نیست و نمیتواند بهخوبی عمل کند. در
چند روز اخیر دمای هوا در اهواز بسیار بالا رفته است و این سیستمها نیز
متأسفانه پاسخگوی تهویه و خنککردن محیط خوابگاه برای دانشجویان نیستند.»
100 کشته در پلاسکوی لندن
و در آخر اینکه برخی روزنامه ها همچنان به مقایسه پلاسکو و گرنفل پرداخته اند و در همین زمینه وطن امروز در گزارشی با تیتر «100 کشته در پلاسکوی لندن» آورده است: «مسؤولان تیم امداد و نجات لندن از بالگردهای آبپاش یا مجهز به نردبانهای طنابی برای نجات آنها استفاده نکردند. در چنین شرایطی خشم عمومی از ناکامیها و قصورهایی که به این فاجعه منجر شد نیز در حال تشدید است. در حالی که کاربران شبکههای اجتماعی در یک موج انتقادی وسیع ناکارآمدی مسؤولان شهری لندن را در مهار حریق و نجات ساکنان برج گرنفل بشدت زیر سوال بردهاند.
یک سازمان خیریه نیز اعلام کرد نخستین قربانی این آتشسوزی یک پناهجوی سوری بوده که در سال ۲۰۱۴ به بریتانیا آمده بود. محمد الحاج علی ۲۳ ساله در رشته مهندسی عمران درس میخواند و در این برج در محله اعیانی کنزینگتون که سادهترین اصول ایمنی در آن بهرغم هشدار قبلی ساکنان به شرکت مالک رعایت نشده بود زندگی میکرد. پس از دیدار ترزا می، نخستوزیر انگلیس و جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر از این برج در روز پنجشنبه، دیروز نیز ملکه الیزابت که کاخ مشهور خاندان سلطنتیاش با ماشین تنها 3 دقیقه از محل فاجعه فاصله دارد از آن بازدید کرد اما هنوز موضوع گزارش هشدار گروه اقدام ساکنان گرنفل در پاییز سال گذشته را که خواهان نظارت بر نحوه اداره آن توسط شرکت «کیسیامتیاو» شده بودند بهطور رسمی در دولت و مجلس انگلیس باز نشده است... .»