«محمد هاشمی رفسنجانی» رئیس سازمان صدا و سیما در سال های 63 تا 73، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال های 75 تا 90 و معاون اجرایی برادرش آیت الله هاشمی رفسنجانی در زمان ریاست جمهوری وی در سال های 73 تا 80 بود. او که از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی در ابتدای انقلاب بود، نقش فعالی در روند تأسیس حزب کارگزاران سازندگی به عنوان عضو هیأت مؤسس داشت.
خبرنگار «تابناک» در گفت و گوی مشروحی که با «محمد هاشمی» انجام داده است، درباره اولویت هایی که باید در دستور کار اعضای شورای شهر قرار بگیرد، انتخابات و حواشی آن و ادبیات رواج یافته بین مسئولان که آن را می توان جمله مسائل پسا انتخاباتی دانست و ... پرسید.
برادر رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام که در آخرین روز از ثبت نام داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری برای حضور در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری ثبت نام کرد و البته صلاحیتش برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان احراز نشد، انتخابات را به معنی واقعی کلمه رقابتی توصیف می کند و می گوید: هرچند ما در کشورمان حزب نداریم، دو جناح سیاسی در انتخابات نامزدهایی را معرفی کرده بودند و مشارکت مردم هم بالای 70 درصد بود.
وی همچنین بر این باور است: با توجه به اینکه جامعه ما اسلامی است، از نامزدها و رسانه ها توقع این نبود که معیارهای اخلاقی را زیر پای بگذارند؛ اما متأسفانه در جریان انتخابات بحث هایی شد که زیبنده جامعه اسلامی نبود.
هاشمی توضیح می دهد: نتیجه انتخابات به وضوح نشان داد که ترجیح مردم چیست. مردم با انتخاب آقای روحانی به سمت خردگرایی حرکت کردند و به وعده پوچ پول و سیاست های پوپولیستی «نه بزرگی» گفتند. شیوه و شعار نامزدهای جناح مقابل دقیقا ترویج سیاست های دولت های نهم و دهم بود، اما این بار دیگر مردم فریب نخوردند.
* آقای هاشمی به عنوان اولین پرسش، به نظر شما آقای روحانی می تواند، وعده رفع تحریم های غیرهسته ای را عملیاتی کند؟
- آقای روحانی و یا هر شخص دیگری که رئیس جمهور باشد شاید در راس قوه مجریه قرار بگیرد، اما تصمیم گیری فقط در قوه مجریه نیست. بنابراین آقای روحانی در این گونه موارد باید محتاطانه رفتار کنند. به عقیده من، وعده ای که ایشان دادند در حقیقت پیشنهادی بود بر این مبنا که در این زمینه تلاش خواهند کرد.
* برای هماهنگی در این زمینه و اخذ تصمیم واحد به منظور تحقق نظرات رئیس جمهور باید چه اقداماتی صورت بگیرد؟
- در ساختار سیاسی کشور ما تصمیم گیری در این موارد به عهده رئیس دولت نیست و درجاهای دیگر تصمیم گیری نهایی صورت می گیرد. حالا در رفع تحریم های غیرهسته ای هم باید دید که تا چه اندازه ضرورت این مساله تشخیص داده می شود تا کار به آقای روحانی و تیمش واگذار شود. رئیس جمهور با رفع تحریم های هسته ای نشان داد که از تیم قوی برای ادامه کار برخوردار است.
البته آقای روحانی فقط با موانع داخلی مواجه نیست، بلکه با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا موانع خارجی هم وجود دارد. بنابراین درمقابل ترامپی که نوعی بی عقلی و خودمحوری در او دیده می شود و مشاورپذیر هم نیست، باید بیشتر مراقب باشیم.
* با توجه به انتخاب متفاوتی که در شورای شهر تهران توسط مردم صورت گرفت به نظر شما، چه مواردی باید در اولویت برنامه های اعضای شورای شهر پنجم در کلان شهر تهران باشد؟
- شهر تهران بزرگ و حساس است و به تنهایی یک دهم جمعیت کشور در آن زندگی می کنند. رسیدگی به پایتخت که آبروی کل نظام محسوب می شود و رفع مشکلاتی همچون ترافیک ، محیط زیست و رفع آلودگی هوا باید در اولویت کار اعضای شورای جدید قرار بگیرد.
در اداره کلان شهرهای جهان دو نوع استراتژی "انسان محور" و اتومبیل محور" در راس کار است.
