باید نبایدهای نواصولگرایی؛ به کدامین راه باید رفت؟

نواصولگرایی باید در بعد عملکردی، نگاه خود را از نظام «کارگزار محور» به «ساختار محور» که لازمه تمدن سازی است، تغییر داده و به جای پرداختن به شخص ها و شخصیت ها، توان خود را معطوفِ تأسیس و بهسازی ساختارهای متناسب با حکمرانی دینی و نهادینه نمودن آنها در نظام اجرایی کشور کند...
کد خبر: ۷۲۵۱۸۴
|
۰۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۴ 27 August 2017
|
5686 بازدید
|
۲
اشاره: دکتر محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در 31  تیرماه 1396 در نامه‌ای با ابراز اینکه پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به این باور رسیده ام که «تغییرِ اساسی در نحوه کنشِ جریانِ اصول‌گرایی» یکی از مطالباتِ اصلیِ امروزِ جوانانِ مؤمن و دلسوزِ انقلاب و کشور است، تأکید کرده که اصول‌گرایی باید با حفظِ مبانی و ارزش‌هایِ انقلابیِ جمهوریِ اسلامی، حرکت در راستایِ «نو‌اصول‌گرایی» را هرچه زودتر آغاز کند.

تابناک در صدد است با بررسی و نقد این ایده در ماه ها و روزهای پیش روی، به عنوان رسانه مستقل ایرانیان، در تولید ادبیات مرتبط با این بحث پیشقدم شده تا فرایند توسعه سیاسی کشور با به روز شدن ایده های سیاسی در چارچوب فعالیت های احزاب و سازمان های سیاسی روز به روز  سرعت بیشتری به خود بگیرد. همه صاحبنظران، تحلیلگران و منتقدان می توانند در این مسیر همراه تابناک باشند. از حیث تولید ادبیات سیاسی به قصد توسعه، تفاوتی بین تفکر اصولگرایی و اصلاح طلبی و یا سایر تفکراتی که در چهارچوب قوانین جاری کشور باشد، وجود ندارد. 

در نخستین بخش از این بحث، رضا فارسی، مطلبی را با تیتر «باید نبایدهای نواصولگرایی؛ به کدامین راه باید رفت» به بررسی ایده نو اصولگرایی پرداخته است.

با گذشت حدود چهار دهه از تأسیس و تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران و در دوران گذار از مرحله نظام سازی به تمدن سازی، شایسته است که عملکرد برآیندی جریان اصولگرایی بعنوان اصیل ترین جریان سیاسی انقلاب اسلامی به محک نقد منصفانه گذاشته شود و با عارضه یابی اصولگرایی و با نگرشی آینده نگر، طرحی نو در انداخته و در فرایند تمدن سازی جمهوری اسلامی، شائبه ناکارآمدی را از چهره تفکر اصولگرایی زدود. با نگاهی آسیب شناسانه به اصولگرایی،  می توان دریافت که جریان نواصولگرایی باید در وهله نخست، تبیین گفتمان نواصولگرایی را وجهه همت خود قرار داده و مبانی معرفت شناختی و روش شناختی خود را در طراحی سازه مفهومی نواصولگرایی ترسیم نماید.

نواصولگرایی باید در عرصه نظری با تغییر نگرش از نگاه سنتی به مدرن و با تأکید بر عقلانیت، و با ارائه تعاریفی اصیل از نگاه مدرن و عقلانیت، خود را ملزم به نگرش علمی نموده و با ایجاد جنبش نرم افزاری در اردوگاه اصولگرایی، نظریه حکمرانی دینی خود را بازتفسیر و متناسب با نیازهای دهه پنجم انقلاب اسلامی تئوریزه نموده و بدین وجه، خطر وام گرفتن التقاطیِ اندیشه های غربی ناشی از فقر تئوریک را رفع نماید. در مرحله بعد، نواصولگرایی باید در بعد ساختاری با بهره گیری از ساختارهای جدید و مدرن مدنی به جذب و تربیت نیروی انسانی و مدیرانی با تفکر نواصولگرایی اقدام کرده و با تقویت روحیه همگرایی، به جای واگرایی ـ که همواره از چالش های اصولگرایی شناخته شده ـ آنان را برای تصدی پست های اجرایی کشور آماده کند.

