بحرانی بین المللی وجود دارد که شما می توانید آن را به عنوان یک اتفاق پیش روی در تقویم خود ثبت کنید: در ماه اکتبر، دونالد ترامپ قصد دارد تا عدم پایبندی ایران به توافق هسته ای را اعلام کند و این تصمیمی است که به ایالات متحده اجازه خواهد داد تا هر آن، کشور یا شخصی که با ایران وارد مراودات تجاری شود را با تحریم های اقتصادی روبه رو سازد.
به گزارش «تابناک»؛ «دویل مک مانوس» ستون نویس لس آنجلس تایمز با اشاره به این مطلب می گوید: این ایده بسیار بد است. توافق هسته ای یک توافق کامل نیست. این توافق برنامه و تحقیقات هسته ای ایران را متوقف نمی کند، بلکه آن را برای مدت زمانی محدود می سازد؛ اما بسیار بهتر از هیچ است. قبل از توافق باور بر این بود که ایران تنها یک سال با ساخت سلاح اتمی فاصله دارد؛ سلاحی که تهدیدی جدی برای اسرائیل و عربستان سعودی بود. به لطف این توافق، این اتفاق حداقل برای مدت زمانی طولانی به تأخیر خواهد افتاد.
اما این مسأله به هیچ وجه منجر به آن نشده است که ترامپ این توافق را «بدترین توافق ممکن» خطاب کند و از کارمندان خود بخواهد تا او را با دلایلی مجهز کنند که بتواند بر اساس آنها بی اعتباری توافق هسته ای را نشان دهد. محتمل ترین زمان برای این کار در اکتبر خواهد بود؛ یعنی زمانی که او باید دوباره به کنگره آمریکا در مورد پایبندی ایران به توافق هسته ای گزارش ارائه کند.
ماه گذشته ترامپ در گفت وگو با وال استریت ژورنال بیان کرد: اگر من بودم، همان 180 روز قبل عدم پایبندی ایران به توافق هسته ای را اعلام می کردم. وی افزود: فکر می کنم آنها در نوبت بعدی به توافق پایبند نباشند
.
ترامپ به کارمندان خود دستور داده است، مطالعه ای را آغاز کنند که به وی دلایل و دستاویزهای مورد نیاز برای اعلام عدم پایبندی ایران را ارائه کند. ترامپ هیچ دلیل اساسی و قانع کننده ای برای اعلام عدم پایبندی ایران به توافق ارائه نکرده، چون هیچ دلیل قانع کننده ای وجود ندارد.
ماه گذشته، کارمندان و مشاوران وی به او گفتند، ایران به توافق پایبند بوده و هر چند اقداماتی تا مرز زیر پای گذاشتن توافق انجام داده، هیچ یک از اقدامات ایران «نقض اصولی» برجام، یعنی استاندارد لازم برای بازگرداندن تحریم ها نبوده است.
وقتی به ترامپ اعلام کردند که توان زیر پای گذاشتن برجام را ندارد، به گفته نیویورک تایمز «وارفت» و عصبانیت خود را بر سر تیلرسون خالی کرد که این خبر را به او داده بود؛ بنابراین، از کارمندان خود خواست که مطالعه برای به دست دادن دلایل عدم پایبندی ایران را آغاز کنند.
این رهیافت «آلیس در سرزمین عجایب» در سیاست خارجی است: اول قضاوت و حکم و بعد مستندات. این رهیافت پاسخگو نیست.
صرف نظر از طرز تفکر رئیس جمهور آمریکا، واقعیات بر سر راه او خواهند ماند. مقامات آمریکایی تأیید کرده اند که ایران به شکلی اساسی به تعهدات خود در توافق پایبند بوده و هیچ یک از کشورهای دیگری که این توافق را به مذاکره گذاشته اند، با ترامپ برای بر هم زدن آن همراه نیستند.
در نتیجه اگر در ماه اکتبر ترامپ عدم پایبندی ایران به توافق را اعلام کند، همه دنیا آمریکا را سرزنش خواهند کرد و نه ایران را. این مسأله یک مانع اساسی در راه قدم بعدی ترامپ ایجاد خواهد کرد. قدم بعدی که عبارت است از بازگرداندن تحریم های اقتصادی بر ایران.
اگر آمریکا مسئول بر هم خوردن توافق هسته ای باشد، کشورهای دیگر تمایلی به همراهی با تحریم های آمریکا نخواهند داشت که این مسأله تحریم ها را به کل بی فایده می کند.
ماه گذشته، غول انرژی فرانسه توتال، قرارداد گازی به ارزش 5 میلیارد دلار با ایران به امضا رساند. اگر ترامپ قصد آن را داشته باشد که روی چنین قراردادهایی اعمال تحریم کند، دیگر تنها با ایران طرف نیست، بلکه با کل اتحادیه اروپا رویاروی خواهد بود.
اما یک راه جایگزین برای آزمایش از سوی ترامپ وجود دارد که نامش دیپلماسی است. او می تواند تدابیر سرسختانه ای برای اطمینان از پایبندی ایران به توافق هسته ای بیندیشد؛ مثل بازرسی های سرسختانه تر و تحریم بر حوزه هایی غیر از حوزه هسته ای.
وی همچنین می تواند مذاکره برای تداوم محدودیت برنامه هسته ای ایران بعد از سال 2026 را نیز شروع کند؛ یعنی زمانی که توافق فعلی به سرانجام می رسد؛ اما رئیس جمهور، هیچ یک از این گزینه ها را با این که از سوی مشاورانش به وی پیشنهاد کرده بودند، مد نظر قرار نداده است.
پاره کردن توافق هسته ای به هیچ وجه منجر به از میان رفتن رژیم در ایران نخواهد شد، ولی منجر به ایجاد چالشی بزرگ بین دولت ترامپ و سایر کشورهای دنیا خواهد شد؛ از جمله، چین، روسیه و متحدان اروپایی آمریکا.
بازنده محتمل این اتفاق اتحاد غرب خواهد بود که تا همین جا نیز به خاطر اهانت های ترامپ ضربه های زیادی خورده و البته بازنده دیگر، هر آن چیزی است که اکنون از رهبری آمریکا در فضای بین الملل باقی مانده است و برنده احتمالی قطعا ولادیمیر پوتین خواهد بود که از یک شکاف دیگر بین آمریکا و ناتو بسیار بهره مند خواهد شد.