هنگامی که مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور بودند برای تهران ، استراتژی "انسان محور" را انتخاب کردند . ایشان بر روی حمل و نقل عمومی و محیط زیست تاکید زیادی داشتند و راه اندازی مترو از اقدامات ایشان است. البته تعبیر از مترو نباید این باشد که مردم فقط در مسیرهایی بتوانند از آن استفاده کنند و مجبور شوند مابقی مسیر را با وسیله دیگری بروند. بر مبنای توسعه شهری و استراتژی " انسان محور" شبکه مترو ، اتوبوس رانی و به طور کلی حمل و نقل باید به گونه ای طراحی شود که مردم نیازی به استفاده از وسیله نقلیه دیگری نداشته باشند.
در کنار توسعه شبکه حمل و نقل ، سهم فضای سبز ، محیط زیست و ساخت وسازها هم باید درنظر گرفته شود. در نقاط مختلف دنیا ، اینگونه نیست که هرجا بروید ، یک برج مانند یک درخت سربرآورده باشد ، وضعیتی که ما اکنون در شهر تهران به وضوح شاهد آنیم! در دوران اخیر استراتژی "ماشین محور" در راس قرار گرفت، پروژه مترو به طور کامل تکمیل نشد و اتوبوسرانی هم آنطور که باید توسعه نیافت، بخش اعظم فضای سبز تهران بویژه در شمال تهران به برج های "من درآوردی" که هیچ معنایی نداشت تغییر شکل داد و حریم همسایه ها هم نگاه داشته نشد. ترافیک هم که بیداد می کند.
شهر تهران به نظرم اکنون تقریبا قابل سکونت نیست و مشکلات بسیاری دارد. مبنای اداره پایتخت در این سالها فروش شهر بوده و همین شهرفروشی قیمت زمین را تا 30 برابر بالا برده به نحویکه که مردم دیگر نمی توانند زمین بخرند.
حالا اصلاح طلبان برای اداره چنین شهری که با ده ها مشکل مواجه هستند. باید برنامه خوبی داشته باشند و ابتدا استراتژی خود را که " انسان محور " است یا " اتومبیل محور" اعلام کنند. البته تغییر استراتژی امروزی شهر تهران کار بسیار مشکل، پرهزینه و زمان بر است و باید منابع آن تعریف شود.
* از بین چهر ه هایی که برای شهرداری تهران مطرح می شوند، افرادی مانند نجفی، مرعشی، خانم کولایی، شریعتمداری، افشانی، بی طرف مهرعلیزاده و ... کدام یک را مناسب این سمت می دانید؟
- در بین این افراد برخی چهره ها تجربه مدیریتی دارند و این نکته مثبتی است، اما نمی توان به همه یکسان نگاه کرد. برای اداره پایتخت نمی توان یک تازه وارد را شهردار کرد بلکه شخصی که برای این سمت در نظر گرفته می شود باید در کارنامه خود سابقه اجرایی و مدیریتی داشته باشد.
توقع من از شورای شهر جدید، ابتدا معرفی استراتژی خود و انتخاب شهردار بر اساس برنامه است. نظارت بر شهردار و شهرداری هم باید قوی باشد و به خوبی اجرا شود زیرا تشکیلات شهرداری سالم نیست و آلوده است. به هر حال اعضای شورای شهر پنجم از همان بافت سیاسی و جناحی ریاست جمهوری بودند و مردم از آنها برنامه حزبی ندیده بودند و اکنون هم شناختی نسبت به برنامه هایشان وجود ندارد.
* این انتقاد برخی سیاسیون، مبنی بر اینکه شهردار نباید به فکر ریاست جمهوری باشد را تا چه اندازه وارد می دانید؟
- این موضوع که شهردار پس از شهرداری چه مسئولیتی بگیرد خیلی نباید ملاک باشد و اگر شخصی که قبلا شهردار بوده، توانمندی داشته باشد، اشکالی ندارد که برای ریاست جمهوری هم تلاش کند.
* شرایط فعلی گروه های سیاسی در کشور و به ویژه اصولگرایان که اخیرا حاشیه هایی در ارتباط حضور برخی چهره ها در برنامه هایشان حاشیه هایی را برای آنها ایجاد کرده چطور ارزیابی می کنید؟
- در حال حاضر رویکرد مثبتی نسبت به جریان اصولگرایی وجود ندارد و آنها انسجام اولیه خود را از دست داده اند. چون یا شخصیت هایی که مورد احترام اصولگرایان بودند و وزنه های سیاسی، مذهبی و دینی محسوب هم می شدند، از این جریان خارج شدند مانند آقای ناطق نوری و یا مرحوم شدند مانند آیت الله هاشمی.