در واپسین مرحله؛ نواصولگرایی باید در بعد عملکردی، نگاه خود را از نظام «کارگزار محور» به «ساختار محور» که لازمه تمدن سازی است، تغییر داده و به جای پرداختن به شخص ها و شخصیت ها، توان خود را معطوفِ تأسیس و بهسازی ساختارهای متناسب با حکمرانی دینی و نهادینه نمودن آنها در نظام اجرایی کشور کند، چون در غیر این صورت در مرحله نظام سازی متوقف شده و همواره مانند جریان اصولگرایی، متهم به شائبه ناکارآمدی و فقدان مقبولیت عامه خواهد ماند.  

در خصوص نحوه حرکت از اصولگرایی به نواصولگرایی نیز  نگارنده بر این باور است که این مهم، مستلزم تغییر بنیادین در دو عرصه نظر و عمل خواهد بود. نو اصولگرایی باید در عرصه نظر، ابتدا با تشکیل اتاق های فکر، عملکرد چهار دهه جریان اصولگرایی را بدون تحفظ و مجامله گویی به بوته نقد گذاشته و سپس مبتنی بر بازخوردهای آن، منظومه گفتمانی نواصولگرایی را پیرامون مسائل گوناگون مانند: نسبت عملی دین و سیاست، پارادوکس الگوهای توسعه محور و پیشرفت محور، نسبت سنجی میان جمهوریت با اسلامیت، فضل تقدم هویت ملی یا هویت دینی در مواجهه با هویت های نوظهور، نحوه استفاده از هنر و رسانه های نوین، نحوه تعامل بین المللی و تهدیدات ناشی از جهانی سازی نظام بین الملل و... تبیین نموده و بدین وجه، نفوذ گفتمانی نو اصولگرایی را روز افزون و افق های خویش را برای آینده نظام جمهوری اسلامی به وضوح ترسیم نماید.

نواصولگرایی همچنین باید در عرصه عمل، ضمن تبیین گفتمان نواصولگرایی، وفاق نظری میان تصمیم سازان، تصمیم گیرندگان و مجریان را برقرار نموده و با به کارگیری مدیرانی توانمند و با عزم ملی قوی، رسیدن به آرمان های نظام را از دریچه نو اصولگرایی تعقیب کند.

تأسیس تشکل هایی با مرام نامه روشن، تحت عنوان حزب، انجمن، مجمع، مؤسسه، بنیاد و .... از ضروری ترین فعالیت های تشکیلاتی است که جریان نواصولگرایی به وسیله آن شناخته شده و می تواند عناصر شایسته را برای همکاری جذب و مخاطبان خود را در سطح جامعه شناسایی و به همکاری دعوت و ضمن بهره مندی از قدرت نظریه پردازی و خرد جمعی و با برخورداری از روحیه کارتیمی و پرهیز از تفرعن در عقیده و استبداد رأی در عمل، نخبگان علمی و مدیران اجرایی برنامه محور و عملگرا را  جذب نمایند.

در خصوص نسبت نواصول‌گرایی با رهبری انقلاب، نهادهای حاکمیتی نیز باید گفت، دولت آرمانی نواصولگرایی بر خلاف دولت های پیشین که هویت خویش را صرفاً در سازندگی، اصلاحات، اعتدال و عدالت جستجو نموده اند، دولتی خواهد بود که در بعد نظری، اصولگرا و در بعد عمل، سازنده و رو به پیشرفت و همچنین خود اصلاح کننده و با مشی اعتدال و رویکرد عدالت محور و در یک کلام ، "دولت حکمت بنیان" خواهد بود که با اعتقاد راسخ به کثرت گرایی،  جذب حداکثری و بسیج نیروهای کیفی به اهداف انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی خواهد رسید (و من یؤتی الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا). 

محمد رضا فارسی/ کارشناس علوم سیاسی و روابط بین الملل

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۹
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Canada
|
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۵
مهمترین تاکید میکنم مهمترین،
تغییری که از اصولگرایی به سمت نو اصولگرایی لازمه انجام دهید اینست که تحمل خود را در مقابل نقد و انتقاد بالا ببرید، به خصوص نهاد های حاکمیتی! تا زمانی که به جای پذیرش نقد، ترس را بر مردم حاکم کنید، قدمی به سمت نواصولگرایی پیش نخواهید رفت. اصولگرایان نمیتوانند با مردم مهربان باشند. مسئله این است.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۵
اعتقاد راسخ به کثرت گرایی باید در وسعت جامعه باشد نه در دایره محدود اصول گرایی
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