اکنون شخصیت هایی که در جمع های آنان حضور می یابند مثل آقای تتلو، خوب این افراد سطح کار اصولگرایان را پایین آورده اند و با شخصیت های اولیه جریان اصولگرایی خیلی فاصله دارند و به عبارتی وزنه ای در جریان سیاسی و مذهبی ایران به حساب نمی آیند.
ضریب نفوذ اصولگرایان حتی در پایگاه خودشان هم کم شده و در انتخابات اخیر دیدیم حزب مؤتلفه که به اصولگرایان وابسته است چه میزان رأی آورد!
اصولگرایان امروز، حتی جایگزینی هم ندارند تا اهمیت دوباره را در جامعه سیاسی به آنان بازگرداند. البته وضعیت در جریان های مقابل هم بهتر از این نیست و به طور کلی ضریب نفوذ جریان ها در کشور کم شده مگر اینکه احزاب و جریان ها با هم ائتلافی داشته باشند تا مردم به صحنه بیایند.
مردم به مرحوم آیت الله هاشمی ارادت داشتند و از ایشان به نام جریان اعتدال یاد می کردند و در انتخابات اخیر هم، بیشتر تأثیر ایشان را دیدیم تا تأثیر جریان سیاسی خاص البته بقیه هم موثر بودند.
این روزها در جریان اصلاحات، انسجام بایسته ای مشاهده نمی شود چون مطالبی علیه شخصیت های موثر این جریان مانند آقای عارف مطرح می شود که بیشتر نشان از تفرقه و جدایی است. بزرگان اصلاحات باید با این نوع سخنان برخورد کنند.
* صحبت از بحث هایی مانند وحدت ملی یا آشتی ملی در این برهه از شرایط کشور معنایی دارد؟
- رهبری به بحث هایی مانند آشتی ملی واکنش نشان دادند . وحدت ملی دربرگیرنده آشتی ملی هم هست.
"وحدت ملی" بیشتر در برابر دشمن خارجی به کار گرفته می شود؛ به این معنا که ممکن است در داخل اختلاف نظر داشته باشیم که البته هم داریم ولی در برابر دشمن خارجی یکپارچه هستیم و از منافع ملی صیانت می کنیم. مثلا در میان شرکت کنندگان در راهپیمایی 22 بهمن شاید افراد ناراضی هم حضور داشته باشند.
* اما این گونه هم می توان تعبیر کرد که "آشتی ملی" به معنای وجود جنگ در داخل و اختلاف نظر و سلیقه است.
- در حال حاضر در کشور ما جنگی وجود ندارد، فقط در برابر برخی اختلاف نظرها باید با هم مهربانتر برخورد کنیم. ما طرفدار انسجام و وحدت ملی هستیم. برخی هم که به طور کلی طرفدار کسی نیستند و می گویند زنده باد خودم.
* پیش بینی شما از تغییرات کابینه چیست و آیا بهتر نیست برای رعایت اعتدال در کنار اصلاح طلبان و اعتدالیون از برخی چهره های اصولگرا هم در کابینه استفاده شود ؟
- مردم در انتخابات اخیر بیشتر به کابینه رأی دادند تا به شخص آقای روحانی. همان طور که در رقابت های انتخاباتی دیدیم، رقبای آقای روحانی همه عزمشان را برای زیر سؤال بردن، عملکرد دولت یازدهم گذاشته بودند و مجموعه دولت هم یکپارچه از خود دفاع کردند. پس مردم به کابینه نمره خوبی دادند.
از طرف دیگر، هر یک از وزرا برنامه هایی را در دور اول دولت دنبال کرده اند که به نظرم باید در دور دوم هم ادامه یابد تا به نتیجه برسد و چون دولت هشت ساله است دلیلی ندارد تعدادی از وزرا از قطار پیاده شوند. پس اصل ثبات مهم است و تغییر خیلی لزومی ندارد مگر اینکه ضرورتی وجود داشته باشد.
از دست نرفتن فرصت ها نکته مهم دیگری است که باید به آن توجه شود. چون وقتی وزیر تغییر می کند، معاون وزیر و مدیرکل ها هم تغییر می کنند و به این صورت یکسال فرصت از دست می رود.
* اولویت های دولت برای چهار سال آینده باید چه مواردی باشد؟
- دست دولت برای تعیین اولویت ها، باز نیست، چون برنامه ششم توسعه مصوب است و دولت موظف به اجرای آن. به دستگاه های نظارتی هم ابلاغ می شود که دولت باید بر این اساس حرکت کند.
در برنامه ششم توسعه هم بر مسائلی مانند اقتصاد مقاومتی، اشتغال و رفاه مردم تأکید شده؛ بنابراین، اولویت های دولت می توانند سرفصل های برنامه ششم باشد.
.............................................
گفت و گو از سیف الله نصرتی